مقدمه:
مساجد در اسلام از جایگاه والایی برخوردارند و رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز دستورات فراوانی درباره مسجدها صادر کردهاند که نشان دهندهی احترام و اهمیت فوق العادهی این مکان عبادی در نزد ایشان است. به عنوان نمونه آن حضرت میفرمایند:
اطفال و دیوانگان (که نظم و احترام مسجد را به هم میزنند) به مسجد راه ندهید. در مسجد صدایتان را بلند نکنید، خرید و فروش و جدال نکنید و… .
ر ک: النوری الطبرسی، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۳۸۱، تحقیق : مؤسسه آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ۱۸ جلدی، چاپ اول، بیروت، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ۱۴۰۸ هـ، باب کراهه البیع والشراء فی المسجد، وتمکین الصبیان والمجانین منه، وانفاذ الاحکام، وإقامه الحدود ورفع الصوت فیه ، واللغو والخوض فی الباطل، ح۳۸۳۵ / ۱ .
القزوینی، أبو عبدالله محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۲۴۷، ح۷۵۰، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، کتاب المساجد و الجماعه، بَاب ما یکْرَهُ فی الْمَسَاجِدِ.
در این میان، مسجد نبوی نه تنها از تمامی مساجد بالاتر است؛ بلکه به عقیدهی مسلمانان مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از مسجد الحرام از نظر شرافت در رتبهی دوم قرار دارد و حتی بنا بر نظر بعضی، از مسجد الحرام نیز افضل است و مسجد الحرام در رتبهی دوم قرار دارد؛ چنانچه جزیری شافعی در کتاب الفقه علی المذاهب الأربعه به این مطلب اشاره می کند.
ر ک: الجزیری، عبد الرحمن بن محمد عوض (المتوفى: ۱۳۶۰هـ)، الفقه على المذاهب الأربعه، ج ۱، ص ۲۶۴، دار الکتب العلمیه، بیروت – لبنان، الطبعه الثانیه، ۱۴۲۴ هـ – ۲۰۰۳ م. متن عبارت: المالکیه قالوا: أفضل المساجد المسجد النبوی، ثم المسجد الحرام، ثم المسجد الأقصى وبعد ذلک المساجد کلها سواء. نعم الصلاه فی المسجد القریب أفضل لحق الجوار.
از طرفی مشغول شدن به لهو و لعب، از صفاتی است که در قرآن و روایات اسلامی مورد انتقاد قرار گرفته است. تا جایی که خداوند متعال رویگردانی از کارهای لغو را یکی از صفات مؤمنین شمرده است؛ چنان چه در قرآن کریم می فرماید:
وَالَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ. سورهی مؤمنون، آیهی۳
این در حالی است که در برخی از کتابهای شش گانه اهل سنت که نزد آنان از اعتبار بسیار زیادی برخوردارند روایاتی را نقل می کند که به یقین با شأن وجود مقدس رسول مهربانی سازگاری ندارد و موجب توهین به آن وجود پاک میشود. در ضمن روایاتی تصریح شده است که نعوذ بالله رسول خدا صلی الله علیه و آله به اتفاق همسرش در مجالس رقص و آواز حاضر می شد.
بخاری و مسلم در صحیح خود چنین می نویسند:
حدثنی أبو الطَّاهِرِ أخبرنا بن وَهْبٍ أخبرنی یونُسُ عن بن شِهَابٍ عن عُرْوَهَ بن الزُّبَیرِ قال قالت عَائِشَهُ والله لقد رأیت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم یقُومُ على بَابِ حُجْرَتِی وَالْحَبَشَهُ یلْعَبُونَ بِحِرَابِهِمْ فی مَسْجِدِ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم یسْتُرُنِی بِرِدَائِهِ لِکَی أَنْظُرَ إلى لَعِبِهِمْ ثُمَّ یقُومُ من أَجْلِی حتى أَکُونَ أنا التی أَنْصَرِفُ فَاقْدِرُوا قَدْرَ الْجَارِیهِ الْحَدِیثَهِ السِّنِّ حَرِیصَهً على اللَّهْوِ .
عایشه میگوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم در حالی که درب اتاق من ایستاده بود و اهل حبشه در مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله با ابزار جنگی خود (دشنه) میرقصیدند، پیامبر صلی الله علیه و آله مرا با عبایش پوشاند تا رقص آنان را تماشا کنم و به خاطر من آن قدر ایستاد تا اینکه من بازگشتم (از تماشای آنان سیر شدم)، پس حال دخترکان کم سن و سالی را که به لهو و لعب اشتیاق دارد، رعایت کنید.
مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، ج ۲، ص ۶۰۹، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، کتاب صلاه العیدین، بَاب الرُّخْصَهِ فی اللَّعِبِ الذی لَا مَعْصِیهَ فیه فی أَیامِ الْعِیدِ
محمد بن اسماعیل البخاری، صحیح البخاری، ج ۱، ص ۱۷۳، تحقیق : د. مصطفى دیب البغا، کتاب الصلاه، ابواب المساجد، بَاب أَصْحَابِ الْحِرَابِ فی الْمَسْجِدِ .
جسارت به ساحت مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله بدین جا ختم نشده و در جایی دیگر از صحیح بخاری و صحیح مسلم آمده است که ابوبکر از وضعیت زنان خواننده به صدا در آمده ولی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نعوذ بالله اعتنایی نمی کرده است و آنان در خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله در برابر ایشان به ساز و آواز می پرداختند، چنانچه می نویسند:
حدثنا أَحْمَدُ قال حدثنا بن وَهْبٍ قال أخبرنا عَمْرٌو أَنَّ مُحَمَّدَ بن عبد الرحمن الْأَسَدِی حدثه عن عُرْوَهَ عن عَائِشَهَ قالت دخل عَلَی رسول اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَعِنْدِی جَارِیتَانِ تُغَنِّیانِ بِغِنَاءِ بُعَاثَ فَاضْطَجَعَ على الْفِرَاشِ وَحَوَّلَ وَجْهَهُ وَدَخَلَ أبو بَکْرٍ فَانْتَهَرَنِی وقال مِزْمَارَهُ الشَّیطَانِ عِنْدَ النبی صلی الله علیه و آله فَأَقْبَلَ علیه رسول اللَّهِ علیه السَّلَام فقال دَعْهُمَا فلما غَفَلَ غَمَزْتُهُمَا فَخَرَجَتَا وکان یوم عِیدٍ یلْعَبُ السُّودَانُ بِالدَّرَقِ وَالْحِرَابِ فَإِمَّا سَأَلْتُ النبی صلی الله علیه و آله وَإِمَّا قال تَشْتَهِینَ تَنْظُرِینَ فقلت نعم فَأَقَامَنِی وَرَاءَهُ خَدِّی على خَدِّهِ وهو یقول دُونَکُمْ یا بَنِی أَرْفِدَهَ حتى إذا مَلِلْتُ قال حَسْبُکِ قلت نعم قال فَاذْهَبِی .
عایشه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله بر من وارد شد، دو کنیز نزد من اشعاری را که در روز جنگ بعاث با غنا خوانده میشد به صورت غنا برایم میخواندند، رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم در جای خود دراز کشید و صورتش را برگرداند، ابوبکر وارد شد و به من نهیب زد و گفت: نزد پیامبر موسیقی شیطانی مینوازید، رسول خدا صلی الله علیه و آله رو به ابوبکر کرد و فرمود: رهایشان کن؛ زمانی که ابوبکر لحظهای غافل شد (حواسش پرت شد)، آن دو کنیز را نیشگون گرفتم آنان نیز از اتاق خارج شدند. روز عیدی بود، سودانیها با سپر و ابزار آهنی جنگی خود (همانند دشنه) میرقصیدند، از پیامبر صلی الله علیه و آله درخواست کردم مرا به تماشای آنان ببرد و یا اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله به من فرمود دوست داری آنها را تماشا کنی؟ گفتم: آری، پس ایشان مرا بر پشت خود گذاشت در حالی که گونهام بر گونهی او بود و میگفت: ای بنی ارفده ادامه دهید و آن حضرت همینطور ادامه داد تا اینکه من خسته شدم، ایشان فرمود: کافی است، گفتم بله، فرمود: پس برو.
مسلم بن حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، ج۲، ص۶۰۹، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، کتاب صلاه العیدین، بَاب الرُّخْصَهِ فی اللَّعِبِ الذی لَا مَعْصِیهَ فیه فی أَیامِ الْعِیدِ، ح۸۹۲٫
محمد بن اسماعیل البخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۳۲۳، تحقیق : د. مصطفى دیب البغا، کتاب العیدین، بَاب الْحِرَابِ وَالدَّرَقِ یوم الْعِیدِ، ح۹۰۷، و ج۳، ص۱۰۶۴، کتاب الجهاد و السیر، بَاب الدَّرَقِ، ح۲۷۵۰٫
ترمذی یکی دیگر از نویسندگان کتابهای شش گانه اهل تسنن، پا را فراتر گذاشته و اهانت را به اوج خود میرساند و روایت میکند که آن حضرت به همراه همسرش به تماشای رقص زن رقاصهای رفت:
حدثنا الْحَسَنُ بن صَبَّاحٍ الْبَزَّارُ حدثنا زَیدُ بن حُبَابٍ عن خَارِجَهَ بن عبد اللَّهِ بن سُلَیمَانَ بن زَیدِ بن ثَابِتٍ أخبرنا یزِیدُ بن رُومَانَ عن عُرْوَهَ عن عَائِشَهَ قالت کان رسول اللَّهِ صلی الله علیه وآله جَالِسًا فَسَمِعْنَا لَغَطًا وَصَوْتَ صِبْیانٍ فَقَامَ رسول اللَّهِ صلی الله علیه و آله فإذا حَبَشِیهٌ تَزْفِنُ وَالصِّبْیانُ حَوْلَهَا فقال یا عَائِشَهُ تَعَالَی فَانْظُرِی فَجِئْتُ فَوَضَعْتُ لَحْیی على مَنْکِبِ رسول اللَّهِ صلی الله علیه و آله فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَیهَا ما بین الْمَنْکِبِ إلى رَأْسِهِ فقال لی أَمَا شَبِعْتِ أَمَا شَبِعْتِ قالت فَجَعَلْتُ أَقُولُ لَا لِأَنْظُرَ مَنْزِلَتِی عِنْدَهُ إِذْ طَلَعَ عُمَرُ قال فَارْفَضَّ الناس عنها قالت فقال رسول اللَّهِ صلی الله علیه وآله إنی لَأَنْظُرُ إلى شَیاطِینِ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ قد فَرُّوا من عُمَرَ قالت فَرَجَعْتُ.
عایشه میگوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بود ناگهان همهمه و صدای بچه ها را شنیدیم، پیامبر صلی الله علیه و آله برخاست، دید زن حبشیهای میرقصد و بچه ها اطراف او را گرفته اند، آن حضرت فرمود: ای عایشه بیا نگاه کن، من آمدم و چانه ام را بر شانه ی پیامبر صلی الله علیه و آله گذاشتم و از حد فاصل بین شانه و سر پیامبر صلی الله علیه و آله نگاه به آن زن رقاصه میکردم، رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمود: آیا (از تماشای رقص) سیر شدی؟ آیا سیر شدی؟ و من میگفتم نه تا ببینم جایگاهم نزد آن حضرت چقدر است (چقدر به خاطر من صبر میکند)، ناگهان عمر آمد، مردم از اطراف آن زن پراکنده شدند، عایشه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شیطانهای انس و جن را میبینم که از عمر فرار میکنند، عایشه میگوید: من نیز برگشتم.
محمد بن عیسى ابو عیسى الترمذی السلمی، سنن الترمذی، ج۵، ص۶۲۱، ح۳۶۹۱، تحقیق : أحمد محمد شاکر وآخرون، کتاب المناقب عن رسول الله صلی الله علیه و سلم ، بَاب فی مَنَاقِبِ عُمَرَ بن الْخَطَّابِ.
نکتهی حایز اهمیتی که باید مد نظر گرفت، این است که در جایی دیگر از صحیح مسلم روایتی به همین مضمون آمده است که حبشی ها در مسجد مشغول رقاصی بودند چنان چه مسلم می نویسد:
حدثنا زُهَیرُ بن حَرْبٍ حدثنا جَرِیرٌ عن هِشَامٍ عن أبیه عن عَائِشَهَ قالت جاء حَبَشٌ یزْفِنُونَ فی یوْمِ عِیدٍ فی الْمَسْجِدِ فَدَعَانِی النبی صلى الله علیه وسلم فَوَضَعْتُ رَأْسِی على مَنْکِبِهِ فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إلى لَعِبِهِمْ حتى کنت أنا التی أَنْصَرِفُ عن النَّظَرِ إِلَیهِمْ .
عایشه می گوید که حبشی ها به مسجد آمدند و در آنجا به رقص می پرداختند. پیامبر صلی الله علیه و آله مرا صدا زد و سرم را روی شانهی آن حضرت قرار دادم و به تماشای رقص آنان پرداختم تا جائی که از تماشای آنان منصرف شدم.
النیسابوری القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (متوفاى۲۶۱هـ)، صحیح مسلم، ج ۲ ص ۶۰۹ ، ح۸۹۲ ، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت.
نووی از شارحین صحیح مسلم، در ذیل این حدیث، کلمه یزفنون را چنین ترجمه می کند:
قولها جاء حبش یزفنون فی یوم عید فی المسجد هو بفتح الیاء واسکان الزای وکسر الفاء ومعناه یرقصون.
کلام عایشه که گفته حبشی ها روز عید در مسجد مشغول رقاصی بودند…. معنای یزفنون، رقاصی است.
النووی الشافعی، محیی الدین أبو زکریا یحیى بن شرف بن مر بن جمعه بن حزام (متوفاى۶۷۶ هـ)، شرح النووی علی صحیح مسلم، ج۶، ص۱۸۶، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، الطبعه الثانیه، ۱۳۹۲ هـ.
در پایان بحث چند سوال مطرح می شود:
۱ـ آیا ممکن است برترین پیامبر الهی اجازه دهد جلسهی رقص در مسجدش برگزار گردد و حتی همسر جوانش را به دوش گرفته و با هم برای تماشای رقص به مسجد بروند؟!
۲ـ آیا برگزاری مجلس رقص در مسجد آن هم مسجد نبوی، با تقدس این مکان سازگاری دارد؟!
۳ـ آیا میتوان گفت پیامبر صلی الله علیه و آله در منزل خود جلسه ساز و آواز شیطانی برگزار میکند و زشتی این مساله را ابوبکر بیش از ایشان درک می کند و ایشان بی تفاوت است؟
۴ـ آیا ممکن است برترین پیامبر الهی به تماشای زن رقاصه بنشیند و عمل شیطانی انجام دهد؟! ولی عمر نه تنها این عمل شیطانی را انجام نمیدهد؛ بلکه شیطانهای جن و انس از او فرار میکنند اما از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله فرار نمیکنند؟!
۵ـ چگونه خداوند ابوبکر را عمر را پیامبر قرار نداد و حضرت محمد صلی الله علیه و آله را پیامبر نمود؟! با اینکه طبق این روایات آن دو بیش از پیامبر صلی الله علیه و آله به مسائل دینی پایبندند. با این اوصاف آیا عدالت خداوند زیر سؤال نمی رود؟
۶ـ آیا نسبت دادن چنین چیزی به رسول خدا صلی الله علیه و آله مخالفت کردن با قرآن نیست و پیامبر صلی الله علیه و آله را در برابر قرآن قرار نمیدهد؟!
]مَا لَکُمْ کَیفَ تَحْکُمُونَ[. (قلم/۳۶)
*موفق باشید
گروه پاسخ به شبهات
موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)