پایگاه اطلاع رسانی وحید باقر پور کاشانی وحید باقر پور کاشانی
صوت ســـخنرانی:
سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
┓ 🖌┏؛
┛┗؛ استحسانی بودن تقسیم‌بندی موجودات (نور و ظلمت) از منظر شیخ اشراق ↓📋؛
هستی‌شناسی شیخ اشراق این است که می‌گوید کل هستی یا نور هست یا ظلمت.
نور دو جور هست؛ یا نور عارض هست، یا نور مجرد.
نور عارض نوری می‌باشد که نیازمند و عَرَض هست؛ در ذات حقیقتش، نوریّت برای غیر هست.
اما می‌گوید نور مجرد، در ذات حقیقتش عین نور هست.
ظلمت را به دو شاخه تقسیم می‌کنند؛ یا جوهر غاسق هست، اجسام هستند، و یا هیئت‌های ظلمانی و عَرَض‌های ظلمانی هستند.
بعد می‌آید این‌ها را بررسی می‌کند، می‌گوید همه‌ی این سه قِسم، وابسته به نور مجرد هستند.
می‌گوید نور عارض، خودش عارض هست دیگر! عَرَض هست، نیازمند به یک محل هست، پس نیازمند می‌باشد.
علت نور عارض، جوهر غاسق، جسم نمی‌تواند باشد! علت نور عارض، هیئت‌های ظلمانی نمی‌تواند باشد!
پس علتش به نور مجرد برمی‌گردد.
پس نور عارض را به این شکل مطرح می‌کنند.
هیئت‌های ظلمانی هم به همین نحو؛ می‌گوید خود هیئت‌های ظلمانی هم با عَرَض هستند، نیازمند هستند.
این هیئت‌های ظلمانی، علتش نور عارض نمی‌تواند باشد، خودش هم نیازمند هست.
جوهر هم نمی‌تواند باشد!
خود جوهر غاسق و جسم هم نمی‌تواند باشد!
به خاطر اینکه خود جسم، به واسطه‌ی هیئت‌های ظلمانی هست. این شیء فرض کنید به هیئت‌های ظلمانی تقدم ندارد! هر جا جسم بوده، این‌ها همراه این بودند.
چی می‌ماند؟ جوهر غاسق!
می‌گوید درست است این جوهر هست، اما اینکه جوهر هست، بگوییم علتش نور عارض باشد، علتش هیئت‌های ظلمانی باشد، آن‌ها همه عارض به خود همین جسم هستند! این‌ها نیازمند به همین جسم هستند! پس اینکه نمی‌تواند علت باشد!
خود جسم باشد، این‌جا از باب تذکر می‌گوید؛ می‌گوید شیئی که بی‌جان هست، شبیه همان است، چگونه می‌تواند یکی مثل خودش را ایجاد کند؟! بعد این‌ها را همه به نور مجرد ربط می‌دهد.
حالا این نور مجرد چه هست؟!
یک بحث مستقلی دارند که ان‌شاءالله در جلسات آینده این بحث را مطرح می‌کنیم.
اما تا همین‌جا این بحث، حرف‌هایی هست و مطالبی که دارد، گفتم که یک اشکالی که به ذهن خطور می‌کند در همین نحوه‌ی تقسیم‌بندی هست، که شما آمدید نور مجرد و نور عارض را مطرح کردید، که این‌ها اشتراک لفظی هست. آن نوری که در مورد نورالأنوار هست، چیز دیگری حقیقتش هست!
حالا شیخ اشراق نوعی تقسیم‌بندی کرده، یک چیز استحسانی هست، استقراء عقلی نیست، یک ذوقی که این تقسیم‌بندی را کرده است.
دکتر وحید باقرپور کاشانی
ـٖٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖ
