پایگاه اطلاع رسانی وحید باقر پور کاشانی وحید باقر پور کاشانی
صوت ســـخنرانی:
سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
همچنین در قضیهٔ برگزیدن حضرت یوسف علیهالسلام، این امر را بیان کرده است:
«به یوسف علیهالسلام وحی کرد که تو خلیفهٔ من در زمین خواهی بود».
«إِذْ قَالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ»
در سوره مبارکه یوسف، آیه ۴:
«آن‌گاه که یوسف به پدرش گفت: پدرم! من در خواب دیدم یازده ستاره و خورشید و ماه برایم سجده کردند!»
یازده تا ستاره و خورشید و ماه را دیدم، آمدند بر من سجده کردند، فروتنی کردند، خضوع کردند و خشوع کردند.
خب جناب احمد (احمدالحسن) می‌خواهد استفاده بکند؛ ببینید این وحی که مطرح شده، خواب است دیگر! پس ما هم که می‌گوییم یکی از راه‌هایی که تشخیص می‌دهیم حجت الهی را خواب است. ببینید حضرت یوسف علیهالسلام این مسئله را در خواب دیده است، این خواب صادقه است! بعد آن‌جا حضرت یعقوب می‌گوید: پسرم! این خواب را به کسی نگو و تعبیراتی دارد که تو به تعبیری پیامبر خواهی شد و چنین و چنان و برادرانت به تعبیری بر تو سجده می‌کنند و خود حضرت یعقوب سجده می‌کند و چنین و چنان. آن بحثی که طولانی است در تاریخ انبیاء و آیات مربوطه آمده است. اما ببینید نکته این‌جا این است که باز این خواب را ما به عنوان وحی که حساب کنیم، که وحی هم هست، در مورد حجت الهی است، در مورد معصوم است. معصوم می‌تواند مِیز رحمانی و شیطانی را تشخیص بدهد. و این‌جا بحثی که مطرح شده است، بحث خواب مطرح شده، اما سالبه منتفی به انتفاء موضوع است! بحث غیر معصوم نیست که بخواهیم بگوییم که این خواب حجیت دارد!
می‌نویسند: «در این‌جا رویا دلیل تشخیصی خلیفهٔ خدا حضرت یوسف علیهالسلام بود و از سخن حضرت یعقوب واضح است که این رؤیا، دلیلی و تشخیص خلیفه خدا در زمین بود». یعقوب که بود؟! یعقوب پیامبر بود.
یوسف که بود؟! یوسف هم پیامبر بود.
چه کسی خواب دیده است؟! پیامبر خدا دیده، حضرت یوسف علیهالسلام دیده است!
چه کسی تعبیر کرده است؟! حضرت یعقوب، پیامبر خدا تعبیر کرده است.
هر دو معصوم هستند؟ بله!
هر دو آن چیزی که می‌گویند درسته؟! بله!
خب حضرت یعقوب تعبیری کرده نسبت به خوابی که یک پیامبر، حضرت یوسف علیهالسلام دیده است! خوابی که دیده حضرت یوسف، تشخیص داده که از ناحیهٔ رحمان است! تشخیصی که یعقوب داده، تعبیری که کرده، تعبیر معصومانه بوده است.
پس این بحث کاملا خارج می‌شود.
«چون یوسف را هم نقل این رؤیا برای برادرانش بر حذر داشت، تا این‌که پس از شنیدن رؤیا، مصیبت‌های هابیل تکرار نشود. وقتی بفهمند که یوسف از بین آن‌ها به عنوان خلیفهٔ خدا مشخص شده است».
این‌ها وقتی بفهمند می‌خواهد خلیفه بشود و پیامبر بشود، و بزرگ بخواهد بشود، حسادت بکنند و بخواهند بکشند! مثل همین کاری که قابیل حسادت کرد به هابیل! قربانی آن پذیرفته شد، قربانی این پذیرفته نشد!
مقامی بنا شد به هابیل داده بشود!
قابیل چیکار کرد؟!
هابیل را زد کشت! حسادت کرد.
بعد در ادامه…
آیه بعد، سوره مبارکه یوسف، آیه ۵:
«قَالَ یَا بُنَیَّ لَا تَقْصُصْ رُؤْیَاکَ عَلَىٰ إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُوا لَکَ کَیْدًا إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ»
«یعقوب گفت: ای پسرک من! خواب خود را برای برادرانت مگو که نقشه‌ای خطرناک بر ضد تو به کار می‌بندند، بدون شک شیطان برای انسان دشمنی آشکار است».
یعنی شیطان می‌آید چیکار می‌کند؟!
از همین حسادتی که برادران دارند، این‌ها را وسوسه می‌کند، که بخواهند یوسف پیامبر را از بین ببرند! دقیقاً همین کار را کردند! یعنی هدفشان این بود که این را انداختند (حضرت یوسف) در یک چاهی، وسط بیابان پرتش کردند در یک چاهی، بعد حالا به لطف خداوند خواست حضرت یوسف علیهالسلام حفظ بشود، کاروانی آمد و چنین و چنان.
آن داستانی که بیان شده و فیلم هم درست کردند که حالا نیاز ندارد زیاد وارد این‌ها بشویم. فیلمش را همه دیدند.
