آیا حدیث «علیّ قسیم النّار و الجنّه» دروغ است؟
از جمله شبهاتی که اخیراً از سوی یکی از کارشناسان شبکه وهّابی مطرح شده این شبهه میباشد که درباره حضرت علی (علیه السّلام) میگویند: او تقسیم کننده بهشت و دوزخ است (قسیم الجنه و النار) نعوذ بالله، نعوذ بالله، شیعیان که همه کارها را به بندگان میسپارند این کار را هم سپردند به بندگان. برای فریب مردم، برای فریب یک سری مسلمان ساده لوح. منظورشان این است که محبت علی، باعث تقسیم بهشت میشود؛ در حالی که هرگز چنین نیست. اینها روایاتی است که منافقان و دشمنان اهلبیت به دروغ ساخته و به نام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و خانواده پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به خورد مردم دادهاند.
پاسخ:
– «علی (علیه السّلام) قسیم النّار و الجنّه» در کتب مورد قبول وهابیت؛ مشکل وهابیت، ناآگاهی آنها به کتابهای خودشان است؛ این شبهه در حالی وارد میشود که اگر آنان به کتابهای خودشان مراجعه میکردند، بیش از ۵۰ کتاب از کتابهای مورد قبولشان این روایات را نقل کردهاند که به برخی از آنها اشاره میکنیم: قاضی عیاض که از استوانههای علمی اهلسنت است این موضوع را به عنوان امری مسلّم، در کتاب خود آورده و میگوید: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از وقایعی خبر داده از جمله پادشاهی بنیامیه، مالاندوزی آنها، خروج بنی عباس با پرچمهای سیاه، خروج مهدی، بلاهایی برای اهلبیت (علیهم السّلام) از جمله کشتار، آوارگی و کشته شدن علی (علیه السّلام) و خضاب شدن محاسن وی از خون سرش در حالی که او تقسیم کننده بهشت و داخل کننده کافران در آتش دوزخ است.»[۱] ابن اثیر جزری، از دیگر شخصیتهای بلند آوازه اهلسنت در کتاب خود که از کتابهای معتبر اهلسنت است و علمای آنها برای فهم روایات پیچیده، به این کتاب مراجعه میکنند، در ماده قسم میگوید: «در حدیثی که از علی (علیه السّلام) روایت شده، آن حضرت میفرماید: من تقسیم کننده دوزخ هستم؛ یعنی مردم بر دو گروهند: گروهی که با من هستند و اهل بهشت و گروهی که علیه من هستند و در دوزخاند.»[۲] جار الله زمخشری نیز در کتاب خود همین حدیث را در ماده قسم آورده و میگوید: «علی (علیه السّلام) تقسیم کننده دوزخ است چنان که خود او فرمود: من تقسیم کننده آتش دوزخ هستم. یعنی اطرافیان او بر دو گروهند: هدایتیافتگان و گمراهان. با این توصیف، اوست که بهشت و دوزخ را تقسیم میکند؛ دوستداران او در بهشت، دشمنان او در دوزخاند.»[۳] صاحب کتاب «امالی خمیسیه» از علمای قرن پنجم اهلسنت روایت جالبی را در این باره آورده: «علی بن حسین (علیهما السّلام) میفرماید: پدرم امیرمؤمنان علی بن ابی طالب (علیه السّلام) به من فرمود: من تقسیم کننده دوزخ هستم؛ عمار یاسر در اینباره گفت: منظور آن حضرت این بود که هر که با من است با حق و هر که با معاویه است بر باطل، گمراه و گمراهگر.»[۴] ابن حجر مکی، از علمای بزرگ مکه و شافعی مذهب در کتاب الصواعق المحرقه که آن را در پاسخ به اعتقادات و مخالفت شیعه نوشته، نتوانسته این حقیقت را انکار کند؛ وی میگوید: «هنگامی که علی (علیه السّلام) در شورای ۶ نفرهای که عمر بن خطّاب برای تعیین جانشین خود فراهم کرد، حضور یافت، در احتجاج خود، آنها را قسم داد و گفت: شما را به خدا سوگند! آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره من نفرمود: یا علی! تو تقسیم کننده بهشت و دوزخ در روز قیامت هستی؟ آنها گفتند: خدایا تو شاهدی که چنین بود!»[۵]
– «علی (علیه السّلام) قسیم النّار و الجنّه» در فرهنگ توده مردم؛ اگر واژهای وارد کتابهای لغت گردد، بدان معناست که آن لغت، وارد فرهنگ عامّه مردم شده و به قدری از شهرت و اعتبار از حیث سند رسیده است که نیاز به بررسیهای رجالی نداشته و به همین سبب مورد استناد صاحبان فرهنگنامهها قرار گرفته است؛ حدیث مورد بحث نیز به همین جهت در چند فرهنگ لغت از مشهورترین فرهنگها آمده، از جمله در ابن اثیر جزری در النهایه؛ ابن منظور در لسان العرب؛ زبیدی در تاج العروس.
– مخالفت وهّابیت با فضایل اهلبیت؛ به راستی چرا وهّابیت چون به روایتی در فضایل اهلبیت (علیهم السّلام) در منابع و کتابهای مورد قبول خود میرسند که با دلایل قرآنی و روایی به خوبی قابل اثبات است، آن را غلوآمیز و دروغ میپندارند. برای نمونه به دو مورد از مخالفتهای ابن تیمیه با روایات فضایل اشاره میکنیم: سردمدار وهّابیت در کتاب خود وقتی به روایاتی از فضایل اهلبیت (علیهم السّلام) که دو نمونه از آن در زیر میآید، میرسد، ببینیم چگونه برخورد میکند: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: یا علی! اگر بندهای به اندازه عمر نوح، خداوند عزّوجل را عبادت کند و هموزن کوه احد در راه خدا انفاق کند و هزار سال، هر ساله پیاده به مکه رفته و حج گذارد و نهایتاً بین صفا و مروه مظلومانه به شهادت رسد، امّا تو را دوست نداشته باشد هرگز بوی بهشت به مشامش نخواهد رسید و وارد بهشت نخواهد گردید.»[۶] و یا این روایت که در بسیاری از متون اهلسنت و مورد قبول وهابیت به تفصیل آمده: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: کسی که بر محبت اهلبیت (علیهم السّلام) بمیرد شهید است، خداوند او را آمرزیده، توبهاش را بخشیده، مؤمن و با ایمان کامل از دنیا رفته، ملک الموت و پس او نکیر و منکر بشارت بهشت به او داده، خداوند ملائک خویش را به زیارت قبرش گسیل داشته و بر قبر او دو در از درهای بهشت میگشاید؛ و اما کسی که با بغض اهلبیت (علیهم السّلام) از دنیا رود، کافر از دنیا رفته و خداوند روز قیامت، جملهی «مأیوس از رحمت خداوند» را بین دو چشم او نوشته و هرگز بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.»[۷] ابن تیمیه حرّانی با دیدن دو روایت بالا و چند روایت دیگر که در فضیلت اهلبیت (علیهم السّلام) نقل شده در کتاب «منهاج السنه» خود بدون هر گونه دلیلی، همه را یکجا کذب و دروغ پنداشته و میگوید: «این روایات از احادیث دروغینی است که اگر کسی کمترین آگاهی به علم حدیث داشته باشد، به محض دیدن آنها به دروغ بودن آنها پیمیبرد.»[۸] به راستی وهابیت را چه میشود که به محض دیدن چنین روایاتی در فضیلت اهلبیت (علیهم السّلام) و امیرمؤمنان (علیه السّلام) گویی که بناست جان از کالبدشان خارج شود و قدرت تحمل چنین روایاتی را ندارند؟!
پینوشت:
[۱]. کتاب الشفا، القاضی عیاض، دار النشر، ج ۱، ص ۲۵۲.[۲]. النهایه فی غریب الأثر، جزری، بیروت، ج ۴، ص ۶۱.
[۳]. الفائق فی غریب الحدیث، زمخشری، لبنان، ج ۳، ص ۱۹۵.
[۴]. الأهالی الخمیسیه، جرجانی، بیروت، ج ۱، ص ۱۷۷.
[۵]. الصواعق المحرقه، ابن حجر الهیثمی، لبنان، ج ۲، ص ۴۵۴.
[۶]. الفردوس به مأثور الخطاب، إلکیا، بیروت، ج ۳، ص ۳۶۴.
[۷]. الکشف البیان، ثعلبی نیشابوری، بیروت، ج ۸، ص ۳۱۴.
[۸]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، مؤسسه قرطبه، ج ۵، ص ۴۲.