پیامبر اکرم صل الله علیه واله فرمودند: «أهل بیتی أمان لأهل الأرض»
روایتی است که از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل شده که آن حضرت فرموده:
(ستارگان مایه امنیت و آسایش اهالی آسمان هستند؛ اگر ستارگان از آسمان بروند اهل آسمان نیز از بین میروند و اهل بیت من نیز مایه امنیت و نجات اهل زمینند که چون اهل بیت من نباشند اهل زمین از بین میروند.)
سمهودی به عنوان حاشیهای بر حدیث ثقلین گفته است:
این حدیث میفهماند که همواره و در هر زمان تا روز قیامت افرادی از اهل بیت و خاندان پاک پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وجود دارند که شایستگی و اهلیت برای تمسک انسانها به آنها را دارا هستند و به این شکل انگیزه کافی برای تمسک به آنان ایجاد میگردد؛ چنانکه در کنار آنان قرآن کریم نیز از چنین ویژگی برخوردار است و به همین جهت ـ چنانکه به زودی بیان خواهد شد ـ اهل بیت مایه امنیت و آسایش ساکنان روی زمین هستند که هرگاه آنان نباشند هیچ یک از اهالی روی زمین هم نخواهند بود.)
چنانکه میبینید این دلیل به روشنی بر وجوب تمسک به اهل بیت علیهم السلام به عنوان کسانی که مایه امنیت و دوری ساکنان و اهالی زمین از گمراهی و اختلاف هستند دلالت مینماید.
مناوی در «فیض القدیر» میگوید:
اهل بیت را به ستارگان آسمان تشبیه نموده است که هدایت با آنها امکان پذیر است؛ چرا که ستارگان در طلوع، غروب، سکون و حرکت انواع مختلفی دارند؛ از این جهت باید به آنها اقتداء نمود تا مایه امنیت از هلاکت و نابودی گردند.)
این معنای برداشت شده از روایات همچنین میرساند که مخالفت و استفاده ننمودن از نور هدایت آنان موجب تفرقه و از هم پاشیدگی جامعه اسلامی گردیده و غیر از ضلالت و گمراهی نتیجهای دیگر همراه ندارد.
منابع:
أحمد بن حنبل، فضائل الصحابه: ج۲ ص۶۷۱ ح۱۱۴۵٫
الطبرانی، المعجم الکبیر: ج۷ ص۲۲٫
الحاکم النیسابوری، المستدرک وبذیله التلخیص للذهبی: ج۲ ص۴۴۸، ج۳ ص۱۴۹، ج۳ ص۴۵۷٫
محمد بن هارون الرویانی، مسند الرویانی: ج۲ ص۲۵۳ـ ۲۵۸،
السخاوی، استجلاب ارتقاء الغرف: ج۲ ص۴۷۷ ح۲۱۱٫
همچنین این حدیث را تعدادی از علما و محدثان تصحیح کردهاند که از جمله آنها حاکم در مستدرک است که گفته:
«هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه»
الحاکم النیسابوری، المستدرک وبذیله التلخیص للذهبی: ج۳ ص۱۴۹٫
(این حدیثی است با سند صحیح که بخاری و مسلم آن را روایت نکردهاند.)
ابن حجر هیثمی در «الصواعق المحرقه» به صحت روایت اذعان نموده
ابن حجر الهیتمی، الصواعق المحرقه: ج۲ ص۶۷۵٫