در شمارههای قبل در رابطه با معرفی اهل کتاب، به موضوعاتی از قبیل عدم طهارت آنان، اصالت یهودیت و نصرانیت و ماهیت وحی الهی اشاره شد.
در این شماره، پساز نگاهی اجمالی به زندگی حضرت موسی علیه السلام و نیز مقام ذات اقدس اله و پیامبران الهی از دیدگاه تورات موجود، انطباق یا عدم انطباق آن را با وحی الهی بررسی خواهیم کرد.
در حاشیه، بحثی مختصر از سیر تاریخی تورات آورده شده تا علّت منحرف شدن آن از مسیر حقیقی خود مشخص گردد.
مختصری از زندگی حضرت موسی علیه السلام
حضرت موسی علیه السلام[۱] در سال ۱۸۳۷ ق.م متولد شد. آن زمان مصادف بود با حکومت رامسس دوم یا همان ولید بن مصعب و نیز تا حدودی با حکومت ضحاک، پادشاه ظالم و جبّار ایران. پدر ایشان عمران نام دارد که در تورات به نام عمرام آمده است. مادرش یوکابد، و همسرش صفورا و فرزندانش برسیون ( فرصوم ) و الیعذر ( العاذار ) نام داشتند.
حضرت موسی علیه السلام پس از تولد به تقدیر الهی به کاخ فرعون راه پیدا کرد و مدّت ۳۳ سال در قصر فرعون در کمال آسایش زندگی نمود. اما پس از کشته شدن آن مرد قبطی، که گویا خبّاز فرعون بوده است، از قصر فرعون متواری شده و به سوی مَدیَن میرود.
حضرت موسی علیه السلام در مدین با دختر حضرت شعیب علیه السلام به نام صفورا ازدواج کرده، به چوپانی برای آن حضرت مشغول میگردد.
سرانجام پس از ۱۰ سال و در سن ۴۳ سالگی، از حضرت شعیب علیه السلام اجازه سفر خواست و به وادی اَیمن رفت. در آنجا از جانب خداوند به پیامبری مبعوث گشته و مأموریت یافت به سرزمین مصر برود و فرعون جدید یعنی منفتاح[۲] و فرعونیان را به خدا دعوت نموده، بنی اسراییل را از بند حکومت او رهایی بخشد. آن حضرت به همراه حضرت هارون علیه السلام در چهارمین روز ورود به مصر، وارد قصر سلطنتی فرعون شد.
بسیاری از قِبطیها با دیدن معجزات حضرت موسی علیه السلام به او ایمان آوردند. مدت عمر آن حضرت، به نقل بعضی از تواریخ ۱۲۶ و به نقل تورات ۱۲۰ سال بودهاست.
همچنین یوشع بن نون از جانب حضرت موسی علیه السلام به جانشینی آن حضرت منصوب گردید.
آن بزرگوار در مدت ۸۳ سال دوران رسالتش، بنیاسراییل را یاری کرد، ریشهی ظلم و کفر ستمکاران دوران خود را خشکانید و مردم را به راه راست دعوت نمود. حضرت موسی علیه السلام گنجینهی ارزشمند تورات[۳] را به یادگار گذاشت. بر حضرتش الواح مقدس، آن هم بعد از چهل روز ریاضت و عبادت در حوریب و طور سینا از عالم غیب نازل شد.
حضرت موسی علیه السلام لاویان و دیگر مشایخ بنیاسراییل را گرد آورد، تورات را به آنها اهدا نمود و سفارش کرد که: این کتاب را کنار تابوت عهدِ خداوند بگذارند. حضرت هر هفت سال تمامی بنیاسراییل، حتی زنان و کودکان و غریبان شهر را دعوت میکرد، و تورات را بر آنها میخواند تا بفهمند، از خدا بترسند و به آن عمل نمایند.
حضرت موسی علیه السلام به مشایخ بنیاسراییل اطمینان نداشت و میدانست که افراد پیمان شکنی هستند؛ لذا از باب احتیاط، دستور فوق را صادر کرد، و حتی به آنها هشدار داد که من از تمرّد و سرکشی شما را آگاهم و آنگاه که من از دنیا بروم، فاسد تر خواهید شد.[۴] با این وجود، بنیاسراییل از دستورات او تمرّد نموده، رو به بت پرستی و زنا آوردند و حتی برخی از آنها، فرزندان خود را برای بتها قربانی میکردند.
سرگذشت تورات:
تورات حقیقی، در حوادث و جنگهای مهمّی که بعد از حضرت موسی علیه السلام رخ داد، از بین رفت.[۵] چنانچه در تورات آمده است، سلاطین فارس بر بابل، غالب آمده و به دستور کوروش، بنیاسراییل را به بیت المقدس بازگرداندند، و پس از آن داریوش، دستور ساختن بیتالمقدس یا مسجدالاقصی را صادر نمود. بنای آن چند سال بهطول انجامید.
یهودیان تا قبل از اینکه خشایار شاه به حکومت برسد، از داشتن یک کتاب آسمانی محروم بودند. وی برای جلوگیری از اختلافـات به «عذرا» دستـور داد که تورات را بـر بنیاسراییل خوانده و برای آنها تدریس نماید و او آنچه را که در حافظه داشت، گفت و آنها نوشتند. بدین ترتیب توراتی که در طول ۷۰ سال از بین رفته بود، تا اندازهای باز نویسی شد، اما این نوشتهها نیز، در جنگها و رخدادهای بعدی از بین رفت، بیت المقدس به آتش کشیده شد و تمام کتب دینی نیز سوزانده شد. با این وجود، مطالب تورات کم و بیش بر زبانها باقی ماند، اما به دلیل آمیخته شدن با خیالات و افکار واهی اشخاص، به صورت تورات فعلی در آمد.
مستر هاکس آمریکایی در مورد این جنگها میگوید:[۶] «بخت النصر سه بار، بلکه چهار بار، بر اورشلیم هجوم آورد و خانه خدا و قصر سلطنتی را، تصرّف کرد.» و نویسندهی کتاب «اظهار الحق» در این کتاب مینویسد[۷]: کتابهای مقدس به کلی از میان رفت و «عذرا» دو باره آنها را به وسیلهی الهام، به دست آورد.»
خدا شناسی در تورات :
با اندکی مطالعه در تورات کنونی، در مییابیم این تورات، خدایی را معرفی میکند که با بشر، تفاوت چندانی ندارد!
به طور مثال در سفر تکوین باب ۱۱ عدد ۵، باب ۱۲ عدد ۷، باب ۳۲ عدد ۲۴، باب ۳۵ عدد ۹ و در سفر خروج باب ۳۴ عدد ۹ و در سفر اعداد باب ۱۲ عدد ۵، خدا به صورت یک موجود جسمانی معرفی شده است.
در سفر تکوین باب ۲، عدد ۱ و سفر خروج باب ۲، عدد ۱۱، خدا را جاهل و نادان معرفی میکند و در سفر تکوین باب ۳ عدد ۳ داستان ماری را میآورد که راست گفت اما خدا به حوّا و آدم دروغ گفت! و میگوید خدا پشیمان و محزون شد، و در سفر تکوین باب ۶ عدد ۵، خدا را فراموشکار معرفی مینماید، تا آنجا که ذکر کرده که خدا میگوید: خانههای خود را علامت بزنید، تا آنگاه که آمدم، خانه هایتان را گم نکنم! و مطالب دیگری از جمله اینکه، خدا به شکل شیر، پلنگ، خرس و کرم بید درمیآید و … در جای دیگر آورده که خداوند از زیر پایش آتش و از پـایین او دود بیرون میآید و آتش سوزندهی دهـانش، زغالهای زیر پایش را، به آتش میکشد.
در تورات فعلی، خدا اسیر دست حضرت یعقوب علیه السلام دانسته شده و در آن چنین آمدهاست: خدا از سر شب تا به صبح با یعقوب علیه السلام، کشتی گرفت! و نتوانست او را به زمین زند و آخر به یعقوب علیه السلام گفت: مـرا رهـا کن، که فجر فرا رسیدهاست. یعقوب علیه السلام گفت: رهایت نمیکنم، مگر اینکه به من برکتی دهی! و خدا در مقابل، لقب اسراییل را به یعقوب علیه السلام داد، تا او را رها نماید!!!
بنابراین نمیتوان با این تورات، به خدایی غیر از یک بشر عادی دست پیدا کرد![۸] بلکه باید گفت: بر اسـاس آن، خـدا بشری است که به برخی از گناهان هم آلوده شده است!
پیامبران الهی در تورات :
با کمال تاسف میبینیم در تورات موجود، برای پیامبران الهی علیهم السلام صفاتی ذکر شده که توصیف آنها حتی برای انسانهای عادی هم شرمآور است!
به عنوان نمونه در تورات آمده است[۹]: « لوط از صوغی بر آمد و با دو دختر خود در کوه ساکن شد، زیرا که ترسید در صوغر بماند، پس با دو دختر خود در مغازه سکونت کرد، دختر بزرگ به کوچک گفت: پدر پیر شده و مردی بر روی زمین نیست که بر حسب عادت کل جهان، به ما در آید بیا تا پدر خود را شراب نوشانیم و با او همبستر شویم، تا نسلی از پدر خود نگهداریم پس در همان شب پدر خود را شراب نوشاندند و دختر بزرگ با پدر خویش هم بستر شد و لوط از خوابیدن و بر خواستن وی آگاه نشد. روز دیگر دختر بزرگ به دختر کوچک گفت: اینک من با پدرم همخواب شدم، اینک او را شراب بنوشانیم و تو بیا با او هم خواب شو، تا از پدر خود نسلی نگاه داریم، آنشب پدر خود را شراب نوشانیدند و دختر کوچک هم، با پدر همبستر شد در حالی که پدر از خوابیدن و برخاستن وی، آگاه نشد. پس هر دو دختر لوط، از پدر خود آبستن شدند، و دختر بزرگ پسر زایید، او را موآب نام نهاد و او تا امروز، پدر موآبیان است و دختر کوچک نیز پسری زایید که او را ابن عمّی نام نهاد، وی تا به حال، پدر بنی عمو است. »[۱۰]
این عبارت را حتی در مورد افراد عادی هم نمی توان گفت، چه رسد به پیامبران الهی!
و یا در مورد داوود علیه السلام می گوید: « او به پشت بام رفت و زن همسایه را در حال شستو دید، از او خوشش آمد و فرستاد تا او را آورند و با او زنا کرد و … و سر انجام، شوهر او را که اوریابود به صحنهی جنگ فرستاد تا کشته شود و بتوانـد با زن او ازدواج نماید.»[۱۱] و …
متاسّفـانه، در این تورات، مطالبی از این دست، فراوان یافت میشود.[۱۲] ما در اینجا به همین مقدار
بسنده کرده و علاقمندان را برای مطالعهی بیشتر در این باره، به کتاب انیس الاعلام[۱۳] ارجاع
میدهیم.
نتیجه:
در خاتمه میتوان نتیجه گرفت که تورات موجود در دست یهود، بنابر آنچه خود آنان بدان اعتراف کردهاند و در کتابهایشان آوردهاند، به هیچ وجه آن الواح و اسفار خمسه[۱۴]، که بر حضرت موسی علیه السلام نازل شد، نیست. و هیچ سند متّصلی، این تورات را به حضرت موسی علیه السلام نمیرساند. همچنین نمیتوان فهمید، نسخهی موجود در صندوق عهد، از چه زمانی مفقود گردیده است.چه اینکه در آیهی ۹ باب ۸ از سفـر ملوک ۱، تـورات فارسی، صفحهی۵۳۷، آمده است: « وقتی حضرت سلیمان علیه السلام صندوق عهد را گشود، غیر از دو لوح سنگی که احکام عشره در آنها درج بود، چیز دیگری نیافت. » که آن احکام عشره ( یا کلمات عهد ) عبارتند از:
۱ـ من خدای توام که تو را از زمین مصر، از خانهی بندگی بیرون آوردم.
۲ ـ غیر از من خدای دیگری نیست.
۳ ـ به اسم خداوند، به عبث قسم مخور.
۴ ـ روز شنبه را فراموش مکن و مقدس بدار.
۵ ـ پدر و مادر را احترام کن.
۶ ـ قتل مکن.
۷ ـ زنا مکن.
۸ ـ دزدی مکن.
۹ ـ شهادت دروغ مده.
۱۰ ـ به همسایهات بدی مکن.
اسفار خمسه :
در رابطه با بخش اسفار خمسه از کتاب تورات، یهودیان معتقدند: « اگر هیچ یک از قسمتهای تورات ـ که به نام عهد عتیق ارایه میشود ـ از موسی علیه السلام نباشد، دست کم، اسفار خمسه از موسی است.! »
اما باید گفت: اندک مطالعهای در اسفار خمسه، ما را به این نتیجه رهنمون میسازد که آنها نیز از حضرت موسی علیه السلام نمیباشد.
به عنوان نمونـه در آیـهی ۵ از فصـل ۳۴، سفر شنی میخـوانیم: « حضـرت موسی علیه السلام، بندهی خدا، مرده است، او را دفن کردند، بنی اسراییل سه روز برایش عزاداری کردند، و تا به حال هم کسی ندانسته که قبر موسی کجاست و تا به حال هم پیغمبری چون موسی نیامده است و … »
این عبارت، خود گویای این مطلب است، که این کتاب را کسی غیر از حضرت موسی علیه السلام در مورد ایشان نوشتهاست.
همچنین در تورات، آیاتی وجود دارد که در آنها نام پادشاهانی برده شدهاست که قرنها بعد از حضرت موسی علیه السلام آمدهاند! سبک و سیاق این آیات هم، به گونهای نیست که بتوان آنها را بر پیشگویی حمل نمود.[۱۵]
در پایان باید گفت: گروهی همچون اندریاس کاریس و اسپیموزا در کتابهای خود آوردهاند که: « تورات کنونی مربوط به یک عصر و تألیف شخص واحدی نیست. »
به عنوان مثال، سفر خروج آن در قرن نهم قبل از میلاد، سفر تثنیه در قرن هفتم و هشتم قبل از میلاد و سفر لاویان ۵۱۶ سال قبل از میلاد مسیح نگاشته شده است!!! و اگر دقت بیشتری شود، تناقض مطالب در تورات، محکم ترین دلیل بر این ادعاست.[۱۶]
ادامه دارد…
[۱]- کلمهی موسی تشکیل یافته از « مو » به معنی آب و « سی » به معنی درخت است، یعنی از آب گرفته شده. حضرت موسی علیه السلام در صندوق قرار داده شده، روی رود نیل رها گردید و توسط فرعونیان از میان نیزارهای داخل آب گرفته شد، بدین مناسبت به حضرتش، موسی گفتند. [۲]- همان کسی که ماشطه، دختر فرعون قبل از خود را با دختر سه سالهاش به آتش میکشد و همچنین آسیه، همسر فرعون قبلی را، به جرم اینکه به خدایی او ایمان نیاوردند به چهار میخ کشید و بدن او را پاره پاره کرد. [۳] – تورات کلمهای عبری به معنای هدایت است . تورات کنونی که جمع آوری شده ، شامل ۳۹ کتاب می باشد که به آن «عهد عتیق» می گویند .
۳- سفر تثنیه باب ۳۱، آیات ۲۹ و ۳۰ .
[۵] – تورات / کتاب تاریخ الامام ، باب ۳۴، آیه ی ۱۵ تا ۲۴ .۶- اظهار الحق / شیخ رحمت الله هندی/ ص ۲۲۷-۲۲۹٫
۷- تورات / تاب تاریخ الایام، باب ۳۴، آیه ی ۱۵ تا ۲۲۹٫
[۸]- این، نظیر عقیدهی اهل سنت و به ویژه وهابیت است؛ زیرا آنان نیز خدا را به صورت یک موجود جسمانی تصوّر کردهاند. از جمله میگویند: خدا شبهای جمعه سوار بر الاغی شده، به در خانههای مردم میآید و سخن او به آنها این است که: آیا کسی هست توبه کند و من توبهاش را بپذیرم !!! این قبیل از عقاید آنان را در کتاب « خدا آیین وهابیّت »میتوان مطالعه نمود.۹- به دلیل ذکر این نمونهها، پوزش میطلبیم، اما به نظر میرسد آوردن آن، به دلیل آشنایی بیشتر با متون مذکور ضروری است.
۱۰- سفر پیدایش فصل ۱۹ فقرات ۳۰ تا آخر فصل.
[۱۱]- تورات / کتاب دوم سموییل باب یازدهم. [۱۲] – از جمله میتوان به این نشانیها مراجعه کرد: سفر پیدایش باب ۹ ، ۱۲، ۱۹، ۲۷، ۳۲، ۳۸، ۳۹ و سفر خروج باب ۴ ، ۵، ۳۲، ۶ و کتاب خرقیال بنی، باب ۴، سفر الاویان باب ۱۸ و کتاب یوشع نبی باب ۱ ، باب ۲، باب ۳٫ [۱۳] – نویسندهی این کتاب، شخصی است به نام محمدصادق فخرالاسلام، که از دین مسیحیت خارج شده و افتخار تشرف به دین اسلام را پیداکرد. [۱۴]- اسفار خمسه یعنی کتابهای پنج گانه که عبارتند از:الف- سفر تکوین (پیدایش) یعنی سفر براشیت به معنی قصهها، چون در میان آن داستانهایی آمده است.
ب- سفر خروج یعنی سفر شموت به معنی کیفیت بیرون آمدن آنها از مصر
ج- سفر لاویان یعنی سفر و یقرا که در آن احکام آمده است
د- سفر اعداد یعنی سفر بمید بار که در آن احکام آمده است
هـ- سفر مثنی یا تثنیه، به معنای اینکه این سفر دو بار نازل شده است و اسفار خمسه را پنتاتیرک میگویند.
[۱۵]- به عنوان نمونه: آیات ۳۱ تا آخر باب ۳۶ از سفر پیدایش [۱۶] – رجوع کنید به:الف) کتاب دوملوک ص ۶۲۱، فصل ۲۴، آیهی ۸ به بعد از تورات فارسی با کتاب تاریخ الایام ص ۷۲۸ فصل ۳۶، آیهی ۹ تناقض دارد.
ب) تاریخ الایام۱، ص ۶۳۵ فصل ۷، آیهی ۷ به بعد با فصل ۴۶، سفر تکوین، آیهی ۲۱ به بعد، ص ۷۴ تناقض دارد.