کتاب ارزشمند مناظره با دانشمندان تألیف عارف عامل مرحوم آیتالله سیّدعلی علمالهدی، اثری خواندنی و جالب توجّه است. نظر به اهمّیّت مناظـرههای ایـن کتاب، پارهای از آنها در شمارههای پیشین درج شد. در شماره حاضر، مناظره سی و یـکم از این اثر، که در واقع اثبات امامت حضرت عـلـیعلیهالسَّلام، از زبان عالم بزرگوار فَضْل بن شاذان نیشابوری است، با اندکی ویرایش تقدیم میگردد؛ تا علاوه بر بیان فضایل بیشمار امیرمؤمنان و پیشوای پارسایان، روح بلند این عالم شیعینیز شاد گردد
از فَضْل بن شاذان نیشابوری[أ] پرسیدند: «چه دلیل دارید بر امامت حضرت علی بن أبیطالب؟» پاسخ داد:«دلیل ما از کتاب خدا، سنّت رسول صَـلَّـی الله علیه و آله و سلَّم و اِجـمـاع مسلمانان است».
امّا کتاب خدا؛ حضرت حق میفرماید: ﴿ أطیعوُا اللَّهَ وَ أطِیعوُا الرَّسوُلَ وَ اُولِیالأمْرِ مِنْکُمْ﴾۱. یعنی: خدا را اطاعت کنید و فرستاده [خدا] و اولوا الامر خودتان را نیز اطاعت کنید.
خدای متعال در این آیه ما را امر فرموده به اطاعت خود، اطاعت رسول خود و اطاعت اولوا الامر، پس ناچاریم از شناسایی اولوا الامر؛ چنان چه نـاگزیریم از شناسایی خدا و رسول. پس نظر افکندیم به اقوال اُمَّت که درباره اولوا الامر اختلاف کردهاند. بعضی گفتهاند: اولوا الامر، امیران و سرداران لشگرند. برخی گفتهاند: اولوا الامر، عالمان و دانشمندان مسلمان هستند. بعضی گفتهاند: حُـکّـام و بزرگان مردم در امر به معروف و نهی از منکر اولو الامر هستند. بعضی قائلاند به این که اولوا الامر، امیرمؤمنان علی و یازده امام پس از ایشان علیهمالسَّلام میباشند.
پس از این که ما در جملگی این اَقوال نظر کردیم، دریافتیم که حضرت علی بن أبـیطالب علیهالسَّلام بنابر جمیع آنها، مصداق أتـَمّ و اَکْمَـل اولـوا الأمـر است؛ زیرا:
به گروه نخست گفتیم: آیا حضرت علی بن أبیطالب علیهالسَّلام از سرداران لشگر پیغمبر نبوده است؟ پاسخ دادند: ایشان همواره در شمار بزرگان سپاه پیامبر قرار داشته است.
به گروه دوّم گفتیم: آیـا حضرت علی علیهالسَّلام از جمله عالمان و دانشمندان نبوده است؟ گفتند: آری بوده است.
به گروه سوّم گفتیم: آیا حضرت علی علیهالسَّلام از بزرگان امر به معروف و نهی از منکر نبوده است؟ گفتند: آری، بوده است.
پس، به قول هریک از این گروهها، حضرت علی بن أبیطالب علیهالسَّلام مصداق این آیه میباشد که خدا اطاعت او را واجب فرموده است. پس، امامت حضرت علی بن أبیطالب علیهالسَّلام که مُجْمَعٌ عَلَیْه است را میگیریم و غیر او که مختلفٌ فیه است را رَدّ میکنیم.
و امّا سنَّت پیامبر: رسول خدا صلَّی الله علیه و آله و سلَّم حضرت علی علیهالسَّلام را در یمن امر قضاوت داد.۲ و نیز تولیت و سرپرستی اموالی را بدو واگذارد و امر فرمود که دیه آن کسانی که خالـد بن ولـیـد آنها را از راه ظلم و عدوان کشته بود، به بنیجذیمه برساند.۳
همچنین پیامبر خدا صلَّی الله علیه و آلـه و سلَّم ایشان را برای فرستادن آیات سوره برائت به سوی مشرکان و قرائت آن بر ایشان اختیار فرمود.
و نیز هنگامی که به غزوه تبوک رفت، او را بر کسانی که در مدینه گذاشته بود، خلیفه خود گردانید. اساساً ما نیافتیم که پیغمبر اکرم صلَّی الله علیه و آلـه و سلَّم فرد دیگری را به این صفات و ویژگیها اختصاص دهد. مردم هم محتاج به امام هستند. پس، جانشینیِ رسول خدا صلَّی الله علیه و آله و سلَّم و امامت مسلمین پس از پیامبر، مُختَصّ حضرت علی علیهالسَّلام است، نه غیر او.
و امّا اِجـمـاع: به چند وجه محقَّق است؛ نخست آن که اِجماع مسلمین است که حضرت علی علیهالسَّلام امام بوده، لیکن اختلاف در این است که جمعی گفتهاند که در بُرهه زمانی خاصّی یعنی بعد از خلفای ثلاثه امام بوده. بر خلاف ابوبکر و غیره که عدّهای گفتهاند در بُرههای از زمان امام بوده و جمعی گفتهاند اصلاً در هیچ زمانی امام بر حق نبودهاند؛ پس اِجماع بر امامت حضرت علی بن أبیطالب علیهالسَّلام فی الجمله قائم است.
دوّم آن که اِجماع مسلمین بر این است که حضرت علی علیهالسَّلام صلاحیّت برای امامت داشته است، لکن بر غیر علی اختلاف کردهاند؛ عدّهای گفتهاند غیر حضرت علی علیهالسَّلام هیچکس صلاحیّت امامت نداشته است و عدّهای گفتهاند که صلاحیّت برای دیگران بوده است. پس آن چه اِجماع است و شُبههای در آن نیست، میگیریم و آن چه مورد اختلاف است- حُجّیت ندارد- رد میکنیم.
سوّم آن که اِجماع اُمّت است به این که حضرت علی علیهالسَّلام بعد از پیغمبر عادل بوده و برای ولایت سزاوار، لکن اختلاف در عصمت اوست؛ عدّهای قائلند که معصوم بوده و عدّهای گویند که معصوم نبوده اما عادل و نیکوکار و پرهیزکار بوده است. پس اُمّت بر عدالت او اِجماع دارند و اختلاف فقط در عصمت اوست، به خلاف ابوبکر که اِجماع اُمّت قائم است به عدم عصمت او و اختلاف کردهاند در عدالت او؛ عدّهای گفتهاند که عادل بوده و جمعی گفتهاند که عادل نبوده، زیرا چیزی را که حقّ او نبوده غصب کرده است.
پس کسی که اُمّت اِجماع بر عدالت او کردهاند و اختلاف در عصمت او نمودهاند، اَولی و اَحَقّ است به امامت از آن کسی که اِجماع بر نفی عصمت او کردهاند و اختلاف در عدالت او نمودهاند؛ در نتیجه امامت حضرت علی علیهالسَّلام از هر جهت محقَّق و امامت غیر او مشکوک است.
آیتالله سیّدعلی عَلَمالْهُدی(ره)
پی نوشت ها
۱- نساء/۵۹ .
۲- ر.ک: محبّ الدّین طبری، أبوجعفر احمد، الرِّیـَاضُ الـنَّـضِـرَه، ج۳، ص۱۴۴٫
۳- ر.ک: تاریخ أبوالفداء، ج۱، ص۱۴۵٫