صوت ســـخنرانی:
سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
دانلـودصـوت📥
┓ 🖌┏؛
┛┗؛ تحلیل و نقد حکم اعتبار حدیث وصیت از محدث نوری ↓📋 › ؛
از شخصیت محدث نوری عبارتی را میآورند که میرزای نوری در کتاب «النجمالثاقب» جلد دوم صفحه ۷۱، حکم به اعتبار سند روایت وصیت داده است.
وی در استدلال بر وجود ذریه برای امام مهدی علیهالسلام، آورده است که شیخ طوسی به سند معتبر از امام صادق علیهالسلام روایتی نقل کرده که در آن بعضی وصایای رسول خدا صلاللهعلیهوآلهوسلم به امیرالمؤمنین علیهالسلام در شب وفاتشان آمده است؛ و از جمله فقرات آن این جمله است: پس چون هنگام وفات وی فرا رسد، آن را به فرزندش که اولین مقربین هست، تسلیم کند».
بعد مینویسند:
«میرزای نوری از بزرگان علماست و در علم حدیث و رجال دستی طولانی دارد. درنتیجه ممکن نیست که بدون آگاهی و فهم، در آوردن احکام سستی کند. از این جهت، عالمی که نسبت به علم و تقوایش اتفاق نظر وجود وجود دارد، این گواهی و شهادت میباشد و سخن اندک است و در این مقام کفایت میکند».
اینجا اول صحبت از شیخ طوسی میآورد و میگوید گفته چون از جهت خاصه این را نقل کردیم، شیعه هستند و اینها عادل هستند، این روایت را آوردیم. دوم از میرزای نوری نقل میکند، میگوید میرزای نوری، هم فرد باتقوایی هست هم عالم محدث! استاد مرحوم شیخ عباس قمی هست! ایشان گفته چه؟ گفته شیخ طوسی به سند معتبر از امام صادق علیهالسلام روایتی را نقل کرده. این مسأله هم اینجا میآید.
حالا ما این را رجوع کردیم به کتاب نجمالثاقب، مرحوم میرزاحسین طبرسی نوری. ایشان یک بحثی دارند در مورد دفع شبههٔ نبودن اولاد برای حضرت.
جمعی گفتند که امام زمان علیهالسلام ازدواج نکرده به تبع آن هم فرزندی ندارد. ایشان میآید یک بحثی را مطرح میکنند در صفحهٔ ۴۰۲: دفع شبههٔ نبودن اولاد برای حضرت.
بعد یکسری سندهایی را ارائه میدهند، یکسری ادلهای را ارائه میدهند، اینکه نه حضرت ازدواج کرده و فرزند دارد. بعد شروع میکنند شبهات را به پاسخ دادن و تا این را که میخواهند جواب بدهند میرسند به صفحهٔ ۴۰۵؛ نهم، یعنی نهمین دلیل بر اینکه امام زمان علیهالسلام فرزند دارند.
مینویسند:
«شیخ طوسی به سند معتبر از جناب صادق علیهالسلام روایت کرده خبری که در آن مذکور است، بعضی از وصایای رسول خدا صلاللهعلیهوآلهوسلم در شب وفات به امیرالمومنین علی علیهالسلام و از جمله فقرات آن این است که آن جناب فرمود:
و چون اجل قائم علیهالسلام در رسد، آن حضرت این وصیت را به فرزند خود، اولین مهدیین بدهد».
پس میگویند که چون استناد کرده حالا ولو اینکه اصلاً در بیان حدیث وصیت و اثبات مهدیین نبوده، ایشان در بیان این بوده که برای حضرت میشود از یک مدارکی استفاده کرد که ایشان فرزند دارد؛و گفتند که شیخ طوسی به سند معتبر این را آورده؛ لذا چون این مسأله را آوردند و جناب شیخ طوسی هم وقتی که این روایت را میآورند، چنین گزارشی دارند که حالا از جهت خاصه ما این را گزارش کردیم یا نقل کردیم، پس نشان میدهد که این حدیث وصیت شیخ طوسی یک خبر معتبری هست.
حالا جالب این است که به نظر من از شخصیتهایی که خیلی از ایشان، جمعی به نفع خودشان استفاده کردند جمعی هم تا توانستند ایشان را کوبیدند، یعنی انصاف را در ارتباط با این فرد رعایت نکردند، مرحوم محدث نوری هست!
وقتی صحبت از تحریف قرآن میرسد، چه جمعی از علمای شیعه چه اکثریتی از عامه، وقتی میخواهند بگویند که شیعه قائل به تحریف هست، میگویند بله ایشان یک کتابی دارد به اسم «فصلالخطاب فی تحریف کتاب رَبّ الْاَرباب»، اینجا مطرح شده که یک کتاب دارد اصلاً زده فصلالخطاب در تحریف کتاب ربالرباب! و اینجا ایشان قائل به تحریف شده، و شیعه قائل به تحریف هست، و این هم از بزرگترین محدثین شیعه هست!
آنجا که میرسد برای کوبیدن مرحوم محدث نوری خیلی خوب است و میتازند! و هرچند که این کتاب را اگر نگاه کنید، سه تا مقدمه دارد؛ یک مقدمه آمده مقایسه کرده جمعآوری قرآن در زمان خلفا را با جمعآوری قرآن توسط امیرالمؤمنین؛ فصل دومش نزاعی در مورد تحریف قرآن که شده را ایشان تبیین میکند و فصل سوم هم دیدگاههای شیعه را در مورد تحریفناپذیری قرآن و مناقشه در آنها بیان میکند؛ و ایشان دفاع میکند که قرآن تحریف نشده به این معنایی که زیاده نسبت به قرآن نشده و آیاتی اضافه نشده است.
اما بنا به بعضی روایتهایی که هست استناد میکند که بله الان بعضی آیاتی که در این قرآن کنونی که در دست ما هست، بعضی از این آیات نیست؛ بعضی از این آیات کم شده به تعبیری.
بحث مفصل دارد و وارد این بحث نمیخواهیم بشویم. پس اینجا که میرسند ایشان را میکوبند!
حالا اینجا شوخیاش این است که جناب احمدالحسن گشتهگشتهگشته بین این همه از آقایان محدثین از قدما و متأخرین که این حدیث وصیت را خلاف شهرت هستند سندش را ضعیف دانستند، آن هم در موضوعی که اصلاً مربوط نبوده به تبیین حدیث وصیت، ایشان یک کلمه معتبر آورده، گفتند ببینید اینجا معتبر هست!
اول این نکته روشن بشود که جناب آقای احمدالحسن یکی از مواضعی که همیشه دارد، دوری از تقلید و شخصیتزدگی هست!
و اساساً این چیزی که بهعنوان مرجع تقلید را ایشون منکوب میکند، هرچند که جای دیگر باز این را تائید کرده! اما الان طرفداراش با جریان مرجعیت و تقلید غیر متخصص از متخصص، این را منکوب میکنند! چطور در آن مسأله، ایشان موضع شدید میگیرد! بعد حالا ایشان میآید استناد به یک غیر معصوم میکند!
احمدالحسن میگوید اصلاً تقلید از غیر معصوم نمیشود کرد، بعد میآید استناد میکند گشتهگشته دیده بله این بندهٔ خدا در یکجا چنین چیزی را گفته!
اما ایشان گفته باشند! همچنان که آقایان ادعای عصمت که ندارند! در مواضعی ممکن است اشتباه کنند و خوب است که اتفاقاً نسخههای دیگری از نجمالثاقب را ما نگاه بکنیم؛ همچنان که نسخهٔ دیگری را ما پیدا کردیم از الغیبه شیخ طوسی که گفتیم آن عبارتی که «إبن» نیست به «أبیه» برمیگردد، به پدرشان وجود نازنین امام حسین علیهالسلام، گفتیم نسخهٔ بدل دیگری نسخهٔ دیگری در عرض آن هست، لذا باید نجمالثاقب هم نگاه بکنیم!
حالا به فرض هم جناب محدث نوری چنین چیزی را گفته باشند، ما که نمیتوانیم تقلید از ایشان بکنیم! علم رجال هست و متخصصین هست. ایشان رجالی است؟ بله؛ شخصیت بزرگ رجالی هست.
ما این حدیث وصیت را خدمت بزرگواران که خواندیم با توجه به مبانی رجالی بزرگانی که حالا فقط اشاره بکنم این حدیث وصیت را مورد نقد قرار دادیم، از جمله مرحوم آیتالله خوئی با مبانی رجالی ایشان، این حدیث، حدیث ضعیفی هست! با توجه به رجال نجاشی که از متقدمین رجالی هست که به دست ما رسیده، و با توجه به مطلبی که شیخ حر عاملی دارد و با توجه به حتی مبانی خود کتابالغیبه شیخ طوسی، و خیلی از بزرگان دیگر که بخواهم رجوع بکنم بحثهای قبل را دوستان دنبال کنند که با آن مبانی، این روایت، روایت معتبری نیست از لحاظ رجالی!
حالا جناب شیخ بزرگوار محدث نوری هم چنین چیزی را فرموده باشند، اما ما اینجا چنین چیزی را قبول نمیکنیم و اثبات هم کردیم که این از لحاظ رجالی، حدیثی هست غیر معتبر!
-دکتر وحید باقرپور کاشانی.