صوت ســـخنرانی:
سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
┓ 🖌┏؛
┛┗؛اثرات روح بعد از قبض؛
موجود تعریفش چیه؟
یا به تعبیری وجود، تعریفش چیه؟ چه چیزی رو ما میتونیم بگیم موجود هست؟
موجود در مقابلش معدوم هست دیگه!
وجود هم در مقابلش عدم هست.
میگن موجود و وجود، حقیقتی هست که دارای اثر باشه؛ منتها اثری به تناسب خودش؛
مثلاً یک آتش دارای اثر هست در خارج؛ لذا موجود هست.
یعنی این آتش، حرارت ازش صادر میشه، نور ازش صادر میشه. حالا اگه آتشی باشه که هیچگونه اثری نداشته باشه، بگن این معدوم هست اصلا آتش نیست دیگه!
حتی چیزی که امر ذهنی باشه، یک آتش ذهنی دارای آثاریست، منتها آثار ذهنی خودش رو داره.
درسته اون آتش که شما تصور میکنید در ذهنت، ذهنت رو نمیسوزونه!
اما تصور آب با آتش کردن میبینی متفاوت هست.
لذا وقتی شما میبینی که تو خاطرات خودت تصور دریا که میکنی، یک حسی بهت دست میده!
تصور آتش میکنی حس دیگهای بهت دست میده!
تصور دشت و دمن میکنی حس دیگهای دست میده!
تصور پاکوتل بهقول ایشون میکنی یک حس دیگه، حسش متفاوت هست!
لذا میگیم موجود هست، در ذهن ماست، آتش ذهنی هم موجود هست؛
منتها اثرش به اقتضای خلقت و طبیعت خودش هست.
خب ایشان (علامه شیخ مجتبی قزوینی) میفرمایند چی؟
«و نیز در فلسفه مبرهن هست که تعطیل در وجود محال هست. یعنی نشاید که موجودی
باشد ولی دارای اثر و فایده نباشد…»
اساساً هر چیزی که موجودیت داشته باشه، دارای اثر هست، حالا اثر چی؟ به اقتضای خلقت و رتبهی خودی که دارد
«و نیز بقای روح پس از مفارقت از بدن، مسلّم است…»
یعنی بهعنوان یک مسلمان یا فیلسوف اسلامی قائل نیست که این روح معدوم میشه، روح نابود میشه!
این قولی که آتئیستها میگن ماتریالیستها میگن. ماتریالیست وقتی نگاه میکنی اصلاً نه تناسخ رو قبول دارن، نه معاد رو قبول دارن!
میگه این روح و بدن و روح از ویژگیهای همین بدن هست، سیستم و رابطههای دقیقی که هست تشکل روح رو میده، روح داری. اگه اختلال در یک نقطهای از بدنت به وجود بیاد، کل از کار میافته، میگن روحش گرفته شد!
در صورتی که تمام ارتباطات درستی که این سیستم بدنی با هم داشته باشن رو همدیگه میگن روح!
روح یک چیزی غیر از بدن نیست که!
لذا جمعی گفتن این خواص فیزیک و شیمیایی مغز هست.
روحی غیر از بدن که حالا بدن، طرف مرد روحش یک جا باشه، قائل به روح نیستن اصلاً! این حرفها رو قبول ندارن اونها که!
یک فیلسوف مسلمان، یک مسلمان، یک کسی که دیندار باشه، قبول داره که بالاخره این روح بعد از بدن هست؛
حالا یا قائل به تناسخ هست میگه که این روح همینطور میچرخه؛ یا میره تو عالم برزخ و بعد هم در قیامت و به همین صورت هست.
«پس ناگزیر برای روح پس از مفارقت از بدن باید لذائذ و آلامی باشد».
حالا این روح وقتی که مرد از بدن جدا شد، گفتیم که حالا اینکه جدا شد، این روح دارای اثر هست یا نه؟
اگه دارای اثر نباشه که موجودیت نداره!
خب اینجا اثراتی که در ارتباط با روحی که با بدن بود، اثراتش چی بود؟ یا خوشحال بود یا ناراحت بود دیگه! شاد بود دیگه!
دکتر وحید باقرپور کاشانی