سلسله مباحثی پیرامون اهل کتاب (بخش سوم)استاد مردانی

IMAGE635500509102562616.png

 

در شماره­های قبل در رابطه با معرفی اهل کتاب، به موضوعاتی از قبیل عدم طهارت آنان، اصالت یهودیت و نصرانیت و ماهیت وحی الهی اشاره شد.

 

در این شماره، پساز نگاهی اجمالی به زندگی حضرت موسی علیه السلام و نیز مقام ذات اقدس اله و پیامبران الهی از دیدگاه تورات موجود، انطباق یا عدم انطباق آن را با وحی الهی بررسی خواهیم کرد.

 

در حاشیه، بحثی مختصر از سیر تاریخی تورات آورده شده تا علّت منحرف شدن آن از مسیر حقیقی خود مشخص گردد.

 

مختصری از زندگی حضرت موسی علیه السلام        

 

حضرت موسی علیه السلام[۱] در سال ۱۸۳۷ ق.م متولد شد. آن زمان مصادف بود با حکومت رامسس دوم یا همان ولید بن مصعب و نیز تا حدودی با حکومت ضحاک، پادشاه ظالم و جبّار ایران. پدر ایشان عمران نام دارد که در تورات به نام عمرام آمده است. مادرش یوکابد، و همسرش صفورا و فرزندانش برسیون ( فرصوم ) و الیعذر ( العاذار ) نام داشتند.

 

حضرت موسی علیه السلام پس از تولد به تقدیر الهی به کاخ فرعون راه پیدا کرد و مدّت ۳۳ سال در قصر فرعون در کمال آسایش زندگی نمود. اما پس از کشته شدن آن مرد قبطی، که گویا خبّاز فرعون بوده است، از قصر فرعون متواری شده و به سوی مَدیَن می­رود.

 

حضرت موسی علیه السلام در مدین با دختر حضرت شعیب علیه السلام به نام صفورا ازدواج ­کرده، به چوپانی برای آن حضرت مشغول می­گردد.

 

سرانجام پس از ۱۰ سال و در سن ۴۳ سالگی، از حضرت شعیب علیه السلام اجازه سفر خواست و به وادی اَیمن رفت. در آنجا از جانب خداوند به پیامبری مبعوث گشته و مأموریت یافت به سرزمین مصر برود و فرعون جدید یعنی منفتاح[۲] و فرعونیان را به خدا دعوت نموده، بنی اسراییل را از بند حکومت او رهایی بخشد. آن حضرت به همراه حضرت هارون علیه السلام در چهارمین روز ورود به مصر، وارد قصر سلطنتی فرعون شد.

 

بسیاری از قِبطی­ها با دیدن معجزات حضرت موسی علیه السلام به او ایمان آوردند. مدت عمر آن حضرت، به نقل بعضی از تواریخ ۱۲۶ و به نقل تورات ۱۲۰ سال بوده­است.

 

همچنین یوشع بن نون از جانب حضرت موسی علیه السلام به جانشینی آن حضرت منصوب گردید.

آن بزرگوار در مدت ۸۳ سال دوران رسالتش، بنی­اسراییل را یاری کرد، ریشه­ی ظلم و کفر ستمکاران دوران خود را خشکانید و مردم را به راه راست دعوت نمود. حضرت موسی علیه السلام گنجینه­ی ارزشمند تورات[۳] را به یادگار گذاشت. بر حضرتش الواح مقدس، آن هم بعد از چهل روز ریاضت و عبادت در حوریب و طور سینا از عالم غیب نازل شد.

 

حضرت موسی علیه السلام لاویان و دیگر مشایخ بنی­اسراییل را گرد آورد، تورات را به آنها اهدا نمود و سفارش کرد که: این کتاب را کنار تابوت عهدِ خداوند بگذارند. حضرت هر هفت سال تمامی بنی­اسراییل، حتی زنان و کودکان و غریبان شهر را دعوت می­کرد، و تورات را بر آنها می­خواند تا بفهمند، از خدا بترسند و به آن عمل نمایند.

 

حضرت موسی علیه السلام به مشایخ بنی­اسراییل اطمینان نداشت و می­دانست که افراد پیمان شکنی هستند؛ لذا از باب احتیاط، دستور فوق را صادر کرد، و حتی به آنها هشدار داد که من از تمرّد و سرکشی شما را آگاهم و آن­گاه که من از دنیا بروم، فاسد تر خواهید شد.[۴] با این وجود، بنی­اسراییل از دستورات او تمرّد نموده، رو به بت پرستی و زنا آوردند و حتی برخی از آنها، فرزندان خود را برای بت­ها قربانی می­کردند.

 

سرگذشت تورات:

 

تورات حقیقی، در حوادث و جنگ­های مهمّی که بعد از حضرت موسی علیه السلام رخ داد، از بین رفت.[۵] چنانچه در تورات آمده است، سلاطین فارس بر بابل، غالب آمده و به دستور کوروش، بنی­اسراییل را به بیت المقدس بازگرداندند، و پس از آن داریوش، دستور ساختن بیت­المقدس یا مسجدالاقصی را صادر نمود. بنای آن چند سال به­طول انجامید.

 

یهودیان تا قبل از اینکه خشایار شاه به حکومت برسد، از داشتن یک کتاب آسمانی محروم بودند. وی برای جلوگیری از اختلافـات به «عذرا» دستـور داد که تورات را بـر بنی­اسراییل خوانده و برای آنها تدریس نماید و او آنچه را که در حافظه داشت، گفت و آنها نوشتند. بدین ترتیب توراتی که در طول ۷۰ سال از بین رفته بود، تا اندازه­ای باز نویسی شد، اما این نوشته­ها نیز، در جنگ­ها و رخدادهای بعدی از بین رفت، بیت المقدس به آتش کشیده شد و تمام کتب دینی نیز سوزانده شد. با این وجود، مطالب تورات کم و بیش بر زبان­ها باقی ماند، اما به دلیل آمیخته شدن با خیالات و افکار واهی اشخاص، به صورت تورات فعلی در آمد.

مستر هاکس آمریکایی در مورد این جنگ­ها می­گوید:[۶] «بخت النصر سه بار، بلکه چهار بار، بر اورشلیم هجوم آورد و خانه خدا و قصر سلطنتی را، تصرّف کرد.» و نویسنده­ی کتاب «اظهار الحق» در این کتاب می­نویسد[۷]: کتاب­های مقدس به کلی از میان رفت و «عذرا» دو باره آنها را به وسیله­ی الهام، به دست آورد.»

 

خدا شناسی در تورات :

 

با اندکی مطالعه در تورات کنونی، در می­یابیم این تورات، خدایی را معرفی می­کند که با بشر، تفاوت چندانی ندارد!

 

به طور مثال در سفر تکوین باب ۱۱ عدد ۵، باب ۱۲ عدد ۷، باب ۳۲ عدد ۲۴، باب ۳۵ عدد ۹ و در سفر خروج باب ۳۴ عدد ۹ و در سفر اعداد باب ۱۲ عدد ۵، خدا به صورت یک موجود جسمانی معرفی شده است.

در سفر تکوین باب ۲، عدد ۱ و سفر خروج باب ۲، عدد ۱۱، خدا را جاهل و نادان معرفی می­کند و در سفر تکوین باب ۳ عدد ۳ داستان ماری را می­آورد که راست گفت اما خدا به حوّا و آدم دروغ گفت! و می­گوید خدا پشیمان و محزون شد، و در سفر تکوین باب ۶ عدد ۵، خدا را فراموش­کار معرفی می­نماید، تا آنجا که ذکر کرده که خدا می­گوید: خانه­های خود را علامت بزنید، تا آنگاه که آمدم، خانه هایتان را گم نکنم! و مطالب دیگری از جمله اینکه، خدا به شکل شیر، پلنگ، خرس و کرم بید درمی­آید و … در جای دیگر آورده که خداوند از زیر پایش آتش و از پـایین او دود بیرون می­آید و آتش سوزنده­ی دهـانش، زغال­های زیر پایش را، به آتش می­کشد.

 

در تورات فعلی، خدا اسیر دست حضرت یعقوب علیه السلام دانسته شده و در آن چنین آمده­است: خدا از سر شب تا به صبح با یعقوب علیه السلام، کشتی گرفت! و نتوانست او را به زمین زند و آخر به یعقوب علیه السلام گفت: مـرا رهـا کن، که فجر فرا رسیده­است. یعقوب علیه السلام گفت: رهایت نمی­کنم، مگر اینکه به من برکتی دهی! و خدا در مقابل، لقب اسراییل را به یعقوب علیه السلام داد، تا او را رها نماید!!!

بنابراین نمی­توان با این تورات، به خدایی غیر از یک بشر عادی دست پیدا کرد![۸] بلکه باید گفت: بر اسـاس آن، خـدا بشری است که به برخی از گناهان هم آلوده شده است!

 

پیامبران الهی در تورات :

 

با کمال تاسف می­بینیم در تورات موجود، برای پیامبران الهی علیهم السلام صفاتی ذکر شده که توصیف آنها حتی برای انسان­های عادی هم شرم­آور است!

 

به عنوان نمونه در تورات آمده است[۹]: « لوط از صوغی بر آمد و با دو دختر خود در کوه ساکن شد، زیرا که ترسید در صوغر بماند، پس با دو دختر خود در مغازه سکونت کرد، دختر بزرگ به کوچک گفت: پدر پیر شده و مردی بر روی زمین نیست که بر حسب عادت کل جهان، به ما در آید بیا تا پدر خود را شراب نوشانیم و با او همبستر شویم، تا نسلی از پدر خود نگهداریم پس در همان شب پدر خود را شراب نوشاندند و دختر بزرگ با پدر خویش هم بستر شد و لوط از خوابیدن و بر خواستن وی آگاه نشد. روز دیگر دختر بزرگ به دختر کوچک گفت: اینک من با پدرم همخواب شدم، اینک او را شراب بنوشانیم و تو بیا با او هم خواب شو، تا از پدر خود نسلی نگاه داریم، آنشب پدر خود را شراب نوشانیدند و دختر کوچک هم، با پدر همبستر شد در حالی که پدر از خوابیدن و برخاستن وی، آگاه نشد. پس هر دو دختر لوط، از پدر خود آبستن شدند، و دختر بزرگ پسر زایید، او را موآب نام نهاد و او تا امروز، پدر موآبیان است و دختر کوچک نیز پسری زایید که او را ابن عمّی نام نهاد، وی تا به حال، پدر بنی عمو است. »[۱۰]

 

این عبارت را حتی در مورد افراد عادی هم نمی توان گفت، چه رسد به پیامبران الهی!

 

و یا در مورد داوود علیه السلام می گوید: « او به پشت بام رفت و زن همسایه را در حال شستو دید، از او خوشش آمد و فرستاد تا او را آورند و با او زنا کرد و … و سر انجام، شوهر او را که اوریابود به صحنه­ی جنگ فرستاد تا کشته شود و بتوانـد با زن او ازدواج نماید.»[۱۱] و …

 

متاسّفـانه، در این تورات، مطالبی از این دست، فراوان یافت می­شود.[۱۲] ما در اینجا به همین مقدار

 

بسنده کرده و علاقمندان را برای مطالعه­ی بیشتر در این باره، به کتاب انیس الاعلام[۱۳] ارجاع

 

می­دهیم.

 

نتیجه:

در خاتمه می­توان نتیجه گرفت که تورات موجود در دست یهود، بنابر آنچه خود آنان بدان اعتراف کرده­اند و در کتاب­هایشان آورده­اند، به هیچ وجه آن الواح و اسفار خمسه[۱۴]، که بر حضرت موسی علیه السلام نازل شد، نیست. و هیچ سند متّصلی، این تورات را به حضرت موسی علیه السلام نمی­رساند. همچنین نمی­توان فهمید، نسخه­ی موجود در صندوق عهد، از چه زمانی مفقود گردیده است.چه اینکه در آیه­ی ۹ باب ۸ از سفـر ملوک ۱، تـورات فارسی، صفحه­ی۵۳۷، آمده است: « وقتی حضرت سلیمان علیه السلام صندوق عهد را گشود، غیر از دو لوح سنگی که احکام عشره در آنها درج بود، چیز دیگری نیافت. » که آن احکام عشره ( یا کلمات عهد ) عبارتند از:

 

۱ـ من خدای توام که تو را از زمین مصر، از خانه­ی بندگی بیرون آوردم.

 

۲ ـ غیر از من خدای دیگری نیست.

 

۳ ـ به اسم خداوند، به عبث قسم مخور.

 

۴ ـ روز شنبه را فراموش مکن و مقدس بدار.

 

۵ ـ پدر و مادر را احترام کن.

۶ ـ قتل مکن.

 

۷ ـ زنا مکن.

 

۸ ـ دزدی مکن.

 

۹ ـ شهادت دروغ مده.

 

۱۰ ـ به همسایه­ات بدی مکن.

 

اسفار خمسه :

 

در رابطه با بخش اسفار خمسه از کتاب تورات، یهودیان معتقدند: « اگر هیچ یک از قسمت­های تورات ـ که به نام عهد عتیق ارایه می­شود ـ از موسی علیه السلام نباشد، دست کم، اسفار خمسه از موسی است.! »

اما باید گفت: اندک مطالعه­ای در اسفار خمسه، ما را به این نتیجه رهنمون می­سازد که آنها نیز از حضرت موسی علیه السلام نمی­باشد.

 

به عنوان نمونـه در آیـه­ی ۵ از فصـل ۳۴، سفر شنی می­خـوانیم: « حضـرت موسی علیه السلام، بنده­ی خدا، مرده است، او را دفن کردند، بنی اسراییل سه روز برایش عزاداری کردند، و تا به حال هم کسی ندانسته که قبر موسی کجاست و تا به حال هم پیغمبری چون موسی نیامده است و … »

 

این عبارت، خود گویای این مطلب است، که این کتاب را کسی غیر از حضرت موسی علیه السلام در مورد ایشان نوشته­است.

 

همچنین در تورات، آیاتی وجود دارد که در آنها نام پادشاهانی برده شده­است که قرن­ها بعد از حضرت موسی علیه السلام آمده­اند! سبک و سیاق این آیات هم، به گونه­ای نیست که بتوان آنها را بر پیشگویی حمل نمود.[۱۵]

 

در پایان باید گفت: گروهی همچون اندریاس کاریس و اسپیموزا در کتاب­های خود آورده­اند که: « تورات کنونی مربوط به یک عصر و تألیف شخص واحدی نیست. »

 

به عنوان مثال، سفر خروج آن در قرن نهم قبل از میلاد، سفر تثنیه در قرن هفتم و هشتم قبل از میلاد و سفر لاویان ۵۱۶ سال قبل از میلاد مسیح نگاشته شده است!!! و اگر دقت بیشتری شود، تناقض مطالب در تورات، محکم ترین دلیل بر این ادعاست.[۱۶]

 

   ادامه دارد…

 

 

[۱]- کلمه­ی موسی تشکیل یافته از « مو » به معنی آب و « سی » به معنی درخت است، یعنی از آب گرفته شده. حضرت موسی علیه السلام در صندوق قرار داده شده، روی رود نیل رها گردید و توسط فرعونیان از میان نیزارهای داخل آب گرفته شد، بدین مناسبت به حضرتش، موسی گفتند.

[۲]- همان کسی که ماشطه، دختر فرعون قبل از خود را با دختر سه ساله­اش به آتش می­کشد و همچنین آسیه، همسر فرعون قبلی را، به جرم اینکه به خدایی او ایمان نیاوردند به چهار میخ کشید و بدن او را پاره پاره کرد.

[۳] – تورات کلمه­ای عبری به معنای هدایت است . تورات کنونی که جمع آوری شده ، شامل ۳۹ کتاب می باشد که به آن «عهد عتیق» می گویند .

۳- سفر تثنیه باب ۳۱، آیات ۲۹ و ۳۰ .

[۵] – تورات / کتاب تاریخ الامام ، باب ۳۴، آیه ی ۱۵ تا ۲۴ .

۶- اظهار الحق / شیخ رحمت الله هندی/ ص ۲۲۷-۲۲۹٫

۷- تورات / تاب تاریخ الایام، باب ۳۴، آیه ی ۱۵ تا ۲۲۹٫

[۸]- این، نظیر عقیده­ی اهل سنت و به ویژه­ وهابیت است؛ زیرا آنان نیز خدا را به صورت یک موجود جسمانی تصوّر کرده­اند. از جمله می­گویند: خدا شب­های جمعه سوار بر الاغی شده، به در خانه­های مردم می­آید و سخن او به آنها این است که: آیا کسی هست توبه کند و من توبه­اش را بپذیرم !!! این قبیل از عقاید آنان را در کتاب « خدا آیین وهابیّت »می­توان مطالعه نمود.

۹- به دلیل ذکر این نمونه­ها، پوزش می­طلبیم، اما به نظر می­رسد آوردن آن، به دلیل آشنایی بیشتر با متون مذکور ضروری است.

۱۰- سفر پیدایش فصل ۱۹ فقرات ۳۰ تا آخر فصل.

[۱۱]- تورات / کتاب دوم سموییل باب یازدهم.

[۱۲] – از جمله می­توان به این نشانی­ها مراجعه کرد: سفر پیدایش باب ۹ ، ۱۲، ۱۹، ۲۷، ۳۲، ۳۸، ۳۹ و سفر خروج باب ۴ ، ۵، ۳۲، ۶ و کتاب خرقیال بنی، باب ۴، سفر الاویان باب ۱۸ و کتاب یوشع نبی باب ۱ ، باب ۲، باب ۳٫

[۱۳] – نویسنده­ی این کتاب، شخصی است به نام محمدصادق فخرالاسلام، که از دین مسیحیت خارج شده و افتخار تشرف به دین اسلام را پیداکرد.

[۱۴]- اسفار خمسه یعنی کتاب­های پنج گانه که عبارتند از:

الف- سفر تکوین (پیدایش) یعنی سفر براشیت به معنی قصه­ها، چون در میان آن داستانهایی آمده است.

ب- سفر خروج یعنی سفر شموت به معنی کیفیت بیرون آمدن آنها از مصر

ج- سفر لاویان یعنی سفر و یقرا که در آن احکام آمده است

د- سفر اعداد یعنی سفر بمید بار که در آن احکام آمده است

هـ- سفر مثنی یا تثنیه، به معنای اینکه این سفر دو بار نازل شده است و اسفار خمسه را پنتاتیرک می­گویند.

[۱۵]- به عنوان نمونه: آیات ۳۱ تا آخر باب ۳۶ از سفر پیدایش

[۱۶] – رجوع کنید به:

الف) کتاب دوملوک ص ۶۲۱، فصل ۲۴، آیه­ی ۸ به بعد از تورات فارسی با کتاب تاریخ الایام ص ۷۲۸ فصل ۳۶، آیه­ی ۹ تناقض دارد.

ب) تاریخ الایام۱، ص ۶۳۵ فصل ۷، آیه­ی ۷ به بعد با فصل ۴۶، سفر تکوین، آیه­ی ۲۱ به بعد، ص ۷۴ تناقض دارد.

پیشنهاد ما به شما

چیستی مرگ و علت تقدم مرگ از حیات در قرآن.

صوت ســـخنرانی: سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


Question   Razz  Sad   Evil  Exclaim  Smile  Redface  Biggrin  Surprised  Eek   Confused   Cool  LOL   Mad   Twisted  Rolleyes   Wink  Idea  Arrow  Neutral  Cry   Mr. Green