پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در این نوشتار به بررسی شخصیت ابوحنیفه در نگاه علمای اهل سنت میپردازیم. به راستی نظر علمای اهل سنت، از جمله خطیب بغدادی، احمد بن حنبل، و بخاری درباره ابوحنیفه چیست؟
مناسب است که اول شخصیت خطیب بغدادی را از نظر ذهبی عالم مشهور اهل سنت بررسی کنیم. در مدح خطیب بغدادی همین بس که ذهبی عالم بزرگ اهل سنت درباره این شخصیت این چنین میگوید: «الخطیب، الإمام الأوحد، العلامه المفتی، الحافظ الناقد، محدّث الوقت أبوبکر، أحمد…، صاحب التصانیف، وخاتمه الحفّاظ…، وکتب الکثیر، وتقدّم فی هذا الشأن، وبذر الأقران، وجمع وصنّف وصحّح، وعلّل وجرّح، وعدّل وأرّخ وأوضح، وصار أحفظ أهل عصره على الإطلاق.[۱] خطیب، پیشواى یگانه، علامه صاحب فتوا، حافظ ناقد، محدث زمان خود و خاتم حفاظ بود… بسیار نوشت و در این ویژگى بر دیگران تقدم یافت و از معاصرانش پیش افتاد و به جمع آورى، تصنیف، تصحیح، توضیح، جرح و تعدیل، تاریخ نگارى و آشکارسازى پرداخت و به طور مطلق احفظ اهل زمانش شد».
اما خطیب بغدادی درباره ابوحنیفه این چنین میگوید: «قال سمعت الأوزاعی و سفیان یقولان ما ولد فی الإسلام مولود أشام علیهم -وقال الشافعی شر علیهم- من أبی حنیفه…اسناده صحیح رجاله ثقات.[۲] اوزاعی و سفیان می گفتند که در اسلام، فرزندی شومتر -شافعی میگفت شرتر- از ابوحنیفه به دنیا نیامده است. سند این روایت صحیح است و رجال این روایت ثقه هستند». همین روایت با سند صحیح از احمد بن حنبل در کتاب “السنه” روایت شده است.[۳] مالک بن انس میگوید: «حدثنی أبو معمر عن الولید بن مسلم قال قال مالک بن أنس ایذکر أبو حنیفه ببلدکم قلت نعم قال ما ینبغی لبلدکم أن یسکن.[۴] مالک بن أنس به من گفت که آیا در شهر شما، نام ابوحنیفه برده میشود؟ گفتم: بله. گفت: شهری که نام ابوحنیفه در آن برده میشود، شایسته سکونت نیست». راویان این حدیث، همگی از راویان بخاری هستند. حفص از پدرش نقل میکند: «حدثنی إبراهیم سمعت عمر بن حفص بن غیاث یحدث عن أبیه قال کنت أجلس إلى أبی حنیفه فاسمعه یفتی فی المسأله الواحده بخمسه أقاویل فی الیوم الواحد فلما رأیت ذلک ترکته وأقبلت على الحدیث إسناده صحیح.[۵] من نزد جناب ابوحنیفه میرفتم و سخنان او را میشنیدم. در یک مسئله، به پنج شکل فتوا میداد. وقتی او را اینچنین دیدم، مجلس او را ترک کردم. سند این روایت صحیح است.»
سفیان ثوری میگوید: «حدثنی عبد الله بن معاذ العنبری قال سمعت أبی یقول سمعت سفیان الثوری یقول استتیب أبو حنیفه من الکفر مرتین رجاله ثقات.[۶] ابوحنیفه دو مرتبه از کفر توبه داده شد. (یعنی ۲ بار کافر شد و ۲ بار هم توبه داده شد) رجال این روایت ثقه هستند.»
بخاری که مورد احترام اهل سنت است در کتاب تاریخ صغیر نقل میکند: «کنت عند سفیان فنعى النعمان فقال الحمد لله کان ینقض الاسلام عروه ما ولد فی الاسلام أشأم منه.[۷] وقتی سفیان، خبر مرگ ابوحنیفه را شنید، خدا را شکر کرد و گفت: او اسلام را تکه تکه می کرد و در اسلام، شومتر از او به دنیا نیامده است.» این روایات در چندین کتب دیگر اهل سنت آمده بود، که به جهت اختصار فقط به این چند مورد اکتفا شده.
پینوشت:
[۱]. شمس الدین ذهبی، سیر أعلام النبلاء ج ۱۸ ص ۲۷۰، دار النشر: مؤسسه الرساله، بیروت، ۱۴۱۳، الطبعه التاسعه، تحقیق, شعیب الأرناؤوط و محمد نعیم العرقسوسی[۲]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد ج ۱۳ ص ۴۱۹، دار النشر, دار الکتب العلمیه، بیروت
[۳]. احمد بن حنبل، السنه، ج ۱ ص ۲۰۴، دار النشر, دار ابن القیم، الدمام، ۱۴۰۶، الطبعه الأولى، تحقیق, د. محمد سعید سالم القحطانی
[۴]. همان ج ۱ ص ۱۹۹.
[۵]. همان ج ۱ ص ۲۰۵.
[۶]. همان ج ۱ ص ۱۹۳.
[۷]. بخاری، التاریخ الصغیر (الأوسط) ج ۲ ص ۱۰۰، دار النشر, دار الوعی، مکتبه دار التراث، حلب، القاهره، ۱۹۷۷ ، الطبعه الأولی، تحقیق, محمود إبراهیم زاید