وَقَالَ أَبُو الْمَعَالِی یَوْمًا النِّکَاح بِغَیْر ولی هَذِه المسئله خلاف بَین أبی حنیفَه وَبَین رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَسلم فَإِنَّهُ صلى الله عَلَیْهِ وَسلم قَالَ إیما امْرَأَه نکحت بِغَیْر إِذن وَلیهَا فنکاحها بَاطِل وَقَالَ أَبُو حنیفَه بل نِکَاحهَا صَحِیح فَصَارَت هَذِه عَن أبی الْمَعَالِی فَحَضَرَ مَعَ الصندلی وَسُئِلَ عَن التَّسْمِیَه على الذَّبِیحَه هَل هلى وَاجِبَه أم لَا فَقَالَ الصندلانی هَذِه المسئله خلاف بَین الشَّافِعِی وَبَین الله تَعَالَى فَإِن الله تَعَالَى یَقُول {وَلَا تَأْکُلُوا مِمَّا لم یذکر اسْم الله عَلَیْهِ} وَالشَّافِعِیّ قَالَ وکلوا
روزی ابوالمعالی گفت : ازدواج کردن بدون اذن ولی ، مساله ای اختلافی بین رسول الله و ابوحنیفه است. زیرا پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : هر زنی که بدون اذن ولی خویش ازدواج نماید ، نکاحش باطل است . ولی ابوحنیفه می گوید : نکاح وی صحیح است . این کلام از ابوالمعالی وجود داشت تا اینکه در مجلسی با ابوالحسن صندلی همنشین شد. و از وی سوال کرد که آیا در ذبح کردن ، خواندن ” بسم الله ” واجب است یا خیر! صندلی پاسخ داد : این مساله ای است اختلافی بین شافعی و خدا . زیرا خداوند می فرماید : هر چیزی که نام خداوند بر آن برده نشده است را نخورید ؛ ولی شافعی می گوید : بخورید.
( الجواهر المضیه فی طبقات الحنفیه، ج ۲ ص ۵۵۷ )