دختر شهید عماد مغنیه می گوید …

8d4f2dc62375d70af6eca3a12b95470a-425

 

فاطمه (دختر شهید عماد مغنیه) می گوید:

مادر من یک زن فوق العاده است، خبر شهادت بابا که رسید رفت و دو رکعت نماز خواند…

همه ی ما را مادر آرام کرد، بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند، وقتی دید در مواجه با پیکر بابا بی تاب شده ایم،

خطاب به جنازه بابا گفت؛
الحمدالله که وقتی شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند…

همین یک جمله ما را آنقدر خجالت داد که آرام شدیم.

بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشییع برگزار می شد، یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند…

خبر شهادت برادرم جهاد را هم که شنید همین طور…

دلم سوخت وقتی برادرم جهاد را دیدم…

مثل بابا شده بود…
خون ها را شسته بودند ولی جای زخم ها و پارگی ها بود، جای کبودی و خون مردگی ها…

تصاویر شهادت بابا و جهاد با هم یکی شده بودند و یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمی توانم تحمل کنم…

باز مادر غیر مستقیم من و مصطفی را آرام کرد.

وقتی صورت جهاد را بوسید گفت:
ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده؛
البته هنوز به ارباً اربا نرسیده…

باز خجالت آراممان کرد…

پیشنهاد ما به شما

غروب اسلام در آندلس!

❲﷽❳ ◈ ━━ 𝐕𝐈𝐃𝐄𝐎 𝐏𝐎𝐒𝐓 ━━ ◈ ≻ غروب اسلام در آندلس! ꨄ︎ .. …دانلودویدئو… …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


Question   Razz  Sad   Evil  Exclaim  Smile  Redface  Biggrin  Surprised  Eek   Confused   Cool  LOL   Mad   Twisted  Rolleyes   Wink  Idea  Arrow  Neutral  Cry   Mr. Green