❲﷽❳
◈ ━━ 𝐕𝐈𝐃𝐄𝐎 𝐏𝐎𝐒𝐓 ━━ ◈
≻ سیستم نیازمند به طراح هوشمند، چگونه باید باشد؟
≻ ویلیام دمبسکی.
ویدئو: دانلــــود
فایل: دانلــــود
بیوگرافی ویلیام دمبسکی:
ویلیام آلبرت دمبسکی «زاده ۱۸ ژوئیه ۱۹۶۰»؛ یک ریاضیدان، متخصص الهیات مسیحی، دانشمند رایانه، نویسنده، و فیلسوف آمریکایی است.
او از طرفداران شبه علم طراحی هوشمند (ID)، به ویژه مفهوم پیچیدگی مشخص، و از اعضای ارشد مرکز علم و فرهنگ موسسه دیسکاوری (CSC) بود.
در سال ۲۰۱۲، او به عنوان استاد پژوهشی علم و فرهنگ فیلیپ ای. جانسون در حوزه علمیه انجیلی جنوبی در متیوز، کارولینای شمالی در نزدیکی شارلوت تدریس کرد.
دمبسکی کتابهایی درباره طراحی هوشمند نوشته است، از جمله «استنتاج طراحی»، «طراحی هوشمند: پل بین علم و الهیات»، «انقلاب طراحی»، و طراحی هوشمند بدون سانسور».
حالا این «هوشمندی» به چه معناست؟
این هوشمندی غایت شناسانه است، اتخاذ یک وسیله است برای رسیدن به هدف. این هوشمندی قوای علی است که میتواند اهداف را بهوجود بیاورد و این کار و با مهیا کردن وسیلهاش انجام میدهد.
بنابراین یک موجود هوشمند باید انتخاب کند، اتخاذ به معنای این هست که این راه و نه آن راه.
در واقع ریشهشناسی واژه «هوشمندی» به معنای درک انتخاب است. این انتخاب مشخصه هوشمندی هست. این در حالی هست که چیزی که توسط «ضرورت مطلق» صورت میگیرد، همیشه به یک صورت هست. حتی «تصادف» هم هوشمند نیست. چون توسط هدفی هدایت نمیشود.
پس چنین تمایز بنیادینی وجود دارد. پس هوشمندی به معنای اتخاذ یک ابزار رسیدن هدف است.
پرسش کلیدی یا حداقل پرسش اولیه در نظریه «طراحی هوشمندانه» این هست که نشانههای چنین هوشمندی چیست؟
ما چطور میتوانیم آثار یک موجود هوشمند را شناسایی کنیم؟
ما باید به دنبال سه مؤلفه اصلی باشیم:
اولیش «احتمال وقوع» است. اینکه چیزی رخ داده، اما میتوانسته رخ ندهد. یعنی یک انتخابی بوده. امکانهای دیگری هم بودند.
دوم اینکه آیا پیچیده بوده؟
به این معنا که بهوجود آمدنش توسط تصادف سخت باشد.
یعنی اگر «تصادف» و «ضرورت» عامل بودند، بهوجود آمدن چنین چیزی غیرمحتمل میشد.
و سوم اینکه آیا از نوعی الگوی مستقل پیروی میکند یا نه؟
پس چیزی نیست که ما بر واقعیت اعمال کنیم.
نمیخواهیم فقط چیزهایی را که به نفعمان هست یا چیزهایی که امیدواریم وجود داشته باشند را انتخاب کنیم.
بلکه یک الگوی مستقلی هست که با این نظریه مطابقت میکند.
و اگر این سه تا مؤلفه را داشته باشیم، میتوانیم جنبههای مختلف هوشمندی را بررسی کنیم.
هنوز پرسشهای زیادی هستند که پاسخی برایشان نداریم.
طبیعت آن موجود هوشمند چیست؟
هدف آن موجود هوشمند چیست؟
آن موجود هوشمند، چطور چنین طراحی را اجرا میکند؟
از نظر من نقطه آغاز نظریه «طراحی هوشمندانه هست».