صوت ســـخنرانی:
سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
دانلـودویـدئو📥
┓ 🖌┏؛
┛┗؛ نظر آیتالله خوئی در مورد امکان زیادت در قرآن در صورت عدم جمعآوری آن در عصر پیامبر صلیاللهعلیهوآله ↓📋 › ؛
یکی از نکاتی که خیلی مهم هست، این میباشد که اگر ما آن روایتها را بپذیریم که قرآن در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله جمعآوری نشده و در زمان خلفای بعد جمعآوریشده، همچنانکه چنین شبههای مطرح میشود که از آن روایتها استفاده میشود که قرآن، همهٔ قرآن نیست و تحریف بهمعنی نقصان صورت گرفته، میتواند تحریف بهمعنای زیاده هم انجام بگیرد.
یعنی بالاخره یک قسمتی را بخواهند اضافه کنند، یک قسمتی از آیه را مثلاً بخواهند اضافه کنند.
هرچند که اینجا آمدند جمعی ایراد گرفتند. یعنی جمعی پذیرفتند، گفتند ما پذیرفتیم در زمان ابوبکر، عمر و عثمان بوده، اما قرآن چنین ویژگیای دارد که معجزهآمیز هست، نمیتوانید اضافه کنید! اصلاً قرآن ویژگی دارد که نمیشود به آن اضافه کرد.
ببینید اشکال چه هست؟
پاسخ را مرحوم آقای خوئی آوردند، مینویسند:
«شاید کسی بگوید چون قرآن، جنبه اعجاز دارد، با سخنان دیگر مشخص است و هر سخنی که از قرآن نباشد در برابر قرآن به خوبی شناخته میشود و جایی برای اشتباه باقی نمیماند تا به قرآن وارد گردد. به عبارت دیگر، اعجاز قرآن، ملاک شناخت قرآن است و میتواند جلوی هرگونه زیادت را بگیرد».
همین که فهمیدیم این معجزه از ناحیه خداست، پس نمیتواند زیاد شده باشد
«ولی این ملاک در نقیصه جریان ندارد. زیرا چیزی که به دست نرسیده است و موجود نیست، قابل سنجش نیست. این است که طرفداران تحریف، زیادت را در قرآن مردود دانسته و نقصان را پذیرفتند. در پاسخ میگوییم: اعجاز و بلاغت بیحد قرآن اگرچه مانع از این است که بتوان سورهای مانند سورههای قرآن را آورد، ولی از این مانع نیست که یک یا دو کلمه و حتی سخنی مانند یک آیه کامل ساخت و بر قرآن اضافه نمود».
حالا که میتوانیم کمش کنیم، زیادش هم میتوانیم بکنیم!
«مخصوصاً اگر آن آیه کوتاه باشد و اگر این عمل امکان نداشت، نیازی به شهادت دونفر نبود».
با مبنای خودتان برویم جلو! اگر کاملاً روشن بود، آن دونفر چرا بخواهند شهادت بدهند که این قرآن هست یا نیست؟ خود این کلام اصلاً برای افرادی که خودشان عربزبان بودند، عربی زبان مادریشان بود، میتوانستند تشخیص بدهند معجزه هست این آیه؟ آن را که اضافه کردند معجزه نیست. پس چرا باید میگفتند دو نفر باید شهادت بدهند با توجه به همان روایت در همان بستر بخواهیم ورود بکنیم و آن روایتها را بپذیریم؟ چرا همچین چیزی بود؟!
«و هر کسی آیهای را میآورد، قرآن بودن آن از راه بلاغت و حلاوت اختصاصی قرآن روشن میگردید. بنابراین، آنان که روایتهای جمعآوری قرآن بعد از عصر پیامبر صلیاللهعلیهوآله را میپذیرند و در نتیجه، به وقوع تحریف در قرآن قائلند، چارهای ندارند جز اینکه تحریف بهمعنای زیادت را نیز در قرآن بپذیرند. درصورتی که این نظریه، مخالف اجماع مسلمین است».
یعنی میخواهند بگویند هیچ کسی قائل به زیادهٔ قرآن نشده. بله در شیعه داریم، در سنی هم داریم، قائل به نقصان نسبت به قرآن شده! حالا فعلاً من در فضای عامه دارم حرف میزنم. فعلاً در فضای شیعه صحبت نمیکنم.
میگوید آن روایتهای جمعآوری قرآن در زمان ابوبکر و عمر و عثمان را که پذیرفتند، گفتند حالا نقصان هم باشد مشکلی ندارد، ولی زیاده نمیتواند باشد. اصلاً ما قائل نداریم که مسلمان باشد، قائل به زیاده باشد! میگوید اگر آن روایتها را بپذیری، آن طریق مبنای جمع آوری را بپذیری، عثمان ، دو نفر مشخص بکند، اینها بیایند شهادت بدهند، دو تا شهادت بدهند این کفایت میکند. دو تا شهادت بدهند، این میشود خبر واحد، میتواند بحث زیاده هم امکانش باشد.
پس نگو زیاده نیست! چرا با آن فضا میشود بحث زیادت قرآن هم چسباند. الا اینکه اصلاً آن حرفها را قبول نکنید! بگویید خود پیامبر خودش نظارت داشته، خودش کُتّاب وحی را مشخص کرده، خودش رئیس قرار داده که باز خود پیامبر هم بررسی میکرده، امیرالمؤمنین علیهالسلام هم بودند، اینها همه را بررسی میکردند. بله در آنجا دیگر زیاده معنی ندارد.
-دکتر وحید باقرپور کاشانی.