پایگاه اطلاع رسانی وحید باقر پور کاشانی وحید باقر پور کاشانی
صوت ســـخنرانی:
سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
┓ 🖌┏؛
┛┗؛ ضرورت اجتهاد و به روز کردن فلسفه ↓📋 › ؛
شما این را هیچوقت در میراث ریاضی نمی‌‌گویید که چهکار کنیم میراث ریاضی ما به درد بخورد؟! شما هیچوقت این را در میراث تاریخی به کار نمی‌برید!
تاریخی در دوران صفویه نوشته شده، چهکار کنیم که این به درد امروز ما بخورد؟!
آن مال شاهان صفوی را نوشته، الان باید تاریخ امروز، تاریخ شرایط امروزی‌مان را بنویسیم.
شما در هیچ‌چیز این‌جور فکر نمی‌کنید چهکار کنیم ما آن‌ها را داشته باشیم!
جز یک چیز که من با شوخی می‌گویم آثار باستانی را ما زنده نگه می‌داریم و به حالت قدیمش هم نگه می‌داریم بیایند ببینند!
اما نه اینکه از آن الگو بگیرند برای ساختن زندگی امروزشان!
ما این‌ها را در تاریخ‌مان داریم!
ارسطو بزرگ هست ولی در تاریخ! ارسطو امروز حریف یک بچه‌ی دبیرستانی نیست!
اما همین بچه اگر در عصر ارسطو به اندازه‌ی ارسطو تلاش می‌کرد برای فهم جهان، الآن برای ما مثل ارسطو گرامی بود!
ما ملاصدرا را بزرگ می‌دانیم، ولی در تاریخ‌مان، نه در این روزمان!
امروزه ما چیز‌هایی در اختیار داریم که ملاصدرا نداشت! دنیا عوض شده! زندگی عوض شده! انسان عوض شده! میزان فهم بالا رفته! ما باید بیاییم از نوع بازسازی کنیم و شروع کنیم تأسیس کنیم فلسفه‌ی امروزمان را.
این هم راهش این هست: نه غرب را رد کنیم، نه ملاصدرا را! نه غرب را دربست قبول کنیم، نه ملاصدرا را!
ما بیاییم مسأ‌له‌های فلسفی‌مان را مطرح کنیم، ببینیم جواب چه کسی رسا هست، آن را قبول کنیم!
جواب چه کسی قابل قبول هست، آن را قبول کنیم! مثل طب! الان مثلاً باز از خودم مثال بزنم؛ من چشمم ناراحت هست از نظر شبکیه، که عمل شده بارها و دیگر از کار افتاده.
الآن من نمی‌روم به سراغ طب قدیم که مثلاً فلان چیز را بجوشان و بریز در چشمت! هروقت مریض می‌شوم می‌روم یک پزشک متخصص معاینه می‌کند چیزی به من می‌گوید من هم عمل می‌کنم!
یکی قلبش ناراحت هست، دیگر نمی‌رود فلان گیاه را بخورد! یک زمان می‌خورد ولی می‌بیند نه! نشد! می‌رود پزشک، عکس می‌گیرند، بعد از عکس اقدامات مختلفی می‌کنند.
ما مسائل اجتماعی و فلسفی و اعتقادی‌مان را هم بیاوریم مسئله‌هاشان را بگذاریم به میدان و برویم به دنبال جواب!
این جواب را ابنسینا خوب داده باشد، دورش می‌گردیم! آن را انتخاب کنیم! ولی ما انتخاب کنیم نه به تقلید! اگر کانت خوب جواب داده آن را قبول کنیم!
عین پزشکی فلسفه از بیماری‌های ما کمتر نیست! سؤالات فلسفی از بیماری‌های ما کمتر نیست!
آقای قهوه‌چیان زمان سابق یعنی تا ملاصدرا، تا حاجی ملاهادی سبزواری، این کائنات بالا را دائمی می‌دانستند! یعنی می‌گفتند این‌ها عنصر نیست! این‌ها جنس‌شان از اسیده تر هست و این‌ها برای همیشه بودند و برای همیشه هستند!
الان دانش جدید تاریخ پیدایش نشان می‌دهد! و روزی ده‌ها صدها از این‌ها در این فضای نامتناهی به وجود می‌آیند از بین می‌روند! تاریخ انقضا هم دارد؛ خورشید هم نمی‌ماند، زندگی زمینی هم نمی‌ماند! خب این یک چیز جدیدی هست!
ارسطو از این خبر نداشت! ملاهادی سبزواری هم خبر نداشت! اگرچه دوهزار سال بیشتر فاصله‌شان هست! ولی خبر نداشتند!
ما باید فیلسوف روزگار خودمان باشیم!
هی گوش بدهیم آقا ملاصدرا گفته تشکیک در وجود! کدام مجهول ما با این معلوم می‌شود؟! چه فهمی در ما ایجاد می‌کند؟!
خود تشکیک اصلاً با عقل قابل فهم نیست! حوزه‌های عرفان شهودی هست!
وحدت وجود! همه چیز اوست! این را چه‌جور تو بفهمی؟! احدی می‌تواند بفهمد؟!
این‌ها همه هیچند فقط اوست!
این را فقط زباناً می‌گوییم! ولی عملاً همه‌ی این‌ها هستند تازه یک مقدار هم ما فکر می‌کنیم آن را باید با دلیل ثابت کنیم!
خب این ذهن ماست.
حالا من معتقد هستم فلسفه‌ی ما خوب است، از مال آن‌ها هم کمتر نیست، ولی تاریخ هست! فلسفه‌ی امروزمان را آن‌ها دارند ما فلسفه‌ی امروزمان را نداریم!
آن‌ها نتایج فلسفه‌ی امروزشان را رسیدند، ما نتایج جدیدی نداریم!
گاهی هم مصنوعی می‌خواهیم بگوییم محیط زیست از نظر ملاصدرا! این خیلی نادانی هست! آخر در زمان ملاصدرا مشکل محیط زیست اصلاً نبود تا او بیاید راه‌حل نشان بدهد!
این به این می‌ماند بگوییم تعمیر موتور هواپیما از نظر ابنسینا! اصلاً هواپیما در آن زمان نبود که او در این‌باره کاری کرده باشد رهنمودی به ما داده باشد!
– دکتر سید یحیی یثربی.
