پایگاه اطلاع رسانی وحید باقر پور کاشانی وحید باقر پور کاشانی
صوت ســـخنرانی:
سخنران: آیت‌الله بهجت رحمه‌الله‌علیه
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
┓ 🖌┏؛
┛┗؛ روایت مرحوم آیت‌الله بهجت رحمه‌الله علیه از پاسخ امام زمان علیه‌السلام به شخص گرفتاری که به حضرت عریضه نوشته بود. ↓📋 › ؛
ما نمیبینیم، او ما را می‌بیند! ما کلامش را نمی‌شنویم، او کلام ما را می‌شنود!
گفت آسید حسن نامی بوده در نجف از مدرسین و در فشار اقتصادی واقع می‌شود. می‌گوید من چهل روز یک عریضه‌ای می‌نویسم برای امام زمان علیه‌السلام! بعد همان عریضه را تکرار می‌کند تا چهل روز، و یا توی آب می‌اندازد یا یک گوشه اتاق می‌گذارد، بالاخره آن را یک جایی می‌گذارد تا روز چهلم.
روز چهلم که شد حالا من یادم نیست که امروز چهلم هست، دیدم به ما از پشت سر یک خطابی شد: «آقای آسید حسن»
گفتم که در خانه بسته است، در خانه جز من کسی نیست! قطعاً این خیال است! یک قدری صبر کردم.
گفت: «آقای آسید حسن پسر آسید حسین»،
مثلاً اسم پدر من هم برد! گفتم نه دیگر این خیال نیست! این اسم پدر من هم می‌برد! این خیال نیست!
متوجه شدم به آن طرف، کسی را ندیدم. به آن طرف صوت متوجه شدم، حالا بنا گذاشتم به اینکه نخیر خیال نیست واقعیت دارد! نگاه کردم به آن طرف دیدم کسی را نمی‌بینم، در عین اینکه هیچ کسی را نمی‌دیدم، این صوت را شنیدم:
«شما گمان می‌کنید ما از حال شما مطلع نیستیم؟! شما خیال می‌کنید ما نمی‌دانیم شما در چه حالی هستید؟!»
این را شنیدم، اما هیچ‌کسی هم نمی‌دیدم!
اما همین که این صدا را شنیدم:
«شما خیال می‌کنید که ما باخبر از حال شما نیستیم؟»
همین که این را شنیدم، کأنه رفع حاجتم شد! هیچ کأنه احتیاجی ندارم به همین شنیدن این کلام!
-دکتر وحید باقرپور کاشانی.
