نظریه‌ی معاد جسمانی آقا علی مدرس زنوزی.

صوت ســـخنرانی:

سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی

𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:

دانلود‌ویدئو‌ســـخنرانی

دانلود pdf 📥

دانلود‌صوت‌ســـخنرانی

┓ 🖌┏؛
┛┗؛نظریه‌ی معاد جسمانی آقا علی مدرس زنوزی.

مرحوم آقا علی مدرس، این‌جا این رو می‌گه؛
می‌گه این نفس که بدن رو تدبیر می‌کنه، از چیزهای تکوینی که نفس حتی با توجه هم انجام نمی‌ده، اثری هست که روی اجزاء می‌گذاره.
این اجزاء بدن، چون نفس، این‌ها رو تدبیر کرده بدن را، این اجزاء، خواه ناخواه یک اثر تکوینی، نفس روی این‌ها می‌گذاره بدون شعور او؛ بدون اینکه توجه داشته باشه که چی گذاشته.
این اثر این هست که این جزء بدنی، این اجزاء بدنی، تحت تأثیر نفس که قرار می‌گیرن، یک حالتی در این‌ها پیدا می‌شه، که اون حالتی‌ست که کشش به نفس دارن، نفس رو دوست دارن! طبیعی هست!
این وقتی رو این اجزاء، این حالت پیدا شد، بدون اینکه نفس به اون‌ها توجه داشته باشه که چه کرده،
این وقتی این آثار پیدا می‌شه، نفس که جدا می‌شه، این آثار می‌مونه؛
این آثار روی اجزاء می‌مونه؛
یعنی اون اثری که نفس گذاشته روی اجزاء بدن موند.
حالا که موند نفس ازش جدا شد، خب این باید حرکت کنه خودش رو برسونه به نفس. وقتی نفس ازش جدا می‌شه می‌فرمایند بعضی‌ از این نفوس اینقدر قوی هستند که این آثاری که از خودشون در اجزاء می‌گذارند، اجزاء رو حتی سالم نگه می‌داره! سالم!
خودِ ایشون می‌فرمایند رفتم بدن شیخ صدوق رو اجازه گرفتم، رفتم تو سرداب دیدم کأنه نائم!
شیخ صدوق رحمه‌الله‌علیه، در زمان فتحعلی شاه قاجار، یک سیلی آمد در طرف‌های ری؛ همه‌ی این قبرستان از بین برد!
سیل آمد تو سردابی که شیخ صدوق هم بود، اون سرداب هم پر آب شد، اما بدن شیخ صدوق تو کفن رو آب بود!
که صبح همه‌ی ارکان دولت رفتند تماشا.
بعد بدن شیخ صدوق، سالم!
و حتی گفتند حنایی که در انگشتانش هم بود (حنا می‌بستند) این حنا رو انگشتانش بود، فقط گوشه‌ای از کفنش در اثر رطوبت پاره شده بود!
بعد آمدند و دو مرتبه درست کردند، ایشون الان تو سرداب هست، یک تختی درست کردند و بدنش رو خواباندند روش.
زمان ناصرالدین‌شاه، مرحوم آقا علی مدرس اون زمان ناصرالدین‌شاه بوده دیگه! یک فاصله‌ای هم شده بود از زمان فتحعلی شاه؛ ایشون اجازه می‌گیره، ایشون خب شخصیت علمی بوده، می‌گه رفتم تو سرداب، شیخ صدوق رو دیدم خوابیده، کأنه نائم!
مثل خواب! مثل یک آدم خواب!
خب این معلوم هست این اجزائی که نفس گذاشته روی این بدن، اونقدر قوی هست این اثر که این بدن نگذاشته که اصلاً متلاشی بشه! از متلاشیش جلوگیری کرده.
و بدن بعضی بزرگان، معصومین که سر جای خودشون دارند و شهدای طراز اول؛
بعضی از اولیاء خدا، معصومین علیهم‌السلام، بعضی که معصوم در گناه هستن البته! گناه نمی‌کنن، نه اون معصوم مطلق که ما می‌گیم!
بعضی از این بزرگان بدن‌هاشون چرا تازه می‌مونه؟
برای اون اثر طبیعی‌ست که خواه ناخواه، نفس روی این بدن گذاشته!
و این اثر اونقدر قوی هست که بدن رو نگه‌ داشته!
ولی باقی مردم نه! این بدن متلاشی می‌شه! اجزاء پراکنده می‌شن، اما اون اثر روی اجزاء هست، اون شوق رو اجزاء دارند به اینکه به این بدن بپیوندند‌؛
اجزاء پراکنده شدند، ولی شوق این‌ها دم‌به‌دم زیادتر می‌شه که خود رو برسانند به کمال‌شون!
و نزدیک‌ترین کمال‌شون این هست که خود رو برسانند به نفس!
لذا می‌فرمایند حالا که مرده رو دفن کردید، چه این بدنش اجزاء باقی باشه، چه متلاشی باشه، این‌ها دائماً این اجزاء در حرکتند، چون عالم، عالم حرکت هست!
عالم، عالم جنبش و تغیّر هست.
ما وقتی می‌گیم حرکت، مقصودمون حرکت مکانی نیست که!
تغیّر، تبدل، این لازمه‌ی عالم هست.
هر موجودی از نقص به کمال که می‌رسه، ما می‌گیم حرکت؛
این‌ها حرکت می‌کنند؛ وقتی حرکت کنند نزدیک‌ترین چیزی که می‌خوان خود را به اون برسانند، نفس هست!
لذا این‌ها همین‌جور حرکت می‌کنند تا کامل می‌شن، به نفس می‌رسد.
روز قیامت موقعی می‌رسه که تمام این اجزاء أبدان، در اثر حرکت‌ها، رسیدند به نفس!
لذا می‌فرمایند نفس نمیاد طرف اجزاء، اجزاء می‌ره طرف نفس!
این حرکتی که اجزاء دارند خود رو می‌رسانند به نفس، این اون وقت می‌شه معاد جسمانی!
تو همین دنیا بدون اینکه باز بگیم از برزخ آمدن تو دنیا! نه!
تو همین دنیا، این اجزاء متصل می‌شن به أبدان، می‌شه حیات جسمانی دنیوی، اما‌ بعد از تکامل اجزاء در این‌جا.
این معادی که ایشون ثابت می‌کنه،
به‌ نظر می‌رسه که لا غُبارَ علیه (بی‌عیب و نقص)؛ اشکالی نشه براش کرد.
این اجزاء که تکامل پیدا کردند، نزدیک‌تر به اون‌ها از نفس نیست.
نفساً التی فارقت عنه التی کانت فاعله له و کانت بها تمامیه شخصیه.
شخصیت این‌ها به نفس بوده، لذا کمال این‌ها این هست که متصل بشن به نفس.
و این به‌نظر می‌رسه با اصول فلسفی هیچ تزاحمی نداره، تضادی نداره.
و بعد از اینکه می‌آییم به این عالم ماده، عالم ماده، عالم حرکت هست.
لذا حرکت موجوداتی یک معادی جمیع عالم داره که باید بره به طرف کمال.
از جمله این اجزاء متصل می‌شن به نفس، و آن‌وقت هم که متصل شدند، دیگه کمالات دنیوی هم دارند، کمالات اخروی که هر موجودی شما بدانید که کمال بالاتر می‌رسد کمال پایین رو ول نمی‌کنه! موجودی که کمال بالا رو داره، کمال پایین هم واجد هست!

آیت‌الله‌سید‌حسن‌مصطفوی

پیشنهاد ما به شما

کاتالوگ خلقت.

صوت ســـخنرانی: سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


Question   Razz  Sad   Evil  Exclaim  Smile  Redface  Biggrin  Surprised  Eek   Confused   Cool  LOL   Mad   Twisted  Rolleyes   Wink  Idea  Arrow  Neutral  Cry   Mr. Green