پایگاه اطلاع رسانی وحید باقر پور کاشانی وحید باقر پور کاشانی
صوت ســـخنرانی:
سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
┓ 🖌┏؛
┛┗؛ آیا هر مدعی عالم و حکیمی، حجت‌الهی است؟! ↓📋 › ؛
در کتاب مقدس می‌نویسند:
«حکمت و علم و دعوت به حاکمیت خداوند وجود دارد و بیان اینکه دعوت‌کنندگان به شیطان، با بی‌خردی سخن می‌گویند، در حالی‌که دعوت‌کنندگان به خداوند به حکمت سخن می‌گویند و محمد با حکمت و علم آمده است».
می‌گوید چون پیامبر، حکمت و علم آورده، پس این دلیل بر حقانیتش هست! و کسانی که باطل باشند، این‌ها با علم حرف نمی‌زنند! با حکمت حرف نمی‌زنند! بلکه مطالب باطل می‌گویند!
اما ما می‌گوییم می‌تواند یک نفر عالم باشد، حکمت هم بداند، اما بر حق نباشد! مردم را می‌تواند بازی بدهد! چنین چیزی ممکن است!
می‌تواند یک نفر در برهه‌ای علم و حکمت را واقعاً به‌خاطر خدا بیاموزد، اما این به اعوجاج بیفتد و بعداً بر مسیر باطل بخواهد از آن علم استفاده کند!
شما ببینید مثلاً بلعم باعورا، مرحوم شهید ثانی در منیه‌المرید می‌نویسند دوازده هزار قلمدان پا درسش می‌نشستند! یک شخصیت مستجاب‌الدعوه بود! اما وقتی کار به تکبر می‌رسد، چه‌کار می‌کند؟
مقابل حضرت موسی علیه‌السلام می‌خواهد دعا کند که تعبیر قرآن این است که زبانش مثل کلب بیرون می‌آید و نمی‌تواند دعا کند! بعد چطور می‌شود؟ می‌آید به قبیله و روستای خودش می‌گوید زن‌هایتان را قاطی آن‌ها بفرستید تا زنا شود و لشکر موسی علیه‌السلام از بین برود!
شیطنت می‌کند، از آن حکمتی که داشته از آن علمی که داشته بر علیه حجت‌الله استفاده می‌کند! اتفاقاً به ظاهر مؤفق هم می‌شود! یعنی لشکر موسی علیه‌السلام بهم می‌ریزد!
آن اخلاص و انسجامی که نسبت به لشکر موسی و هارون علیهماالسلام بوده بهم می‌ریزد.
مثلاً یکی از فرمانده‌های سپاهش به اعوجاج می‌افتد که توسط هارون علیه‌السلام در همان وضعیت کشته می‌شود. لذا ببینید این جناب بلعم باعورا! از اول این‌طوری که نبوده!
یا گاهی‌اوقات بوده مواردی که میآمدند این‌ها انگلیسی بودند؛ حالا نمی‌خواهم یک‌سری مسائل را بیان کنم، میآمدند در حوزه علمیه درس می‌خواندند، ملا می‌شدند، باسواد می‌شدند، این از اول افسر انگلیسی بوده، آمده این‌جا مأموریت داشته باید بتواند که ضربهٔ خاصی را بزند. سخنرانی خوبی هم می‌کرده!
شما فکر می‌کنید مثلاً این بنی‌امیه، بن‌العباس، مثلاً میآمدند رو منبر، این‌ها که غصب خلافت ائمه معصومین علیهم‌السلام کردند، مثلاً از اول فحش می‌دادند؟ حرف‌های زشت می‌زدند؟ حرف‌های بی‌ربط می‌زدند؟!
نه! مدح می‌کردند! عدل را رعایت کنید! و…
اما این ظاهر قضیه بوده!
لذا اگر هر کسی با علم و حکمت صحبت کند، مگر شما می‌توانید تشخیص بدهید واقعاً نیت او چیست؟ شاید علم و حکمتش ابزاری باشد برای فریفتن مردم، گمراهی مردم!
-دکتر وحید باقرپور کاشانی.
