ام سلمه نقل میکند که از رسول خدا شنیدم که فرمود:
عَلِیٌّ مَعَ الْقُرْآنِ , وَالْقُرْآنُ مَعَ عَلِیٍّ => “علی با قرآن است و قرآن با علی است”
————————————————————————————————————
متن عربی روایت
أَبِی ثَابِتٍ مَوْلَى أَبِی ذَرٍّ ، قَالَ : کُنْتُ مَعَ عَلِیٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ یَوْمَ الْجَمَلِ ، فَلَمَّا رَأَیْتُ عَائِشَهَ وَاقِفَهً دَخَلَنِی بَعْضُ مَا یَدْخُلُ النَّاسَ ، فَکَشَفَ اللَّهُ عَنِّی ذَلِکَ عِنْدَ صَلاهِ الظُّهْرِ ، فَقَاتَلْتُ مَعَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ، فَلَمَّا فَرَغَ ذَهَبْتُ إِلَى الْمَدِینَهِ ، فَأَتَیْتُ أُمَّ سَلَمَهَ ، فَقُلْتُ : إِنِّی وَاللَّهِ مَا جِئْتُ أَسْأَلُ طَعَامًا وَلا شَرَابًا وَلَکِنِّی مَوْلَى لأَبِی ذَرٍّ ، فَقَالَتْ : مَرْحَبًا فَقَصَصْتُ عَلَیْهَا قِصَّتِی ، فَقَالَتْ : أَیْنَ کُنْتَ حِینَ طَارَتِ الْقُلُوبُ مَطَائِرَهَا ؟ قُلْتُ : إِلَى حَیْثُ کَشَفَ اللَّهُ ذَلِکَ عَنِّی عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ ، قَالَ : أَحْسَنْتَ , سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ یَقُولُ : ” عَلِیٌّ مَعَ الْقُرْآنِ , وَالْقُرْآنُ مَعَ عَلِیٍّ لَنْ یَتَفَرَّقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ ”
————————————————————————————————————
ترجمه کامل روایت
در روز جمل، وقتى چشمم به «عایشه» افتاد که ایستاده بود، پاره اى از خیالات که در دل دیگران وارد مىشود، در دل من پدید آمد، هنگام نماز ظهر، خداوند شک و تردید را از دل من برطرف ساخت و سرانجام به پشتیبانى از حضرت على علیه السّلام با دشمنان او نبرد کردم. پس از پایان جنگ به مدینه بازگشتم. و به خانه «امّ سلمه» رفتم و به او گفتم: به خدا سوگند! به منظور درخواست خوراکى و آشامیدنى به خانه تو نیامدهام. من آزاده شده «ابوذر» هستم.
ام سلمه، به من خوش آمد گفت و من حکایت حال خود را در روز جمل بازگو کردم. «ام سلمه» گفت: آنگاه کجا بودى که دلها به سوى منطقه پرواز خود مىرفتند؟ در پاسخ گفتم: تا آنجا پرواز کردم که خداوند پرده شک را از چشم دل من برطرف کرد و در هنگام ظهر، دروازه حقیقت به روى من گشوده شد و در راه حقیقت، از جان گذشته و عاشقانه با دشمنان نبرد کردم.
ام سلمه، از شنیدن سخنان من، شادمان گشت و به من آفرین گفت و اظهار داشت: از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیدم که فرمود:
“على همراه قرآن است و قرآن نیز همراه با على است. هیچگاه على از قرآن و قرآن از على ، جدا نمىشوند تا این که کنار حوض کوثر بر من وارد شوند”
————————————————————————————————————
در آخر روایت حاکم نیشابوری این حدیث را تصحیح کرده است.
هَذَا حَدِیثٌ صَحِیحُ الإِسْنَادِ ، وَأَبُو سَعِیدٍ التَّیْمِیُّ هُوَ عُقَیْصَاءُ ثِقَهٌ مَأْمُونٌ ، وَلَمْ یُخَرِّجَاهُ .
-ترجمه-این روایت سندش صحیح و ابوسعید تیمى همان عقیصاء است که ثقه و مورد اعتماد است؛ ولى بخارى و مسلم این روایت را نقل نکردهاند !!!
————————————————————————————————————
آدرس روایت با سند صحیح در سایت اسلام وب(سایت مرکزی وهابیون)
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=594&pid=312801&hid=4566
————————————————————————————————————
این روایت اثبات میکند …
◄اول:عصمت مطلق علی بن ابی طالب(روحی فداه)
قرآن کریم کلام خداوند است که از طریق جبرئیل امین بر رسول خدا (ص) نازل شده و آن حضرت نیز بدون دخل و تصرف آن را برای امت اسلامی ابلاغ فرموده است.
بنابراین، همانگونه که قرآن کریم کلام الهی و پیراسته از سخنان بشری و اوهام شیطانی است، امیر مؤمنان (ع) که همراه همیشه قرآن است، نیز معصوم از هرگونه خطا و اشتباه در هر زمان است.
◄دوم:برتری حضرت علی(ع) بر صحابه و افراد دیگر
بدون تردید، کسی که طبق نص صریح رسول خدا (ص) همواره با قرآن است و لحظه ای از قرآن جدا نبوده، بر کسانی دیگر که این ویژگی را ندارند و یا احیاناً به مدت دوازده سال روخوانی یک سوره را یاد میگیرند و یا معانی کلمات قرآن را نمیدانند، برتر است.
البته ویژگیهای برتری آن حضرت تنها در عصمت خلاصه نمیشود؛ بلکه ویژگیهای علمی، و سایر فضائل منحصر به فرد آن حضرت نیز در اثبات برتری ایشان نقش ویژه دارند که در این مختصر مجال بحث آن نیست.
◄سوم: اولویت علی بن ابی طالب(روحی فداه) برای تصدی مقام خلافت
بعد از اثبات عصمت و برتری آن حضرت، گذشته از نص قرآنی و روایات رسول وحی، از دیدگاه عقل سلیم نیز شخصی برای جانشینی رسول خدا و امامت و هدایت امت اسلامی، سزاوار است که این ویژگیها را داشته باشد.
طبق این روایت معتبر، حضرت علی (ع) این ویژگیها را داشته اند و در نتیجه ایشان برای تصدی مقام خلافت و امامت الهی، لیاقت دارد و سزاوار تر از دیگران است.