حکایتی از بهلول و هارون‌الرشید در مورد حسابرسی قیامت.

صوت ســـخنرانی:

سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی

𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:

دانلـود‌ویـدئو‌📥

دانلـود‌ pdf 📥

دانلـود‌صـوت📥

┓ 🖌┏؛
┛┗؛  حکایتی از بهلول و هارون‌الرشید در مورد حسابرسی قیامت ↓📋 › ؛

هارون‌الرشید در زمان خلفای عباسی، آن منطقه‌ای که هارون سلطنت می‌کرد، کشورگشایی و توسعهٔ بیشتری پیدا کرد؛ قدرت خاصی داشت.
یکی در زمان هارون به نام بهلول بود که این خودش را به دیوانگی می‌زد. هارون هم می‌دانست که خودش را به دیوانگی می‌زند اما به رویش نمی‌آورد! با این سرگرم بود! می‌آورد و می‌خندید!
یک روز گفت بگویید بهلول بیاید. بهلول که آمد، هارون سرش را از پنجرهٔ کاخ بیرون آورد گفت:
ابرها هر جا ببارید از حکومت من خارج نیستید!
بعد رو کرد به بهلول و دید لباس‌های تکه‌پاره دارد، گفت تو چی می‌گویی؟ یک چیزی به ما بگو! بهلول گفت چشم می‌گویم ولی یک سنگ تختی را باید داغ بکنی.‌ هارون دستور داد سنگ را داغ بکنند‌ و بیاورند. سپس رو به هارون کرد و گفت بیا یکی نوبتی بالای سنگ برویم و املاک و مایملک خودمان را نام ببریم.
بهلول اول رفت رو سنگ و گفت: بهلول و خرقه، نان جو و سرکه!
و بعد آمد پایین. خرقه یک چیزی بود که در حدّ یک کلبه هم نمی‌شود گفت! که وقتی می‌خوابید یک مقدار پاهایش هم بیرون بود! یک جایی بود فقط بتواند آن‌جا بخوابد محفوظ باشد. نان جو می‌خورد با سرکه.
نان جو هم نان سفتی هست. این نان‌ جوهایی که الان هستند با گندم قاطی می‌کنند! نان جو را با پا باید بشکنی! ولی نان خوب و ساده‌ای هست؛ و همچنین سرکه می‌خورد.
گفت من همین را دارم وقتی بمیرم! آمد پایین گفت فردای قیامت سؤال بکنند بگویند به تعبیری آبجکتیو تو چی بوده؟ می‌گویم خرقه بوده، یک نان جو بوده و یک سرکه بوده! چیز دیگری نداشتم! در قیامت می‌پرسند با همین‌ها چه‌کار کردی؟ این نان جو را مثلاً در خوردنش زیاده‌روی کردی؟! کم‌کار کردی؟! خرقه‌ات و سرکه‌ات چه‌کار کردی؟! همین‌ها سؤال می‌کنند!
گفت حالا هارون تو برو بالا جواب بده!
هارون گفت ابرها هر جا ببارید از حکومت من خارج نیستید!                                 .
بهلول گفت آن یتیم و آن فقیر و آن بیچاره‌ای که به خاطر قدرت‌ورزی تو که تو اصلاً نمی‌شناسی کی هم هست، توجه هم نداری دارد بدبخت می‌شود، آن‌جا از او هم از تو حساب‌رسی می‌کنند!
لذا فرمودند که جناب سلیمان علی‌نبیناوآله‌و‌علیه‌السلام، تمام انبیاء بهشت می‌روند، مدت‌ها بعد سلیمان را به بهشت می‌فرستند! نه اینکه سلیمان مقصر بوده! بلکه حساب‌رسی باید بشود! چون تمام این‌ها زیر تسلطش بوده! همان کِرم هم ازش سؤال می‌کنند! این کِرمی که در حکومت تو بود چرا باید این‌طوری بشود! آن پرنده‌ای که بود، آن چرنده‌ای که بود، همه از تو سؤال می‌کنند!
هر چه آدم چیز بیشتری دارد حساب‌رسی‌اش بیشتر هست متفاوت هست!
بهلول و خرقه، نان جو و سرکه! هیچی ندارد به همین اندازه!
هارون فهمید چه دارد می‌گوید!
در حقیقت به تو دادند بعداً حساب بیشتری از تو می‌کشند!

-دکتر وحید باقرپور کاشانی.

پیشنهاد ما به شما

پاسخ به شبهات آتئیست‌ها درباره‌ برخی از آیات نجوم در قرآن./جلسه پنجم.

· · · ⌞📝🎤⌝ · · · «پاسخ به شبهات آتئیست‌ها درباره‌ برخی از آیات …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


Question   Razz  Sad   Evil  Exclaim  Smile  Redface  Biggrin  Surprised  Eek   Confused   Cool  LOL   Mad   Twisted  Rolleyes   Wink  Idea  Arrow  Neutral  Cry   Mr. Green