ولایت تکوینی، ولایتی به اذن الله_آیت الله العظمی صافی گلپایگانی

6_6_Untitled-3

 

سلسه مباحث امام شناسی/شماره یک/ولایت تکوینی اهل بیت علیهم السلام

 

ولایت و استقلال و اختیار رتق و فتق و تدبیر کاینات، و امر خلق و رزق (میراندن) و زنده کردن و إمساک و حفظ کرات و آسمان و زمین، و اداره شؤون وجودى عالم إمکان و سازمان ممکنات، مخصوص ذات بىزوال یگانه خداوند سبحان بوده، و شریک و نظیرى براى او نیست؛ و إدّعاى شرکت و اعتقاد به شرکت کسى با خدا، در هر یک از این امور، کفر و شرک است. و فقط خدا است که بر کاینات سلطنت و حکمرانى و فرمانروایى دارد و غیر از او کسى حاکم مطلق و سلطان نبوده و ملکوت هر چیز به دست او است؛ ملائکه و انبیا و اوصیا همه تحت سیطره قدرت و ولایت او قرار دارند.
«لا یَمْلِکُونَ لاَِنْفُسِهِمْ ضَرّاً وَلا نَفْعاً ولا یَمْلِکُونَ مَوْتاً وَلا حیوهً وَلا نُشُوراً»
و مملوک و مخلوق و مطیع و منقاد و تسلیم اوامر او هستند؛
«و لله یَسْجُدُ مَنْ فی السَّمواتِ و الأَرضِ طَوْعاً وَکَرْهاً وَظِلالُهُمْ بُالْغُدُوِّ وَالآصالِ»
حتى قول به اینکه خلق و رزق و تربیت و إماته و إحیا و جمیع اینگونه امور، به معصومین علیهمالسّلام تفویض شده و در آن ولایت دارند؛ به این معنى که خدا این کارها را مقارن اراده آنها انجام مىدهد باطل است، و چنان که علاّمه مجلسى علیه الرحمه در بحار و مرآه العقول تصریح فرموده است، اگر چه عقلاً مانعى ندارد، اخبار بسیاری مانع از آن است. بلکه مى‌‌توان گفت عقلاً هم جایز نیست؛ زیرا اگر این افعال را خدا غیر مقارن به اراده آنها انجام مىدهد، پس در تمام موارد به آنها تفویض نشده است. و اگر فقط مقارن آنها انجام مىدهد، این خلاف شأن ربوبیّت و الوهیّت و متبوعیّت مطلق، و اسماء الحُسنى و صفات کمال الهى است، و قول به
انعزال خدا از تصّرف در امور، خلافِ
«کُلَّ یَوْم هُوَ فی شَأن»
مىباشد.
امّا با حفظ این جهات عقلاً و شرعاً امکان دارد که خداوند متعال به خاصّ از بندگانش، از فرشته و انسان، به جهت اظهار رفعت و علوّ شأن، یا تأیید آنها و اتمام حجّت بر دیگران، یا مصالح دیگر، ولایت و قدرت در تصرّف در کاینات، یا مأموریتهاى خاصّى، مثل تدبیر امور عطا کند تا در مواردى که فقط مأمورند، مأموریت خود را انجام دهند و در موارد دیگر بر حسب مصالح و جهات ثانوى که در داخل نظام کاینات پیش مىآید، طبق آن مصلحت تصرفاتى بنمایند، یا اینکه کاینات را مطیع و فرمانبر آنها سازد تا بر حسب اقتضا و مصلحت، هر تصرّفى را که مصلحت دیدند، بنمایند.
این إقدار و اعطاى اختیار از جانب خدا، با نفوذ و جریان اراده و مشیّت او منافى نیست، و کنارهگیرى از تمشیت امور و اداره عالم امکان نمىباشد، چنانکه منافى با بطلان تفویض ـ حتى به معنایى که علاّمه مجلسى رحمه الله علیه آن را معقول شمرده ـ نمىباشد؛ زیرا خلق، آفرینش، اصلاح، انتظام، اداره کاینات، تدبیر امور خلق و رزق و أعمار، تقدیر آجال و موت و حیات، و امور دیگر از این قبیل، امرى است، و اعطاى قدرت و ولایت به بندهاى در تصرّف در کاینات، در مواردى که مصالح ثانوى و لطف و مقتضیات خاصّه باشد ـ مثل اظهار معجزه و اتمام حجّت، و قوت و نفوذ کلام، و تبلیغ نبى و وصىّ، و اطمینان قلوب مؤمنین امرى دیگر است و تفویض نمىباشد، بلکه این إذن و اعطاى اختیار و فرمانبرْساختن کاینات و إقدار عبد، از رشتههاى همان تدبیر کلّى الهى و تنظیم امور، و قیام به امر مُلک و ملکوت است، که بر حسب حکمت و قاعده لطف، لازم مىباشد و احادیث و روایات کثیره متواترى از طرق خاصّه و عامّه، دلالت دارند که حضرت رسول اکرم صلّىالله علیه وآله و ائمّه اطهار علیهمالسّلام این ولایت و اذن و قدرت را دارا، و تصرفات آنها در کاینات به صورت اعجاز و خوارق، در موارد بسیار، از حقایق مسلّم تاریخ است و انکار آن که امر واقع شده است و نزد ارباب اطّلاع از تاریخ و کتب معتبر حدیث، تردیدناپذیر است ـ خردمندانه نیست، چنان که اعتراض به اعطاى این ولایت از جانب خدا، گستاخى بزرگ و خلاف تسلیم و حاکى از جهل و بىمعرفتى مىباشد.
که خداوند در این زمینه مىفرماید:
«وَقالُوا لَوْلا نُزِّلَ هذَا الْقُرآنُ عَلى رَجُل مِنَ القَرْیَتَیْنِ عَظیم * أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَهَ رَبِّکَ، نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتُهُمْ فی الْحَیوهِ الدُّنْیا وَرَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْض دَرَجات لَیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْریَّاً وَرَحْمَهُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُون».
با همین توضیحى که داده شد، رفع هر شبهه مىشود، علاوه بر اینکه در مورد ملائکه نیز این تصرّفات بر حسب آیات وروایات ثابت است، و همان نحو که ولایت آنها ـ در امورى که به آنها مأموریت داده شده و مناصب و مقاماتى که دارند ـ منافى با توحید و موجب إشکالى نیست، در ولایت پیغمبر و امام، به نحوى که تحقیق شد، اشکالى پیش نمىآید و اینگونه اعطاى اختیارات و ولایتها از جانب خدا، على التحقیق داخل در اداره امور کاینات و قیام به شؤون عوالم ممکنات است، که قائم به آن فقط خداى واحدِ أحد است، و در مقابلِ شرک و تفویض نافىِ آنها است.

منبع: ولایت تکوینی و تشریعی، تألیف حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله العالی

پیشنهاد ما به شما

اعلمیت دلیلی بر خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علیه‌السلام.

صوت ســـخنرانی: سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


Question   Razz  Sad   Evil  Exclaim  Smile  Redface  Biggrin  Surprised  Eek   Confused   Cool  LOL   Mad   Twisted  Rolleyes   Wink  Idea  Arrow  Neutral  Cry   Mr. Green