صوت ســـخنرانی:
سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
┓ 🖌┏؛
┛┗؛ علم امیرالمؤمنین علیهالسلام به زمان و مکان شهادتشان ↓📋 › ؛
من دو عبارت از کتاب «مدینهالمعاجز» جلد اول در ارتباط با حضرت امیر بخوانم. یکی کرامت ۴۷۳، صفحهٔ ۴۷۷ هست. جناب سید رضی در «خَصائِصُ الأئمّه» با استناد از حسن بصری روایت کرده که:
«امیرالمؤمنین علیهالسلام در شبی که در صبح آن ضربت خوردند، فرموده بودند که من فردای این شب ضربت میخورم».
یعنی زمان ضربتخوردن خودشان را میدانستند. این بهعنوان کرامت علمی و علم به غیب امیرالمؤمنین علیهالسلام هست.
«پس وقت اذان رسید و امیرالمؤمنین علیهالسلام راه میرفتند. آنگاه زینب علیهاالسلام به ایشان عرض کرد: یک نفر را به جای خودتان بفرستید تا به جای شما نماز بخواند. امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: از مشیّت خدای تبارک و تعالی هیچ راه فراری نیست. سپس از خانه بیرون رفتند.»
و نیز شیخ مفید با استناد از حسن بصری روایت میکند که:
«امیرالمؤمنین علیهالسلام در آن شب که فردایش ضربت خوردند، نخوابیدند و آن شب در منزل دخترش امکلثوم بودند. پس امکلثوم به ایشان عرض کرد: چه شده است که امشب نخوابیدهاید ای پدر؟! ایشان فرمودند: فردا ضربه خواهم خورد».
یک عبارت دیگه هم در ارتباط با شهادت حضرت بخوانم، این هم جالب است. در یک نقلی دیدم خلیفهٔ دوم از امیرالمؤمنین علیهالسلام سؤال میکند بهتعبیری میخواهد بگوید عجول بودن خوب نیست، چرا هر چه از تو میپرسند تأمل نمیکنی؟ سریع جواب میدهی؟! امیرالمؤمنین علیهالسلام اشاره میکنند میگویند این چندتاست؟! میگوید پنج تا! امام میفرمایند تو به این فکر کردی؟! میگویند نه! حضرت میفرمایند تمام علوم عالم مانند نَمی، کف دستان من هست!
از طریق اهل سنت از موفقبن احمد در مورد جنگ صفین روایت شده:
«در آن روز مالک اشتر، افراد زیادی را به درک واصل کرد. پس اهل عراق، امیرالمؤمنین علیهالسلام را نزد خود ندیدند. آنگاه گفتند شاید به شهادت رسیده».
در جنگ صفین که سپاه قسمت به قسمت شد، مالک خیلیها را برد، گفتند امیرالمومنین کجاست؟ جمعی گفتند آقا را ممکن است به شهادت رسانده باشند!
«پس بین لشکر، حرفهای زیادی ردوبدل شد و همهٔ آنها از شهید شدن امیرالمؤمنین علیهالسلام خیلی ناراحت بودند و گریه میکردند. امام حسن علیهالسلام به آنها فرمود چرا گریه میکنید؟ ایشان به شهادت نرسیدهاند. همانا ایشان به من فرمودند که در کوفه به شهادت میرسند».
اینجا در این کارزار جنگ صفین، اینجا آقا به شهادت نمیرسند، به من گزارش دادند!
«در همین حال پیرمردی از راه رسید و به آنها گفت: همانا امیرالمؤمنین علیهالسلام به شهادت رسیده! پس شیون و گریه زیاد شد. امام حسن علیهالسلام به آنها فرمود: این پیرمرد دروغ میگوید! امام امیرالمؤمنین به شهادت نرسیدهاند! حرف او را هرگز باور نکنید. زیرا ایشان به من خبر دادهاند که در کوفه به دست مردی به شهادت میرسند».
حتی معین کرده بودند که قاتل من، ابنملجم مرادی هست که اتفاقاً در همین کرامت ۴۷۴ در دو صفحه، این ماجرا را توضیح دادهاند.
خدایا به حقانیت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، توفیق کسب معارف و نشر معارف و عمل به معارف امیرالمؤمنین علیهالسلام و اهل بیت ایشان را به ما عنایت بفرما!
-دکتر وحید باقرپور کاشانی.