“تثلیث” در لغت به معنای سه انگاری و سه گانه پرستی است و در اصطلاح به معنای قائل بودن به سه مبدأ و اقنوم پدر، پسر و روح القدس میباشد. در قرآن کریم در چهار آیه به تصریح درباره تثلیث و اعتقاد نصاری به آن سخن گ فته شده است; چنانکه در آیه ۱۷۱ سوره “نسأ” میفرماید: “… ولا تَقولوا ثَلـَثَهٌ انتَهوا خَیرًا لَکُم اِنَّمَا اللّهُ اِلـَهٌ واحِدٌ سُبحـَنَهُ اَن یَکونَ لَهُ ولَدٌ لَهُ ما فِی السَّمـَوَتِ وما فِی الاَرضِ وکَفیَ بِاللّهِ وکیلا; و مگویید: ]خدایان[ سه رکناند ]از این گفته[ باز آیید تا ]آن[ برایتان بهتر باشد جز این نیست که خدا معبود یگانه است. از آن که فرزندی داشته باشد پاک و منزّه است. آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست و خداوند به عنوان کارساز بس است.” پیدایش تثلیث در میان مسیحیان با عنایت به آیات قرآن کریم و شواهد تاریخی، آیین مسیحیت همانند همه ادیان آسمانی در آغاز بر اساس توحید بنا گذاشته شد، آنگاه برخی کاهنان با استناد به برخی کتابهای یهودیان، و به اقتباس از مصریان قدیم و برهمایان هند تثلیث را ترویج کرده و یکتاپرستی را به فراموشی سپردند. بسیاری از دانشوران راست جوی اروپایی که پیرامون این اصل و بتپرستی تحقیق کردهاند، با شواهد بسیاری از کتابهای دیرین و تواریخ ثابت کردهاند که اساس تثلیث از آیینهای هندی پیش از “بودیسم” اتخاذ شده، لذا میبینم ثالوث هندی و ایمان به خدایان سه گانه برهما، فیشنو، سیفا از نظر تاریخی پیش از تثلیث مسیحیت بوده است. قرآن کریم نیز در آیه ۳۰ توبه پس از ذکر غلو یهود و نصاری درباره عزیر و مسیح میفرماید: در گفتار آنان شبیه سخنان کافران پیشین است خدا آنان را بکشد چگونه از حق انحراف مییابند؟! هر چند عقیده به تثلیث بیش از مسیحیت بوده، و از هندوها وام گرفته شده است اما این مستقیم نبوده، بلکه ابتدا این امر در آرأ و اعتقادات افلوطین تا سرحلقه نحله فلسفی نو افلاطونی (که در قرن دوم میلادی میزیست) به طور مشخص بروز کرد، ولی عامل ورود این عقیده باطل قدیس آگوستین بود که با افکار افلوطین آشنایی داشت. پس از این که آگوستین اعتقاد به اقانیم ثلاثه را وارد آیین مسیحیت کرد شورای نیقیه در قرن چهارم میلادی این اعتقاد را به طور صریح پذیرفت و حکم به رسمیت آن داد.(ر.ک: یاسپرس کارل، آگوستین، انتشارات خوارزمی.) در کتاب “تاریخ جامع ادیان، جان ناس” در شرح این ماجرا آمده است: متکلمان و روحانیون مسیحی در روابط، اب، ابن و روح القدس، با هم مخالف بودند. برخی، حضرت عیسی را حادث و برخی او را مانند خداوند ازلی میدانستند. این نزاع ها به مجادله و درگیریهای سختی منجر شد. تا این که در تابستان ۳۲۵ میلادی “قسطنطین” با زور و فشار، نزدیک به سیصد نفر که غالباً از اسقفان بلاد مشرق بودند را در شهر نیقیه جمع کرد. آنان پس از مباحثات فراوان اعتقاد نامه نیقیه را به تصویب رساندند که در آن تثلیث یکی از اعتقادات مسیحیان شمرده شده بود.(تاریخ جامع ادیان، جان ناس، ترجمه، علی اصغر حکمت، ص ۶۳۴، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.) این اعتقاد نامه گفتگوهای بسیاری را به دنبال داشت. تا این که چند نسل طول کشید تا آن، جنبه تقدس پیدا کند. از همان ابتدا خیلی از اسقفها با این اعتقاد مخالف بودند و در هر زمانی حتی در حال حاضر، مخالفانی علیه این اعتقاد موضعگیری کردهاند. از جمله گروهی به نام “اونیت ریانیسم” که پیشوای آنان مردی اسپانیایی به نام میکائل سروتوس است. وی پس از ملاحظه دقیق صفحه عهد جدید اثبات کرد که مسأله “تثلیث”، که بر حسب اعتقاد نامه، برای عموم مسیحیان امری مسجل شده بود، در آن صحف وجود ندارد و معتقد شد این عقیده کفر محض و باطل است تا این که او را در سال ۱۵۵۳ زنده، طمعه آتش کردند.(همان، ص ۶۸۰٫) در قرن هیجدهم نیز گروهی به نام “متدیزم” تثلیث را انکار کردند و پیرو مبادی خداپرستی و توحید محض شدند.(همان، ص ۶۹۴٫) غیر عقلانی بودن تثلیث آموزه تثلیث اساساً باطل و محال میباشد و تاکنون بسیاری از اندیشمندان مسیحی برای توحید عقلی آن به تکاپو افتاده و کتابهایی به نگارش در آوردهاند، ولی همه این تلاش ها با بن بست مواجه شده و همواره کلام مسیحی از این جهت آسیبمند است. برخی مسیحیان به خاطر غیر عقلانی بودن این آموزه میگویند آن را باید تعبداً پذیرفت و نیاز به دلایل عقلی نیست. به جهت پرهیز از طولانی شدن پاسخ، از ذکر و رد دلیل ها و پاسخ ها خود داری میکنیم و شما را برای مطالعه بیشتر به تفسیر نمونه، ذیل آیه ۱۷۱ ارجاع میدهیم. یهودیان و تثلیث برخی را اعتقاد بر این است که اساس مذهب تثلیث در اسکندریه به دست حکما و فیلسوفان یهود بنا شده است; چنان که از فیلون حکیم یهودی به عنوان مؤسس مذهب تثلیث فلسفی نام میبرند، اما این به عنوان اعتقادی در بین یهودیان رواج نیافت. ولی بعد از او حکما و اسقفهای مسیحی آیین تثلیث “اب، ابن و روح القدس” را از تثلیث فلسفی یهودیان فراگرفتند و آن را به عنوان عقیدهای واقعی به خورد مسیحیان دادند.(اعلام قرآن، خزایلی، ص ۴۵۵، انتشارات امیر کبیر.) برخی از یهودیان نیز در دورهای معتقد به اب و ابن بودند; چنان که قرآن کریم این موضوع را در آیه ۳۰ توبه بیان کرده است; “وقالت الیهود عزیر ابن اللّه” این عقیده به مرور زمان به کلی از میان یهود رخت بر بسته است.(برگرفته از سایت نقد مسیحیت).
پیشنهاد ما به شما
نظرات مراجع تقلید شیعه بر وجود حضرت رقیه سلام الله علیها.
نظرات مراجع تقلید شیعه بر وجود حضرت رقیه سلام الله علیها. دانلود متن با کلیک …