(۴) برهان وجوب وامکان در اثبات خداوند متعال_باقرپور کاشانی

برهان وجوب وامکان در اثبات خداوند متعال_استاد باقرپور کاشانی

پیشنهاد ما به شما

تحلیل اعطاء قدرت خداوند در حین گناه به بندگان.

صوت ســـخنرانی: سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ …

یک دیدگاه

  1. موجود (چیزی که واقعیت دارد) یا هستی ذاتی آن است یعنی موجود واجب است یا هستی آن نیازمند علت است یعنی ممکن الوجود است.
    در این بحث اثبات میشود که تمام ممکنات باید به واجب الوجود ختم شود. زیرا اگر ممکن الوجود به یک ممکن الوجود دیگر وابسته باشد و سلسله وار همین وابستگی ادامه داشته باشد در نهایت آخرین موجود نمی تواند ممکن الوجود باشد چرا که در غیر این صورت یک علت دارد پس نمی تواند اولین حلقه ی زنجیر معلول ها باشد. پس نتیجه می شود که در نهایت یک واجب الوجود متکی به خود وجود دارد که نیازمتد هیچ علتی نیست.
    اگر فرض شود که سلسله ی ممکنات به صورت پیاپی به هم متکی وجوشان معلول قبلی باشد و آخرین موجود اولین موجود را ایجاد کند این را دور (توقف وجود شی بر خودش) می نامند و از لحاظ عقلی محال است. زیرا عدم نمیتواند چیزی را ایجاد کند.
    تسلسل هم محال است. تسلسل اصطلاحی: ترتب و توقف و وابستگی یک شی موجود به یک شی دیگری که همراه با او بالفعل موجود باشد. این تسلسل اگر تمام شرایطش برقرار باشد محال است. مثلا تسلسل اعداد ممکن است چون فرض بزرگترین عدد درست نیست و میتوان بدون محدودیت تسلسل را ادامه داد. اجزای این سلسله موجود نیستند و یک اعتبار هستند فقط. پس شرط وجود اجزا که در تعریف تسلسل هست در اینجا برقرار نیست. در مورد زمان، بینهایت زمان ممکن است چون وجود هر لحظه با از بین رفتن قبلی ممکن است یعنی فرض مورد نیاز در تسلسل را ندارد و بنابراین زمان میتواند ابدی باشد. انسان طبق قرآن تا ابد در قیامت باقی خواهد ماند. اما انسان ازلی نیست چون نیازمند علت و ممکن الوجود است و عمر ازلی ندارد.
    باید بین اجزای سلسله هم رابطه علی و معلولی باشد تا تسلسل بوده و محال باشد.
    برهان:
    اموری بدیهی هستند و نیازمند علت نیستند مثلا من هستم! هر دلیلی هم بیاوریم دوری است. اجتماع نقیضین محال است. بعضی امور به این اندازه بدیهی نیستند. مثلا دور یا توقف شی به خودش را میتوان به اجتماع نقیضین برگرداند و بداهتش را دید.
    اما تسلسل را نمیتوان به راحتی به بداهت رساند. چنین استدلال میشود: تمام اجزای سیستم ولو بینهایت از اجزا تشکیل شده و هر جزئ هم نیازمند است پس: کل مجم.عه نیازمند است و علت می خواهد.
    پس در دار هستی دو نوع موجود هست یا همیشه بوده و هستی اش وابسته به هیچ عاملی نیست و نوع دوم وابسته و معلول است.
    نوع اول واجب الوجود است و متکی به جمع شدن علتها نیست پس ازلی است. این واجب الوجود بالغیر نیست بلکه بالذات است چون در غیر اینصورت ممکن الوجود میشد.
    در سخنان ائمه براهین مختلف در اثبات وجود و یکتایی و سایر شئونات پروردگار هست که شاهراههایی میانبر برای قانع شدن عقلی در این مسایل است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


Question   Razz  Sad   Evil  Exclaim  Smile  Redface  Biggrin  Surprised  Eek   Confused   Cool  LOL   Mad   Twisted  Rolleyes   Wink  Idea  Arrow  Neutral  Cry   Mr. Green