ترس عمربن خطاب قبل از مرگش از عذاب الهی..
یکی از روایات جعلی که پیروان سقیفه برای عمر تراشیدن روایت عشره مبشره هست..
اگر این روایت صحیح بود باید عمر ، به عفو خداوند و بخشایش او اطمینان پیدا می کرد؛ زیرا پیامبرصلی الله علیه وآله خبر از بهشتی بودن آن ها داده بود؛ در حالی که مطابق روایات تاریخی، عمر هنگام احتضارش ترسان و از عاقبت خود خوفناک بود.
و نیز هنگام وفاتش از خدا طلب می کرد که ای کاش من خاک بودم و مادر مرا نزاییده بود و از اعمال خود نجات یافته بودم.
=====================================
بخاری به نقل از ابن عباس می نویسد، عمر بعد ازضربه خوردن از ابولولو گفت :
{ قال عمر : وَاللَّهِ لَوْ أَنَّ لِی طِلاَعَ الأَرْضِ ذَهَبًا لاَفْتَدَیْتُ بِهِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، قَبْلَ أَنْ أَرَاهُ . }
ای ابن عباس اگر به اندازه ظرفیت زمین برای من طلا بود همه را از ترس عذاب الهی فدیه میکردم. پیش از آنکه آن را ببینم.
صحیح بخاری ج ۵ ، ص ۱۲ ، ح ۳۶۹۲ – {طبق برنامه مکتبه الشامله}
لینک روایت در سایت مرکزی وهابیون (اسلام وب) :
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?bk_no=0&ID=2107&idfrom=3460&idto=3575&bookid=0&startno=40
=====================================================
بله عمر ابن خطاب قبل از مرگش چنان از مرگ خوف و وحشت داشت که آرزو می کرد و میگفت : ای کاش به دنیا نیامده بودم و اى کاش هیچ نبودم، و اى کاش مادرم مرا نمىزائید، و اى کاش فراموش شده بودم.
{این عبارت در کتاب الطبقات الکبرى محمد بن سعد و دیگر کتاب ها ثبت شده است..}
واقعا عمر چه کار کرده بوده که چنین آرزویی میکرد؟؟ مگر عمر طبق روایت عشره مبشره بهشتی نبود؟؟
مگر میشود کسی که اطمینان به بهشت رفتن رو از رسول خدا (ص) شنیده باشه ولی باز بترسه؟؟؟
=====================================================
اما این آروزیی که عمر در آخرین لحظات عمرش می کرد، دقیقاً همان چیزی است که خداوند در سورۀ مؤمنون نقل میکند. خداوند در این آیه میفرماید :
حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ . لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَهٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ . المؤمنون ۹۹ و ۱۰۰ .
زمـانـى کـه مرگ یـکـى از آنـان را فرارسد ، گوید : پروردگارا ! مرا بازگردان ، تا آنچه را فروگذار کردهام کار نیک انجام دهم ؛ ولى چنین نیست ، این سخنى است که او برزبان مى راند ، ( و اگـر بـازگـردد کـارش هـمـچون گذشته است ) و پشت سر آنان جهان میانه اى است (برزخ ) تا هنگامه قیامت .
=====================================================
{{ اما نگاهی بیندازیم به آخرین سخنان حضرت امیر علیه السلاتم قبل از شهادتش }}
زمخشرى در ربیع الأبرار از اسماء بنت عمیس روایت کرده است که او می گفت :
اسماء دختر عمیس مىگوید : پس از آنکه علی علیه السلام به وسیله ابن ملجم ضربت خورد نزد آن حضرت بودم، ناگهان صیحهاى(ناله ای) زد و بیهوش شد، سپس به هوش آمد وفرمود: خوش آمدید، خوش آمدید، سپاس خدا را که وعده اش راست بود و ما را وارث بهشت قرار داد، سؤال شد : چه مىبینى؟ فرمود : این رسول خدا ( صلى الله علیه وآله ) است واین هم برادرم جعفر و عمویم حمزه، درهاى آسمان باز و فرشتگان نازل مىشوند و به من سلام مىکنند و بشارت مىدهند و این هم فاطمه است که حور العین او را در بر گرفتهاند و این هم جایگاههاى من در بهشت است. براى چنین پاداشى کوشندگان باید بکوشند.
الزمخشری، أبو القاسم محمود بن عمرو بن أحمد جار الله (متوفاى۵۳۸هـ) ربیع الأبرار، ج ۵ ، ص ۱۵۶ ، الناشر: مؤسسه الأعلمی، بیروت . { طبق برنامه مکتبه الشامله. }
ما قبلا کتیبه ای در این زمینه ارائه دادیم :
http://www.cloob.com/u/mhmd2/119663788
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و ادای احترام ….
جناب آقای پور کاشانی !…
بیشتر مطالب سایت و رسانه ی شما را آن جا که خواندم مفید و جالب توجه بودند / فقط نمی دانم شما که به نظر می رسد فردی آگاه و با بصیرت باشید / چرا در لابلای مطالب خود / مواردی در طعن و لعن افراد مورد احترام اهل سنت درج می فرمایید ؟
من الحمدلله فردی شیعه مذهب هستم و به دین و مذهب خود افتخار می کنم / اما برادر جان کمی با خود بیندیشید در زمانه ای که کار دشمنان تفرقه افکنی بین شیعه و سنی است / درج و انتشار این گونه مطالب علیه اهل سنت به سود چه کسی تمام می شود ؟…..
امیدوارم پاسخ خود را دریافت کنم .
سلام مجدد
جناب آقای پور کاشانی !… مخاطب نوشته ی من حضرتعالی بودید .