❲﷽❳
◈ ━━ 𝐕𝐈𝐃𝐄𝐎 𝐏𝐎𝐒𝐓 ━━ ◈
≻آرنولد وان دورن، معاون اسبق حزب گریت ویلدرز
از انتخاب دین اسلام و تأثیر آن بر زندگی خود میگوید!
ꨄ︎ .. …دانلودویدئو… .. ꨄ︎
ꨄ︎ .. …دانلودپیدیاف… .. ꨄ︎
آرنولد وان دورن، معاون اسبق حزب گریت ویلدرز، سازنده فیلم ضداسلامی فتنه:
سلام علیکم و رحمهالله و برکاته
بسماللهالرحمنالرحیم
در کشورهای اروپای غربی، مسلمان بودن کار خیلی سختی هست! میخواهم یک مقدار در مورد مؤسسهای که حدود یک سال پیش با چند نفر از دوستانم تأسیس کردم با شما حرف بزنم.
اول از همه اینکه، اسم من آرنولد وان دورن هست، ۴۸ سالم است و دو سال پیش در آوریل ۲۰۱۲ اسلام آوردم و درواقع بهترین تصمیمی بود که تابهحال در زندگیام گرفتهام و خیلی شکرگزارم به خاطر این فرصت و تصمیم و در حقیقت به خاطر هدایتم به وسیله خدای سبحان و تعالی.
بعد از آن، یعنی بعد از زمانی که اسلام آوردم زندگیام به طرز چشمگیر و مثبتی تغییر کرده. قبل از آن چیزی در مورد اسلام نمیدانستم. تنها چیزی که از اسلام میدانستم همانی بود که آدم از رسانههای هلندی یاد میگیرد. چیزی که از سیاستمداران هلندی و غربی یاد میگیرد، که البته فقط منفی است. اسلامی که در اروپای غربی به مردم شناسانده شده، بد و خطرناک است! چیزی نیست جز یک تهدید برای جامعه! میگویند که مسلمانها به زنان ظلم میکنند، همهشان تروریست هستند و شرمندهام که بگویم من این حرف را بهعنوان حقیقت قبول کرده بودم!
این اصلاً قابل توجیه نیست و من به خاطر این باورها و عقاید گذشتهام درباره اسلام شرمندهام! به نظر من با وجود چیزهایی که در رسانه میخوانید و میشنوید یا سیاستمدارها به شما میگویند، شما همیشه در برابر دانستهها و اطلاعاتتان مسئول هستید.
من در گذشته اشتباهات زیادی مرتکب شدم و میخواهم همینجا دوباره به خاطرشان از شما عذرخواهی کنم. اما من هنوز نسبت به آینده امیدوارم. من نسبت به آینده امیدوارم. چون من اسلام را قبول کردم. من میدانم واقعاً اسلام از چه چیزی حمایت میکند. حالا میدانم که اسلام دین زیبایی هست. حالا میدانم که اسلام دین صلح هست و به رساندن این پیام به همه ادامه میدهم. من به تلاش برای احقاق حقوق جامعه/ اقلیت اسلامی در هلند و خارج از آن ادامه میدهم و برای برقراری عدالت میجنگم. برایم مهم نیست که چقدر با من مخالفت میشود. چقدر من را تهدید میکنند. برایم مهم نیست! من به کار خودم ادامه میدهم. حتی در خانواده خودم بعضیهایشان نمیخواهند دیگر با من ارتباط داشته باشند، نمیخواهند دیگر با من حرف بزنند! بعضی از دوستانم، همکارانم بعضیهایشان که بیست، سی سال هست میشناسمشان، نمیخواهند دیگر من را ببینند. من را در مراسماتشان، در تعطیلات یا برنامههای دیگر دعوت نمیکنند. اما برایم مهم نیست!
من چیزی را به دست آوردم که خیلی قدرتمند هست و خیلی زیباتر از هر چیزی که آنها همگی با هم دارند!