صوت ســـخنرانی:
سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
دانلـودویـدئو📥
┓ 🖌┏؛
┛┗؛ دلیل کنار هم قرار دادن سوره انفال و برائت توسط عثمان در مدارک عامه ↓📋 › ؛
یکسری روایتهایی در منابع عامه هست که میگویند اساساً قرآن در زمان پیامبر جمعآوری شد. پس اگر اینطور باشد، تکلیف روایتهای متعارض با این روایتها مشخص است!
یعنی حداقل میتوان گفت اینها همه تعارض دارد و هیچکدام نمیتواند بهعنوان یک مسئله درست تاریخی برای ما مورد استناد قرار بگیرد!
حالا از جمله روایتهایی که میخواهم خدمت بزرگواران عرض بکنم، حتی این روایتها در صحیح بخاری هم هست! یک روایت در منتخب کنزالعمال هست جلد دوم صفحه ۴۸.
اول این حدیث را بخوانم که از این حدیث استفاده میشود که در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم، قرآن جمعآوری شده است.
«گروهی از محدثین مانند ابنابی شیبه، احمدبن حنبل، ترمذی، نسائی، ابنحبان، حاتم، بیهقی، از ابنعباس نقل نمودهاند که به عثمان گفتند چه موجب گردید که شما سورهٔ انفال را که از مثانی بود، با سورهٔ برائت که از مئین بود، یکجا و پهلوی هم نوشتید؟ و از میان آنها بسمالله را برداشتید و هر دو را در کنار سورههای بزرگ (سورههای طوال) قرار دادید؟»
از ابنعباس نقل میکند که به عثمان گفت دلیل اینکه انفال و برائت – توبه – را قرار دادی و این بسمالله هم برداشتی، دلیلش چه بود؟
انفال از مثانی هست. مثانی یعنی چه؟
مثانی از سورههای پس از هفت سورهٔ طولانی اول قرآن، که سورههای طوال که به آن میگویند، بعد از سوره حمد، هفت تا سورهای که هست، به اینها میگویند سورههای طوال.
بعد از آنها سورههایی هست که از سورهٔ مبارکه یونس شروع میشود، آخریش سورهٔ نحل هست. اینها تعبیر شده به مثانی، که به تعبیری چون بعد سورههای طوال و طولانی میآیند، اینها تعبیر شده به مثانی.
یعنی از همان تثنیه و در درجه دوم شاید قرار بگیرد، مرتبهٔ دوم قرار بگیرد. یعنی بعد از طوال و سورههای طوال، مثلاً مبادی هست و مثانی یعنی دومین آنها، بخش بعدی آنها.
پس این روشن شود که انفال از مثانی هست.
بعد میگویند که برائت از مئین هست. مئین، هر سورهای که حدود ۱۰۰ آیه حالا یک مقدار کمتر یک مقدار بیشتر داشته باشد، چنین تعبیری شده. این سورهها چندتا هستند؟
هفت تا هستند؛ اولین آنها بنیاسرائیل هست، آخرینش مؤمنون.
سؤال میکند که چرا انفال را با سوره برائت یکجا کنار هم قرار دادی و بسمالله را برداشتی؟ دلیلش چیست؟
«عثمان میگوید در دوران زندگی پیامبر، گاهی سورهای که دارای آیات متعدد بود نازل میگردید. نویسندگانش را میخواست و دستور میداد که این سوره را در کنار فلان سوره قرار دهند و گاهی چند آیه نازل میگردید و دستور میداد که این آیات را در فلان سورهای که دارای فلان آیات هست قرار دهند. همه اینها به دستور پیامبر و با نظر وی انجام میگرفت».
یعنی از این روایت استفاده میشود تا اینجا اینکه حالا این سوره، کنار سورهٔ دیگری باشد، این آیات در آن سوره باشد، این آیات دیگر را قرار بدهند، این چینشش را خود پیامبر انجام میداد.
«عثمان اضافه نمود که سورهٔ انفال، اولین سورهای بود که در مدینه بر نبی مکرم نازل شد و سورهٔ برائت (یا سورهٔ توبه) هم آخرین سورهای بود که بر پیامبر نازل شد.ولی داستان نزول هر دو سوره، شبیه هم هست، محتوای سوره شبیه هم هست. دستورات و مضمون آیاتش با همدیگر سنخیت داره، شباهت دارد.
من فکر کردم (یعنی عثمان)، که هر دو سوره از یک باب و مقوله و از یک نوع واحد است و از طرف دیگر رسولالله که از دنیا رحلت نمود، بیان نکرد که آیا سوره برائت از انفال هست یا نه».
اصلاً شاید این سوره و آن سوره چون بسمالله هم وسطش ندارد، شاید اینها کلاً یک سوره هست! که جمعی از محدثین و مفسرین، این را گفتند. گفتند اینها یک سوره بوده، شما آمدید اینها را جدا کردید.
«روی این اصل، من آنها را پهلوی هم قرار دادم بدون اینکه بسم الله الرحمن الرحیم در میانشان فاصله باشد نوشتم و در کنار سورههای بزرگ قرار دادم».
ببینید اینجا چندتا مسئله استفاده میشود. اول استفاده میشود که خود نحوهٔ جمعآوری قرآن از این روایت در زمان پیامبر انجام شده. حتی پیامبر توضیح میداده که این سوره در کنار این سوره باشد، این آیات، این سه چهارتا آیهای که الان آمد را در فلان سوره بگذارید. این آیات دیگر را در فلان سوره بگذارید. چینش آیات کنار هم، چینش سُور کنار هم بوده.
منتها در مواردی چون پیامبر از دنیا رفتند، عثمان دیده که بلاتکلیف مانده، گفته چهکار کنم؟ او هم یک موردی اینجا آورده، اینکه این سوره انفال و سوره توبه یا برائت، اینها را چهکار بکند؟ دیده محتوایش شبیه هم هست و اینها را کنار هم قرار داده چون پیغمبر قرار نداده. اما اصل این محتوا، این قرآن، در زمان پیغمبر و نوع چینشش مطرح شده.
پس، از این حدیث اهل تسنن استفاده میشود که پیامبر تمام این زحمتهایش را کشیده که این آیه کجا قرار بگیرد، این سوره کجا قرار بگیرد. موارد جزئی بوده که عثمان این را مثلاً انجام داده.
اینطوری نبوده که عثمان کل این مصحف را بخواهد جمعآوری کند! یا ابوبکر بخواهد کل مصحف را جمعآوری کند! عمر بخواهد کل قرآن را در زمان خودش جمعآوری کند!
-دکتر وحید باقرپور کاشانی.