ولادت معاویه

43534345

 

 برخی گفته‌اند؛ معاویه فرزند ابوسفیان است که پنج سال قبل از بعثت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در مکه به دنیا آمد. اما به شهادت تاریخ، هنگام ولادت معاویه، چهار نفر مدعی پدری او بودند: «عماره بن ولید بن مغیره»، «مسافر بن عمرو»، «ابوسفیان»، «شخصی که نامش را ذکر نکرده‌اند و گفته‌اند رجلٌ آخر‌ (‌شاید صباح باشد)».

سبط ابن جوزی حنفی می‌گوید: «در میان مردم معروف بود که معاویه به چهار نفر از قریش منسوب است؛ عماره بن ولید ‌بن مغیره مخزومی، مسافر بن ابی‌عمر، ابوسفیان، عباس بن عبدالمطلب».[۱] همچنین ابن ‌ابی ‌الحدید معتزلی شافعی نقل می‌کند که زیاد بن ابیه در پاسخ نامه معاویه (که وی را به خاطر بدکاره بودن مادرش سمیه سرزنش کرده بود) چنین نوشت: «اگر من فرزند سمیه هستم، بدان که تو ابن‌جماعه (فرزند چند نفر) هستی».[۲]

هند مادر معاویه از بدکاران معروف و صاحب پرچم بود. داستان زنای مسافر بن عمرو با هند و سپس فرار او به حیره (عراق) در تاریخ ثبت شده است.[۳] مادر بزرگ معاویه نیز صاحب پرچم بود و این اخلاق و رفتار در طایفه رفیع بنی‌امیه رواج داشت.[۴] از نظر بعضی این‌گونه انحرافات، ضد ارزش شمرده نمی‌شود. از امام زهری سؤال شد: «آیا جایز است امام جماعت حرام‌زاده باشد؟» او پاسخ داد: «آری، اشکال ندارد، چون گروهی از بزرگان ما حرام‌زاده بودند».[۵] برخی گفته‌اند؛ معاویه بن ابی‌سفیان از قبیله قریش و از فرزندان أمیّه می‌باشد. پاسخ این سخن را امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در جواب به نامه معاویه داده‌اند. ایشان ضمن افشاگری چهره بنی‌امیه و شمردن فضائل اهل‌بیت(علیهم السلام) می‌فرمایند: «وأما قولک أنا بنو عبدمناف، فکذلک نحن ولکن لیس أمیّه کهاشم، ولا حرب کعبد المطلب، ولا المهاجر کالطلیق، ولا الصریح کاللصیق.[۶] و اما اینکه ادعا کردی ما فرزندان عبدمناف هستیم، آری ما اینچنین هستیم؛ اما جد شما امیه مانند جد ما هاشم و حرب همانند عبدالمطلب و ابوسفیان مانند ابوطالب نخواهد بود. هرگز ارزش مهاجر همچون اسیران آزاد شده نیست و حلال‌زاده مانند حرام‌زاده نمی‌باشد.»

ظاهر این فراز از نامه نشان می‌دهد که اولاً اگر ادعای انتساب به عبدمناف، پدر هاشم و جد اعلای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از سوی معاویه باعث فخرفروشی و اثبات فضیلت برایش شده است باید بداند که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) نیز چنین انتسابی دارد. ثانیاً از کلمه «لکن» که برای استدراک و دفع توهم است و نیز قرینه تقابل فضائل موهوم معاویه و فضائل واقعی علی(علیه السلام) فهمیده می‌شود که انتساب معاویه به عبدمناف، روشن و قطعی نیست؛ چرا که حضرت می‌فرماید: «هرگز کسی که نسبش آشکار و صحیح است (الصریح) مانند کسی که خود را به غیر پدرش چسبانده، (اللصیق) نیست.» محمد بن عبده شافعی یکی از شارحان نهج البلاغه در شرح این جمله می‌گوید: «صریح یعنی صحیح النسب و اهل شرافت. اما مراد از لصیق کسی است که خود را به شخصی نسبت می‌دهد ولی در واقع از او بیگانه است».[۷]

ابن ابی‌الحدید معتزلی هم در ذیل عبارت «ولا الصریح کاللصیق» با طرح این سؤال که آیا در نسب معاویه شبهه‌ای وجود دارد؟[۸] ناخواسته تردید ما را در صحت انتساب معاویه و نسل او به عبد‌مناف، دو چندان می‌کند. در برخی منابع تاریخی کهن، عرب بودن و قریشی بودن امیه به صراحت انکار شده است. ابوالقاسم علی بن احمد کوفی، از دانشمندان قرن چهارم، درباره امیه می‌نویسد: «عبدشمس بن عبدمناف (برادر هاشم بن عبدمناف) برده‌ای رومی به نام امیه داشت که او را فرزند خوانده و منسوب به خود کرده بود، بنابراین نسب بنی‌امیه به اینجا منتهی می‌شود و اصل آنها رومی می‌باشد».[۹] علامه مجلسی(رحمهالله علیه) نیز با نقل همین مطلب از دو کتاب کامل‌ السقیفه و إلزام ‌النواصب می‌نویسد: «امیه غلام عبدشمس و از سرزمین روم بود، هنگامی‌که عبدشمس زیرکی و فطانت را در غلامش دید، آزادش کرد و او را فرزند خوانده خود کرد تا جایی که می‌گفتند: «امیه فرزند عبدشمس».[۱۰] او از روم و غلام عبدشمس بود، که بعدها او را به فرزندی خواند. البته این گونه نسبت‌ها و پذیرش فرزندی در بنی‌امیه عادی بود؛ مانند زیاد بن ابیه که معاویه او را برادر خود و فرزند ابوسفیان خوانده و این نسبت را اعلام کرد.

پی‌نوشت:

[۱]. تذکره الخواص من الامه بذکر خصائص الأئمه، ابن الجوزی، المجمع العالمی لأهل البیت، قم، ۱۴۲۶، ج۲، ص۳۲، مسافر بن ابی عمرو.
[۲]. شرح نهج‏ البلاغه، ابن أبی الحدید، دارإحیاء الکتب العربیه، عیسى البابی الحلبی و شرکاه، ۱۳۷۸، ج۱۶، ص۱۸۳.
[۳]. ربیع الأبرار، زمخشری،، مؤسسه الأعلمی، بیروت‏، بی‌تا، ج۳، ص۵۵۱-۵۴۹؛ الأغانی، أبو‌الفرج الإصفهانی، علی بن حسین بن محمد، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۲۰، ج۹، ص۴۳ و العقد الفرید، ابن عبدالبر، أندلسی، دارالکتاب العربی، بیروت، ج۶، ص۸۶.
[۴]. شرح نهج‏ البلاغه، ابن أبی الحدید، دارإحیاء الکتب العربیه، عیسى البابی الحلبی و شرکاه، ۱۳۷۸، ج۲، ص۲۲۵.
[۵]. المحلى بالآثار، ابن حزم، علی بن احمد بن سعید بن حزم، دارالفکر، بیروت، ج۴، ص۲۱۳، ذیل مساله ۴۸۸، تجوز إمامه ولد الزنا.
[۶]. نهج‏ البلاغه، أمیرالمؤمنین ‌علی‌ بن‌ أبی‌طالب، تحقیق: سید رضی‏، نهضه، قم، ۱۴۱۲، نامه۱۷.
[۷]. شرح نهج‏ البلاغه، محمد بن عبده، چاپ اول، دار الذخائر، قم، ۱۴۱۲، ج۳، ص۶۱۹ و شرح نهج‏ البلاغه، ابن أبی الحدید، دارإحیاء الکتب العربیه، عیسى البابی الحلبی و شرکاه، ۱۳۷۸، ج۱۵، ص۱۱۹.
[۸]. شرح نهج‏ البلاغه، ابن أبی الحدید، دارإحیاء الکتب العربیه، عیسى البابی الحلبی و شرکاه، ۱۳۷۸، ج۱۵، ص۱۱۹.
[۹]. الإستغاثه، ابوالقاسم الکوفی، علی بن احمد بن موسی ابن الامام الجواد(علیه السلام)، ج۱، ص۷۶.
[۱۰]. بحار الأنوار، علامه‌مجلسی، محمدباقر، چاپ سوم، داراحیاء تراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳، ج۳۱، ص۵۴۳، ۵۴۴ و ج۳۳، ص۱۰۷.

پیشنهاد ما به شما

نظرات مراجع تقلید شیعه بر وجود حضرت رقیه سلام الله علیها.

نظرات مراجع تقلید شیعه بر وجود حضرت رقیه سلام الله علیها. دانلود متن با کلیک …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


Question   Razz  Sad   Evil  Exclaim  Smile  Redface  Biggrin  Surprised  Eek   Confused   Cool  LOL   Mad   Twisted  Rolleyes   Wink  Idea  Arrow  Neutral  Cry   Mr. Green