⇠ قسمت اول:
⇠#شرحخطبهیغدیر
⇠#دکترباقرپورکاشانی
═══════┅┄
|↫ جمعآوری اقوال مختلف از خطبهی غدیر با کوششِ چهلسالهی علامه امینی.
|↫ خداشناسی در خطبهی غدیر.
|↫ اسم الله دارای تمام صفاتِ کمالیّهی پروردگار.
|↫ تفاوت خدای ادیان و نحلههای مختلف با الله.
|↫ عدم اثبات تثلیث با عقل.
|↫ برهان عقلی بر وحدانیّت خدا.
|↫ نقبی بر برهان ترکیب و برهان تمانُع.
|↫ صفات و ارادهی الله.
|↫ ردّ دو خدایی بودن جهان.
متن سخنان دکتر باقرپور کاشانی در شرح فراز اول:
اَلحَمدُالله الَذی عَلا فِی تَوَحُدِهِ …
در ارتباط با مباحث توحیدی در خطبه غدیر که نبی اکرم در بازگشت از حجه الوداع در بین جمعیت انبوهی ایراد کردند، ابتدا مباحث مهمی در معرفت الله ارائه دادند که کمتر به این مباحث پرداخته شده است. به حول و قوهی الهی بناست که به محوریت مباحث خداشناسی در خطبهی غدیر، مباحثی را ارائه بدهیم. در ارتباط با خطبه غدیر، این خطبه آن قدر اهمیت دارد که مرحوم علامه امینی ۴۰ سال عمر خود را به تثبیت، تحلیل و جمعآوری اقوال در کتب تاریخی عامه مصروف داشتند تا جایی که در مقام بررسی سند حدیث غدیر از ۱۱۰ صحابی، ۸۴ تابعی با ذکر مدارک مربوطه یاد نمودند و ۳۶۰ نفر از ائمه و حفاظ حدیث که ناقل این خبر بودند و نیز ۲۶ تألیف از دانشمندان اهل سنت در ارتباط با خطبهی غدیر را معرفی نمودند. عظمت این خطبه به اینجاست که در حقیقت شناسنامه و حقانیّت تشیع به عنوان یک پک و یک الگو در این خطبه منعکس شده است. همانطور که تصریح کردهاند به ولایت امیرالمؤمنین با عبارت من کنت مولاه فهو علی مولاه، در ابتدای خطبه مباحث خداشناسی را بیان کردهاند که امهات خداشناسی که ائمهی معصومین معرفی کردند و در مسیر درست هست را به ما بشناسانند. حضرت در شروع مباحث خداشناسی اینگونه میفرمایند که:《اَلحَمدُ الله الَّذی عَلا فی تَوَحَده…》
شروع خطبه با حمدالله هست. الله اسمی است که جامع تمام صفات و اسماء کمالیهی پرودگار میباشد و تمام اسماء و صفاتی که در دعای جوشن کبیر مطرح شده را در کتم و بطن خود دارد. لذا الله اسم اعظم خداوند است و حمد و ستایش مخصوص الله هست نه هر خدایی؛ نه خدایی که مسیحیّت معرفی میکند و نه خدای یهودیت و زرتشتی و نه خدایی که عده ای از آراء بشری معرفی میکنند. الله حقیقتی هست که نبی اکرم در این خطبه شروع به معرفی آن میکنند. خدایی که در مسیحیت مطرح میشود الله نیست، آن یهو ای که مطرح میشود الله نیست، آن خدایی است که همین عیسی بن مریم که علی نبیّنا آله و علیه السلام پیغمبر خداوند هست که به خاطر نجات مردم به زمین آمد یعنی پدر، پسر و روح القدس، این سه حقیقتی که مستقل میدانند و میگویند این ها به یک حقیقت واحد میرسند این میشود تثلیث. تثلیث هیچ اثبات عقلانی ای ندارد. من بارها با کسانی که کشیش بودند ومبلغ بودند در خارج از کشور در خصوص تثلیث بحث داشتم و تصریح کردهاند که یک بحث ایمانی و قلبی است باید ایمان بیاوریم، با عقل مان نباید تحلیل کنیم اگر با عقل بخواهیم تحلیل کنیم با تثلیت قابل جمع نیست واین یک بحث قلبی است. اما الله که نبی اکرم در این خطبه معرفی میکند الله هست که به کمک عقل اثبات میشود. لذا به اسلام یا معرفی ای که نبی اکرم نسبت به خدا و الله میکند دین توحید میگویند.
مسیحیت را دین تثلیث میگویند. تثلیث یک امر ضد عقل است چطور میشود که یک امری که در عین حالی که سه گوهر باشد یک گوهر شود .این تناقض هست که یا باید کثرتش اعتباری باشد که میگویند نیست و میگویند حقیقی است که این امری محال است و لذا الله این نیست. همچنین الله یهو ای نیست که نسبت میدهند به فرازهایی از کتاب مقدس که دستخوش تحریف واقع شده است. آن خدایی که در یهودیت معرفی میشود الله نیست، آن خدایی که در تورات اینگونه آورده شده که با یعقوب پیامبر کشتی میگیرد و یعقوب پیامبر خدا را زمین میزند و روی سینهی او مینشیند و میگوید نبوت را باید در نسل من قرار بدهی و خداوند این را قبول میکند نیز الله نیست.