صوت ســـخنرانی:
سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
┓ 🖌┏؛
┛┗؛ آیا در پذیرش اسلام، اجبار و اکراه است؟! ↓📋 › ؛
آیا در شریعت اسلام، در آیات قرآن، در فرمایشات نبوی، نمونهای داریم که هر کسی مسلمان نشود، شمشیر را کنار گردنش بگذارند بگویند باید مسلمان بشوی یا خیر؟ یا برعکسش؟!
در سورهٔ مبارکهٔ بقره آیهٔ ۲۵۶؛ دقت بفرمایید از این آیه هم خیلی باز سوءاستفاده کردند!
منظور این آیه چیست؟
﴿لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ ۖ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ﴾
«اکراهی در قبول دین نیست، زیرا راه راست از راه انحرافی روشن است».
یعنی نیاز نیست که مردم را مجبور کنی! اگر با همین عقلی که دارد بررسی کند، سره را از ناسره میتواند تشخیص بدهد! حق را از باطل میتواند تشخیص بدهد و میتواند به سمت هدایت کشیده شود.
این ﴿لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ﴾ میگوید اجباری در دین نیست، ما هم بچه مسلمانیم میخواهیم اصلاً مسیحی بشویم! میخواهیم بیدین بشویم! آیهٔ قرآن هست! اما آیات متشابه گاهیاوقات باید ارجاع به آیات محکم و روایات اهل البیت علیهمالسلام داده شود، و این را توضیح دادند.
ببینید این آیه برای چه افرادی هست؟ این آیه برای افرادی هست که مسلمان نشدند! زیرا اگر بنا باشد مسلمان شود، اگه بخواهد خروج از اسلام پیدا بکند، این مرتد هست! مرتد دو جور داریم: یک مرتد فطری داریم، یک مرتد ملی داریم.
مرتد فطری: اینکه پدر و مادرش مسلمان بودند این هم مسلمانزاده هست، حالا فرض کنید هجده بیست سالش رسیده یک سنی رسیده، میخواهد از اسلام خارج شود.
مرتد ملی: اینکه خودش غیر مسلمان بوده این آمده مسلمان شده، حالا میخواهد از اسلام خارج شود. پس از هر دوتا استفاده میشود؛ وقتی ورود به اسلام شد، دیگر نمیتواند خروج پیدا کند! حکم ارتداد برایش مطرح میشود.
حالا فعلاً وارد ارتداد نمیخواهیم بشویم. شبهات خودش را دارد بحثهای خودش را دارد، بماند جای خودش توضیح میدهم.
اما آن چیزی که مهم است، روایات و توضیحاتی که در ذیل این آیه هست و در روایات دیگری مستقل بیان شده،
اینه که اگر چنانچه فردی مسلمان نشده، با شمشیر و با زور و با تهدید، تو حق نداری این را مسلمان کنی! یعنی فرض کنید به مسیحی میگوید یا باید تو مسلمان شوی یا تو را میکشیم! ما چنین چیزی را حتی یک نمونه در اسلام نداریم!
و این آیه: ﴿لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ﴾، «اجباری در دین نیست»، یعنی یک نفری که مسیحی است، یهودی است، زرتشتی است، مجوس است، ما به این بگوییم باید مسلمان شوی وگرنه تو را میکشیم!
این آیه صراحتاً میگوید نه! شما این حق را نمیتوانید داشته باشید! شواهدی داریم! مثلاً یکی اینکه ما در فقه خودمان چه شیعه چه سنی، میگوید ما احکامی داریم، احکام جزیه، احکام خراج؛ ما یک مالیات اسلامی داریم برای مسلمانها هست، یک مالیاتی داریم برای کسانی که غیر مسلمان هستند.
کسانی که مسلمانند، باید خمس و زکات بدهند که خودش احکام خاص خودش را دارد؛ خمس به چه چیزهایی تعلق میگیرد، زکات به چه چیزهایی تعلق میگیرد؛ این فقط برای مسلمانان هست. غیر مسلمان، خمس و زکات به گردنش نیست و نمیتوانیم او را مجبور کنیم خمس و زکات بدهد!میماند غیر مسلمان؛ غیر مسلمانی که در کشور اسلامی زندگی میکند؛ او باید جزیه بدهد! جزیه چیست؟ اینطوری آوردند:
«مالیات غیر مسلمانان اهل کتاب ساکن در سرزمینهای اسلامی به دولت اسلامی برای تأمین جان، حفظ دین خود و کسب حمایت دولت اسلامی هست».
یعنی اگر چنانچه ﴿لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ﴾ بخواهد مطرح بشود که در مورد غیر مسلمانان هست و اینکه نبی اکرم فرمودند که دعوت و هدایت به سیف هست، اگر بنا بود اینطوری مسلمان عمل بکنند، دیگر معنا ندارد که احکامی باشد در جامعهٔ اسلامی، افرادی باشند و جزیه بدهند! یعنی در کشور اسلامی اینها باید تکلیفشان مشخص بکند، حاکم اسلامی، نبی اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم باید تکلیف اینها را مشخص میکرد، امیرالمؤمنین علیهالسلام باید تکلیفشان را مشخص میکرد. اینها را جمع میکرد شمشیر کنار گردنشان میگذاشت، میگفت تو مسلمان میشوی یا نمیشوی؟ میگفت نمیشوم! گردنش را میزد! مجبورش میکرد! در صورتی که یک نمونه ما نداریم!
پس این روایت که میگوید حضرت، دعوت و هدایت به سیف کردند، که به زور بگذاری کنار گردنش بگویی باید این کار را انجام بدهی نمیشود! نه! این به این معنا نیست!
به خاطر اینکه افرادی بودند و تا آخر عمرشان هم مسیحی ماندند، مجوسی و مگوسی ماندند، در کشور اسلامی هم زندگی کردند، یهودی ماندند، کسی هم معترض اینها نشده و جزیهٔ خودشان را دادند، کمااینکه مسلمین خمس و زکات خودشان را میدادند و محفوظ بودند.
حتی مثلاً در آن خطبهای هست که وقتی که جمعی میآید و خلخالی از پای یک خانم یهودی اهل کتاب میکَنند و به جمعی حمله میکنند، آنجا امیرالمؤمنین علیهالسلام آن خطبهای که در نهجالبلاغه هست، رو منبر میگوید که چرا سکوت کردید، بیتفاوت بودید! میگوید ای کسانی که مرد هستید که اسم مرد را نمیشود برای شما گذاشت!
یک جمعی از سپاهیان معاویه حمله کردند، یک خلخال هم از پای یک خانم یهودی کشیدند و بردند! امیرالمؤمنین علیهالسلام میگوید این در حمایت اسلام هست و شما کوتاهی کردید! این خانمی که در حمایت اسلام هست ولو اینکه یهودی هست، نباید این تعرض را بکنند که بخواهند خلخال از پایش بکشند!
پس این به این معنا نیست که گاهیاوقات میگویند که اسلام دین شمشیر هست اینها را به زور پیامبر اکرم به این صورت گفت که اگر مسلمان نشوید گردن همهتان را میزنم! خیر! اصلاً چنین چیزی نبوده! و این ﴿لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ﴾ همین را میگوید! یعنی شما دینی که دارید غیر مسلمانید، به زور نمیتوانیم شما را مسلمان کنیم. به خاطر چه؟ به خاطر اینکه تو اگر عاقل باشی، تو که غیر مسلمانی اگر بررسی کنی تحقیق کنی تفحص کنی، حق از باطل کاملاً یک چیز قاطی نیست بلکه روشن است! میتوانی به خوبی بفهمی!
در روایتی در جلد ۸۹ بحارالأنوار صفحهٔ ۲۶۳ از آقا علیبن موسی الرضا علیهالسلام آمده است:
«قَوْلُهُ لا إِکْراهَ فِیالدِّینِ بَعْدَ أَنْ تَبَیَّنَ لَهُ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ»؛ «این سخن خداوند بدان معنی است که خداوند، احدی را در انتخاب دینش مجبور نمیکند بعد از آنکه راه و بیراهه را برایش مشخص کرده باشد و این در حالی است که خداوند، راه و بیراهه را مشخص کرده است».
پس این آیه در مورد کیست؟ این آیه در مورد کسی هست که غیر مسلمان هست و به زور نمیتوانی او را مسلمان کنی!
-دکتر وحید باقرپور کاشانی.