بیان قرآن در مورد توقف‌کردن در اموری که علم بدان ندارید.

صوت ســـخنرانی:

سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی

𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:

دانلـود‌ویـدئو‌📥

دانلود pdf 📥

دانلـود‌صـوت📥

┓ 🖌┏؛
┛┗؛  بیان قرآن در مورد توقف‌کردن در اموری که علم بدان ندارید ↓📋 › ؛

﴿وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ أُولٰئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولًا﴾
(اسراء/۳۶)
این یک نکتهٔ خوبی هست برای کسانی که کار علمی می‌خواهند بکنند. آیه می‌گوید توقف بکن نسبت به چیزی که علم نداری! اصلاً حرف نزن! ﴿وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ﴾، چیزی که علم نداری ورود پیدا نکن!
الان ببینید یک‌سری مشکلات ما در جامعه این است که طرف هر تخصصی که دارد به خودش اجازه می‌دهد که در رشته‌ها و مسائل دیگر اظهار نظر کند! حالا تا بعضی مواردش گاهی‌اوقات در این مسائل عملیش خوب است. من مثلاً خارج از کشور که بودم می‌دیدم جمعی از این خانواده‌هایی که آن‌جا بودند شهروند آن‌جا بودند، می‌دیدم که مثلاً لولهٔ دست‌شویی‌اش به مشکل می‌خورد این‌طوری نبود دست به آچار شود لوله را درست کند! چون ما ایرانی‌ها در همه چیز دست به آچار می‌زنیم داغونش می‌کنیم بعد یک نفر را می‌آوریم می‌گوییم آقا شیرش را عوض کن! او با خودش حساب می‌کرد می‌گفت فرضاً من این شیر دستشویی‌ام و این سیفونش را بخواهم درست کنم، ۲۰ دقیقه وقتم را می‌گیرد. پس بهتر است من ۲۰ دقیقه روی تخصص خودم وقت بگذارم! بیشتر از او درمی‌آورم! کسی دیگر هم نانش می‌خورد! کار هم سریع‌تر پیش می‌رود! خرابکاری هم نمی‌کنم! لذا ورود نسبت به تخصص خودشان داشتند. حالا اگر بلد بود و وقتش هم داشت، کار را انجام می‌داد، وگرنه فقط در همان چیزی که تخصص داشت ورود پیدا می‌کرد.
حالا ببینید مثلاً طرف فرض بکنید که عطاری دارد، در پزشکی دخالت می‌کند! اصلاً نسخه می‌دهد!
نمونه‌هایی دیدیم که یک نفری بوده که مثلاً عطار بوده هر بیماری که به او رجوع کند یک چیزی می‌دهد یک خار و خاشاکی به او می‌دهد! در صورتی که ما می‌بینیم که در ارتباط با ساینس (Science)، طرف مثلاً تخصص دارد، تخصص قلب داره، تخصص گوارش دارد، فوق تخصص گوارش دارد، هر کدام این‌ تخصص‌ها، اما یک نفر که عطاری دارد در هر موردی که شما هر جای بدن و امعاء و احشاء و بالاخره روح و روان و جسم مشکلی داشته باشد یک چیزی برای شما دارد، بعد مشکل درست می‌کند! مشکل سر این است که در این چیزی که نمی‌دانی، تجویز می‌کنی!
در یک کتابی می‌خواندم نوشته بود که ادیسون یک خدمت کرد یک خیانت کرد! ادیسون باعث شد که بحث برق را حل بکند، این خودش خیلی مهم بود. اما می‌گفتند این می‌آمد به‌خاطر اینکه شهیر بود در مسائل اعتقادی هم نظر می‌داد! با اینکه علمش را نداشت کار نکرده بود! مثلاً می‌گفت به نظر من این‌طوری هست! و خیلی‌ها را در این جهت به انحراف کشید!
شما اگر رشته‌‌ات فیزیک هست، در مورد فیزیک صحبت کن! شما شیمی هست شیمی صحبت کن! شمایی که شیمی خواندی، حق نداری در مورد فلسفه‌ای که نخواندی اظهار نظر بکنی! همچنان که آن آقایی که فلسفه خوانده، حق ندارد در مورد شیمی اظهار نظر کند!چند سال قبل می‌گفتند مسئول یک قسمت از یک‌ رشته‌ای را یک روحانی کرده بودند در رابطه با کشتی! ایشان مسئولیت داشته رئیس فلان جا برای کشتی! آقا شما اصلاً در کشتی‌ کار کردی؟! در کشتی کار نکردی! یک‌سری مسائل مدیریتی هست! حداقل باید یک نفری باشد دستی در این زمینه داشته باشد؛ همچنان که اگر یک کشتی‌گیر را بکنند استاد حوزه، خنده‌دار نیست؟! یک روحانی هم بکنند رئیس فدراسیون کشتی، این‌ هم خنده‌دار است! دلیل بر این نمی‌شود که حالا مثلاً طرف درس دین خوانده، در قسمت‌های مدیریتی مختلف که تخصص ندارد، بخواهد ورود پیدا بکند!
بله اگر چنانچه شما درس دین خواندی مدیریت هم خواندی، یک پستی هم قبول می‌کنی، موردی ندارد. اینکه عرض می‌کنم یک نسخه‌ای هست که باید کلاً هر کس، هر طیفی عمل کنند. ﴿وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ﴾.
این‌جا می‌گوید حالا اگر در چیزی علم نداری
﴿وَلا تَقفُ﴾، توقف بکن، که اگر توقف نکنی چه می‌شود؟!
﴿إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ أُولٰئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولًا﴾؛ نسبت به تمام این چشم و گوش و قلب و مغز و عقل و تمام جهات، مسئولیت داری!
تو نسبت به یک کلامی که از دهانت خارج می‌شود مسئولیت داری اگر تخصص نداشته باشی ولو آدم خوبی باشی! ممکن است آدم خوبی باشی چون تخصص نداشته باشی ضربه می‌زنی! یک آدم باتقوا اگر یک نسخهٔ پزشکی‌ را تجویز بکنه که تخصص نداره ولو حال آن فرد هم خوب بکند از مرگ هم نجات بدهد، باز هم خیانت کرده است!
یک کتابی مطالعه می‌کردم زندگی‌نامهٔ یک ایرانی بود. می‌گفت که ما توی اقیانوسی بودیم یک همسفری داشتیم این همسفر ما انگلیسی بود، با همدیگر صحبت می‌کردیم گفت من سرم درد می‌کند. گفتم که من داروی شما را دارم. او به زعم اینکه من پزشک هستم یک کدئین دادم خورد سردردش خوب شد. بعد که خوب شد از من سؤال کرد شما مطب‌تان کجاست؟ در چه قسمت پزشکی هستید؟! گفتم من پزشک نیستم! من بنا به تجربه این‌گونه سردردها، گفتم یک کدئین بخورید. می‌گفت وقتی از کشتی پیاده شدیم به پلیس رفت گفت و ما را دستگیر کردند! با اینکه من سردردش را خوب کردم! گفت من دوست تو هستم این کار را می‌کنم که سری بعد این کار را نکنی! ممکن است من بیماری‌ای داشته باشم و این به تعبیری کدئین برای همه جواب بدهد با آن بیماری من نسازد و یک نفر را به کشتن بدهد! تو حق نداری چنین چیزی را تجویز بکنی!

-دکتر وحید باقرپور کاشانی.

پیشنهاد ما به شما

خوشبختی، سابجکتیو است یا آبجکتیو؟!

صوت ســـخنرانی: سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


Question   Razz  Sad   Evil  Exclaim  Smile  Redface  Biggrin  Surprised  Eek   Confused   Cool  LOL   Mad   Twisted  Rolleyes   Wink  Idea  Arrow  Neutral  Cry   Mr. Green