صوت ســـخنرانی:
سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
┓ 🖌┏؛
┛┗؛فطری بودن اصل نیاز به حجت الهی
همان طور که خداوند، معرفه الله فطری است
معرفت به نبی و معرفت به امام هم فطری است، خب به چه معنا؟ یعنی مثلا یک نفر بیاید؛ بگوید من امام هستم، فطرت من میگوید؛
این امام است؟
به چه معنا؟
ببینید این به این معنا است که اصل نیازش را ما درک میکنیم اما این که مصداق خاصش کیست، این را باید با عقل به آن برسیم.
یعنی بله در وجود ما، ما مییابیم که؛
باید بالاخره حجتی باشد دست ما را بگیرد!
قوانینی، قواعدی را بدهد از باب تذکر، به همین اندازه فطرت ما این را درک میکند.
اما خب این باید محمد بن عبدالله باشد؟
یتیم ابی طالب باشد؟
فرزند عبدالله و آمنه باشد؟
از کجا؟ فطرت از کجا میتواند این را بفهمد؟
عقل چهجوری میتواند حکم بکند؟
الا این که مواردی را در ارتباط با این شخص خاص باشد که برای ما مسجل بشود که این مصداقی از همان معرفت فطری است که در بطن و کتم ما احساس میکنیم که درست است، باید باشد.
آن چیست؟ به معجزه است.
یعنی اصل نیاز به نبی و حجت و امام این فطری است، اما چیزی که این جا مطرح میشود این است که آیا این که حضرت موسی باشد، یا حضرت عیسی باشد، یا حضرت ابراهیم باشد، اینها فطری است؟ نه!
این جا باید آن فرد معجزه اقامه بکند!
بینه اقامه بکند که ما بفهمیم، این همان مصداقی است که در فطرت، در بطن و کتم ما خدا معرفتش را که قرار داده، معرفت به امام و حجتش را هم قرار داده است پس این باید این جا روشن بشود.
دکتر وحید باقرپور کاشانی