پایگاه اطلاع رسانی وحید باقر پور کاشانی وحید باقر پور کاشانی
صوت ســـخنرانی:
سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
┓ 🖌┏؛
┛┗؛غیبت امام عصر علیه‌السلام سرّی از اسرار الهی.
آقا تشریف بیارن، بین ما هم زندگی بکنن و اساساً هر کسی بالاخره یک نیت شومی داره، خدا همون یک مورد خاص رو خنثی بکنه؛
ولی شیعیان هستن، در کنار حضرت هستن و خیلی مسائل.
بالاخره خدا می‌تونه این کار رو بکنه؟
می‌گیم بله!
چیز غیر ممکنی که نیست!
کی می‌تونه در مقابل قدرت خداوند که «عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» هست بخواد که بایسته؟ هزاران جانیان بخوان که حضرت رو به شهادت برسانند، خدا نخواد نمی‌‌ذاره و می‌تونن حضرت بین‌مون باشه!
پس یک مقدار بحث رو باید بالاتر مطرح بشه چی می‌خوان بگن.
حدیث دوم؛
راوی می‌گه:
«از حضرت صادق صلوات‌الله‌علیه شنیدم که فرمود چرا صاحب این امر غیبتی است که اهل باطل در آن شک کنند».
غیبت یک جوریه که کار به اینجا می‌کشه! «گفتند غیبت برای چیست؟ فرمود به‌واسطه‌ی امری است که کشف آن مأذون نیست».
این چیزی هست اما من اذن ندارم بگم!
یعنی من می‌دانم! امام می‌دونه که چرا امام زمان علیه‌السلام باید غائب باشه! اما من اذن ندارم بگم، من اجازه ندارم بگم و نگفتن.«سؤال کردم حکمت در غیبتش چیست؟
فرمود همان حکمتی که در غیبت حجج گذشته‌ی الهی است».
آقا می‌خواسته بپیچونه به تعبیری! خیلی رک بگم یعنی نمی‌خواسته بگه!
وقتی اول می‌گه اجازه ندارم بگم، چرا دوباره سؤال می‌کنی؟ بعد می‌گه حکمتش چیه؟ همون چیزی که در نسبت با قبلی‌هاست! خب حالا اون چیه؟ اجازه ندارم بگم!
و واقعاً هم این حکمتی بوده!
ببینید چه معنی می‌ده که حضرت موسی وقتی که در اوج قدرت و هدایت قوم و پیروزی بر قوم هست، اون وقت میاد چیکار می‌کنه؟
فرعون رو از بین برده، همه یکدست شدن کنار موسی، یهو غائب می‌شه سی شب، ده شب هم اضافه بشه، بعد یکی به‌عنوان سامری، یک عالم منحرف از بنی‌اسرائیل به‌عنوان سامری بیاد این‌ها رو چیکار بکنه؟ جمعی‌شون رو گوساله‌پرست بکنه!
این چه کاری هست خب!
این همه شما زحمت کشیدی، معجزه ارائه دادی، از دست فرعونیان نجات‌شون دادی این امت رو، ارشادشون کردی، معجزه دیدن، چوب خشک دیدن اژدها شده!
این چه کاریه شما بیای این‌ها رو ول کنی! بعد اون هم مثل گرگ بیاد به جون این‌ها بیفته بعد این‌ها رو بخواد بی‌دین‌شون بکنه!
این چه دلیلی داره؟!
خب یک سرّی هست همین مسئله!
«حضرت می‌فرمایند همان حکمتی که در غیبت حجج الهی، انبیاء سلف علیهم‌السلام است و وجه حکمت کشف نخواهد شد مگر پس از ظهور او».
پس ماها نمی‌فهمیم، خود حضرت می‌فهمه! اما وقتی حضرت تشریف بیارن ظهور بکنن، حکمت گفته می‌شه، آگاه می‌شن.
«چنانچه راز قضایای خضر و موسی کشف نشد مگر پس از وقوع و هنگام جدا شدن ایشان».
یعنی چی شد؟
یعنی بحث سر این هست که سر یک بچه رو زد!
کشتی‌ای رو سوراخ کرد! یک خرابه‌ای رو دیوارش ساخت! حضرت موسی ان‌قلت می‌آورد چرا این بچه‌ی بی‌گناه رو این غلام رو چرا کشتی؟ کشتی رو چرا مال مردم رو سوراخ کردی؟
این گفت بنا شد چیزی نگی دیگه!
آخرش هم گفت دیگه! همه‌ی این‌ها رو یک به یک گفت.
می‌گه چی؟
می‌گه که همچنان که چه وقت؟ یعنی وقتی که خود حضرت تشریف بیارن، همچنان که اون لحظه‌ی آخر که می‌خواد بین موسی و خضر جدایی بیفته و حضرت موسی گفت، وقتی حضرت هم تشریف بیارن اون کشف خیلی چیزها فهمیده می‌شه!یعنی یک چیزهایی هست که غیبت امام زمان علیه‌السلام غیر مستقیم اینقدر امتحان بزرگی هست که تشبیه کردن به مانند موسی‌ای که تاب و طاقت نیاورد در مورد این ماجرا و این عملکرد خضر، همین عملکرد در ارتباط با غیبت هست!
یعنی چی؟
چرا آقا! چرا چنین! این همه مشکلات! این همه ظلم! این همه مسائل!
گاهی‌وقت‌ها نمی‌گه طرف، ته دلش شبهه شبهه شبهه شبهه، یهو می‌بینی به جایی می‌رسه که اصلاً انکار امام زمان علیه‌السلام می‌کنه!
چیز خیلی مهمیه می‌خوام بگم، که تشبیه کرده نسبت به ظرفیت حضرت موسی!
«ای پسر فضل! این امری است از امور و سرّی است از اسرار خداوند و از حکمت‌ها و امور خفیه‌ی پروردگار است و پس از آن‌که دانستیم که خداوند، حکیم است، تصدیق می‌کنیم که تمام افعال او مطابق حکمت است اگرچه راز حکمت را ندانیم. در این روایات اشاراتی برای مردان داناست».
می‌گه آقا خداوند حکیم هست؟ بله!
از حکیم ظلم که صادر نمی‌شه!
از حکیم فعل لغو و بیهوده که صادر نمی‌شه! خب پس چرا این کار رو کرد؟ نمی‌دانیم!
خیلی چیزها بوده مگه ما می‌دانستیم؟!
چرا تو این کشور اومدیم؟
خیلی‌ها می‌گن آقا چه کاری بوده، کاشکی ما مثلاً ما تو آلمان بودیم، تو اتریش بودیم، تو کانادا بودیم!
خب اگه بودیم وضعیت جور دیگه‌ای می‌شد دیگه!
بعضی‌ها اینطوری می‌گن!
من با خیلی‌هاشون برخورد داشتم آرزوشون اینه که اصلاً نفهمن ما ایرانی هستیم، که ما بتونیم اینجا مثلاً یک جایی باشه به‌عنوان یک شهروند فلان کشور باشیم؛ چرا مثلاً شما اینجا بودی.
حالا اصلاً ایران بودیم ایران خوب؛
چرا مشهد بودی؟
چرا این ننه بابا گیر ما اومد؟ ننه بابایی باشه پولدار باشه، فرهیخته باشه، باسواد باشه! مثلاً دارم می‌گم!
حالا چرا اصلاً آدم‌های خوب؟ چرا اینقدر بدبخت و بی‌پولن ما هم چرا بی‌پول شدیم؟همین‌طوری
نمی‌دونیم واقعاً!
نمی‌دونیم!
تمام این مسائل رو نمی‌دونیم، فقط ما در شرایط باید بگیم آقا خدا حکیم هست، ما وظیفه‌مون رو انجام بدیم، هرچی هم بگیم الله الله الله الله، هیچی؛ هیچ اتفاقی هم معمولاً تو خیلی از مسائل می‌بینی شاید اتفاقی هم نیفته ها!
می‌بینی آقا یک عمر گفته خدا پول، نمی‌دونم فلان، تا آخرش هم فقیر بودی!
مثل اون شیخ حسین آل رحیم، وقتی که از ولی عصر می‌خواد آقا این سه تا حاجت داریم، سل دارم، اون دختر هم می‌خوام، وضع مالیم هم خرابه.
آقا می‌گفت دختر بهش می‌رسی، سلت هم خوب می‌شه، پول تا آخر عمرت فقیری!
خب چرا من فقیرم؟
می‌گه حکمتی هست!
فقط بدونیم خدا مهربان‌تر از حتی پدر و مادر و از هر کس که فکر می‌کنی،
خدا ما را از خودمون بیشتر دوست‌مون داره! و اینکه خدا حکیم هست، خدا ظلم نمی‌کنه! حکمتی هست پشت این قضیه؛ نمی‌دانیم!
می‌خوایم ببینیم علت غیبت چیه؟
در یک روایتی فرمودند که از کشته شدن می‌ترسد؛ روایت دوم فرمودند یک سرّی هست.
سرّ هم ما فاش نمی‌کنیم، مأذون هم نیستیم چنین چیزی رو بگیم، وقتی حضرت تشریف میارن شما می‌فهمید.
این دیگه هیچ بحثی نمی‌شه کرد دیگه!
و به نظر من این بهترین وجه هست دیگه! همه رو هم در بر داره.
دکتر وحید باقرپور کاشانی
