صوت ســـخنرانی:
سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
دانلـودویـدئو📥
دانلـودصـوت📥
┓ 🖌┏؛
┛┗؛ ماجرای رُحْبَه در عصر خلافت امیرالمومنین علیهالسلام و گواهی بر غدیر خم در کتاب احمدبن حنبل ↓📋 › ؛
«رُحْبَه» یا «مناشده»، چه ماجرایی بوده؟
وقتی مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بعد از عثمان در سال ۳۰۵ هـ ق به حکومت میرسند؛ ایشان وارد مسجد کوفه میشوند، حضرت به ماجرای غدیر خم احتجاج میکنند که آیا این اتفاق نیفتاده، این مسأله پیش نیامد؟! در کجا؟! در وسط صحن مسجد کوفه؛ یعنی همانجایی که یک مقامی هم هست که میگویند مقام موعظه یا قضاوت آقا امیرالمؤمنین. آنجا میایستند و جمعی از صحابه هم دور امیرالمؤمنین هستند، اینها گواهی میدهند به اینکه حدیث غدیر خم را از رسولالله شنیدند، و این ماجرا هم به درخواست امیرالمومنین هست که امیرالمؤمنین میفرمایند شما گواهی میدهید؟ جمعی که از دوازده نفر تا سی نفر در روایات شیعه و سنی گزارش کردند که آنجا گواهی دادند.
این ماجرای شهادتدادن جمعی از صحابه در مسجد کوفه به درخواست آقا امیرالمؤمنین بعد از اینکه به ولایت یا به تعبیری به خلافت ظاهری رسیدند را مرحوم علامه امینی در جلد اول الغدیر صفحهٔ ۳۳۹، مفصل میآورد.
«مسند احمد، زاذانبن عمر گوید: از علی در رُحْبَه شنیدم که با مردم در مورد افرادی سخن میگفت که روز غدیر خم با رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم حاضر بودند و ایشان سخن خود را فرمود. سیزده مرد ایستادند و گواهی دادند که از رسول الله شنیدند که فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ»؛ هر که من مولای او هستم، علی مولای اوست».
اینجا مسند احمد میگوید چند نفر اینجا تو این حدیث هستند؟ سیزده نفر. اما تا سی نفر هم گزارش شده.
مسند احمد، عبدالرحمانبن ابی لیلی گوید:
«شاهد بودیم که علی رضیاللهعنه در رُحْبَه از مردم پرسید: چه کسی شنید که رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم در روز غدیر خم فرمود: هر که من مولای او هستم، علی مولای اوست؟ عبدالرحمان گوید: دوازده نفر از اهل بدر را دیدم که برخاستند و گفتند: شهادت میدهیم که رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم در روز غدیر فرمودند و پرسیدند: آیا من بر مؤمنان از خودشان اولیٰتر نیستم؟ و زنانم مادرانشان نیستند؟»
دقت بکنید، این عبارت را ببینید:
«آیا زنان من امالمؤمنین نیستند؟ آیا من اولیٰ از خودشان به خودشان نیستم؟ جمعی گفتند: بلی! فرمود: هر که من مولای او هستم، علی مولای اوست. خدایا کسی که ولایت او را دارد، دوست بدار و کسی که او را دشمن دارد، دشمن بدار»؛ این در مسند احمد، جلد اول، صفحهٔ ۱۱۹ آورده.
«بَراءِ بن عازِب گوید در سفری با رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم بودیم. در غدیر خم فرود آمدیم. در میان ما برای نماز جماعت صدا زدند و زیر دو درخت برای رسولالله تمیز شد. ایشان نماز ظهر را خواند و دست علی رضیاللهعنه را گرفت و فرمود: آیا میدانید که من از مؤمنان به خودشان سزاوارتر هستم؟ عرض کردند: بلی! دست علی را گرفت و فرمود: هر فردی که من مولای او هستم، علی مولای اوست. خدایا هر فردی که ولایت او را دارد، دوست بدار و هر فردی که با او دشمنی میکند، دشمن بدار. راوی گوید عُمر پس از آن با ایشان دیدار کرد و به او عرض کرد: ای فرزند ابوطالب! گوارایت باد مولای هر زن و زن مؤمنهای شدی!»؛ این هم جلد چهارم صفحهٔ ۲۸۱ از مسند احمد.دوباره مسند احمدبن حنبل از ابیطفیل نقل میکند که:
«علی رضیاللهعنه، مردم را در رُحْبَه جمع کرد، سپس به آنان فرمود: چه کسی از شما مسلمان سخنی را که رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در غدیر خم فرمود شنید؟»
اینجا نگاه کنید گفتند سی نفر! گفتم که راوی حدیث از دوازده نفر تا سی نفر گزارش کردند.
«سی نفر از مردم بلند شدند. ابونعیم گوید: مردم بسیاری بلند شدند و شهادت دادند که وقتی رسولالله دستش را گرفت به مردم فرمود: آیا میدانید که من از مؤمنان به خودشان سزاوارتر هستم؟ عرض کردند: بله ای رسول خدا! فرمود: هرکس من مولای او هستم علی مولای اوست. خدایا هر فردی که ولایت او را دارد دوست بدار و هر فردی که با او دشمنی میکند دشمن بدار. راوی گوید: بیرون رفتم و انگار در درونم چیزی بود. با زیدبن ارقم دیدار نمودم و به او گفتم: من از علی رضیاللهعنه شنیدم که این چنین میفرمود: گفت: چرا انکار میکنی؟ من از رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم شنیدم که در مورد او چنین فرمود»؛ این در مسند احمد جلد، چهارم صفحهٔ ۳۷۰.
عرض کردم که جناب احمد حنبل، متولد ۲۴۱ هست، شخصیتی از متقدمین هست که این بحث را مطرح کرده.
مسند احمد، جلد چهارم صفحهٔ ۳۷۳: «ابوعبدالله گوید: نزد زیدبن ارقم بودم که مردی از دورترین مکان فسطاس آمد».
این فسطاس کجاست؟ نگاه کردم به لغتنامهٔ تاجالعروس، نوشته بود لغه فی الفسطاط: فسطاط شهری از ولایت مصر هست. یعنی یک اسم دیگر فسطاط که یک شهری از مصر هست، فسطاس بوده.
«از او در مورد امری پرسید. گفت: رسول خدا فرمود: آیا من از مؤمنان به خودشان سزاوارتر نیستم؟ عرض کرد: بله. فرمود: هر فردی که من مولای او هستم علی مولای اوست. میمون گوید: برخی از قوم از زید برای من حدیث نمودند که رسولالله صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: خدایا هر فردی که ولایت او را دارد دوست بدار و هر فردی که با او دشمنی میکند، دشمن بدار»؛ این هم در مسند احمد، جلد چهارم صفحهٔ ۳۷۳.
باز از مسند میآورند که ابواسحاق گوید:
«از سعیدبن وهب شنیدم که مردم را قسم میداد، پنج یا شش نفر از یاران پیامبر برخاستند و شهادت دادند که رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: هر فردی که من مولای او هستم، علی مولای اوست»؛ این در مسند احمد، جلد پنجم صفحهٔ ۳۶۶.
باز از مسند حدیث دیگری میآورند از زیدبن ارقم که گوید:
«مردم را شاهد گرفت و گفت: مردی مردم را قسم داد که از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم شنید که فرمود: هر فردی که من مولای او هستم، علی مولای اوست. خدایا هر فردی که ولایت او را دارد دوست بدار و هر فردی که با او دشمنی میکند دشمن بدار. شانزده مرد بلند شدند و شهادت دادند»؛ این در مسند احمد، جلد پنجم صفحهٔ ۳۷۰.
باز حدیث بعدی هم از مسند از ریاحبن حارث گوید که:
«گروهی در رُحْبَه نزد علی آمدند و عرض کردند ای مولای ما درود بر شما! فرمود: چگونه من مولای شما هستم در حالی که شما گروهی از عرب هستید؟! عرض کردند: ما از رسولالله در روز غدیر شنیدیم که فرمود: هرکس من مولای او هستم، علی مولای اوست. ریاح گوید که وقتی رفتند در پی آنان رفتم و در مورد آنها پرسیدم گفتند: چند نفر از انصار هستند که ابوایوب انصاری نیز در میان آنهاست که این را تائید کرده»؛ مسند احمد، جلد پنجم صفحهٔ ۴۱۹.
-دکتر وحید باقرپور کاشانی.