صوت ســـخنرانی:
علی باقرپور کاشانی_سامان شهری
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
┓ 🖌┏؛
┛┗؛ زندگانی حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم ↓📋 › ؛
به نام خدا
علی باقرپور کاشانی هستم.
میخواهم به همراه دوستم سامان شهری خلاصهای از زندگی حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم را بگوییم.
آخرین پیامبر ما حضرت محمد هستند و نام پدر ایشان عبدالله و نام مادرشان آمنه، و محل به دنیا آمدن ایشان مکه است.
تاریخ ولادت ایشان ۱۷ ربیع الاول که این روز معروف به سال عامالفیل است و سال ۵۷۰ میلادی میشود.
حضرت محمد قبل از متولد شدن، پدرشان را از دست دادند و ایشان را اصلاً ندیده بودند، و مادرشان را هم در ۶ سالگی از دست دادند و چون نه پدر داشتند و نه مادر، پدربزرگشان عبدالمطلب از ایشان مواظبت کردند تا اینکه کمکم بزرگ شدند.
حضرت محمد، عموی مهربانی داشتند که نام عموی ایشان ابوطالب بود که حضرت ابوطالب پدر امام علی علیهالسلام هم بودند و حضرت ابوطالب نمیگذاشتند که دشمنان حضرت محمد را اذیت کنند. ایشان خیلی از حضرت محمد مواظبت میکردند و ایمان قوی به اسلام داشتند.
پدر و پدربزرگ حضرت محمد بسیار انسانهای خوب و خداپرستی بودند و مادر حضرت محمد، زنی بسیار درستکار بود. حضرت محمد در سختیهای زیادی بزرگ شدند که در آن زمان، انسانهای خیلی بدی زندگی میکردند که دروغ میگفتند، همدیگر را میکشتند و به جای خدا بت میپرستیدند!
ولی حضرت محمد به فقیران کمک میکردند و امانتدار خوبی بودند؛ به همین دلیل مردم مکه به حضرت محمد، محمدامین میگفتند.
در نزدیکی مکه کوهی بود که در این کوه غار کوچکی بود که اسم آن حرا بود و هر موقع که حضرت محمد میخواستند خداوند را عبادت کنند، به این غار میرفتند.
حضرت محمد از اینکه مردم به جای خداوند بتها را میپرستیدند و حرفهای زشت به هم میگفتند، ناراحت بودند و دوست داشتند مردم به جای بتها خداوند را بپرستند.
حضرت محمد در سن ۴۰ سالگی به پیامبری رسیدند و خداوند به حضرت محمد دستور داد که انسانهای گمراه و بیایمان را هدایت کنند. حضرت محمد نزدیکان خودشان را دعوت کردند و گفتند:
من پیغمبر خدا هستم، آمدم شما را به سوی خدا دعوت کنم. علی جانشین من است و بعد از من، امام و رهبر شماست و باید از او اطاعت کنید.
خیلی از مردم، پیامبر را اذیت میکردند، اما پیامبر از اونها نمیترسید.
بعد از چند سال دشمنان تصمیم گرفتند که حضرت محمد را به شهادت برسونند، اما حضرت محمد به نقشهی دشمنان آگاه شدند و شبانه از مکه به مدینه سفر کردند و بعداً آمدند و دشمنان را شکست دادند.
به لطف حضرت محمد، بیشتر مردم در آن زمان مسلمان شدند. حضرت محمد مسلمانان را دور خودشان جمع کردند و گفتند امروز میخواهم دو امانت گرانبها پیش شما بگذارم:
۱. قرآن ۲. اهل بیتم.
اهل بیتشان، امام علی علیهالسلام و حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، امام حسن، امام حسین علیهماالسلام و تا امام مهدی علیهالسلام بود.
پیامبر فرمودند با خانواده و بچههای من مهربان باشید.
در غدیر خم حضرت دست امام علی علیهالسلام را بالا بردند و گفتند علی جانشین من است و فرمودند:
«مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ»
یعنی هر کس که من مولای او هستم علی علیهالسلام هم مولای اوست.
ما این مطالب را از چند کتاب آوردیم:
کتاب اول کتاب الغدیر برای علامه امینی، کتاب دوم منتهیالأمال از محدث قمی و آخرین کتاب جلاءُالعیون که برای علامه مجلسی است.