حجاب به معنای پوشیده بودن یکی از احکام ادیان و مذاهب مختلف است؛ اما برخی بر این گماناند که این حکم تنها مختص به دین مبین اسلام است. سیر و تاملی در تاریخ فرهنگ و تمدن ملل در سدههای مختلف، نشانگر آن است که مسالهی پوشش بدن آدمی و احکام مخصوص آن، به ویژه در زنان، مسالهای فراگیر بوده است[۱]. «ویل دورانت» در اثر معروفش «تاریخ تمدن» اعتقاد دارد جایگاه و نقش پوشش زنان در میان ایرانیان دوران باستان آنچنان بارز و برجسته است که میتوان ایران را خاستگاه و منشا اصلی انتشار و پراکندن حجاب در جهان دانست.[۲]
بر اساس مستندات تاریخی در بیشتر اقوام و ملل پوشش رایج بوده است؛ اما گذر زمان و تغییر و تحول در اندیشه، باور و فرهنگ در شکل و کیفیت آن تغییراتی ایجاد کرده است. حضرت مریم(سلاماللهعلیها) که به عنوان بانویی مقدس در فضای الهیاتی کتاب مقدس و جامعهی کلیسایی و نیز عموم مردم مومن مسیحی و مسلمان شناخته شده است در صورت و شمایلی پوشیده تا اوایل دورهی نوزایی(رنسانس) معرفی و نمایش داده میشد. پوشیده شدن سر به خصوص با شنلی نیلی رنگ حتی بعد از رنسانس جای دقت و تامل دارد.
کتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» اثر آقای «جلیل ضیاء پور» پوشش زنان در دورهی مادها را با تکیه بر نقوش برجسته و برجا مانده از آن دوران از دید شکلی با پوشاک مردان یکسان توصیف میکند. نویسندهی اثر، تمایز و تفاوت مرد و زن را به علت اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، معرفی میکند و میگوید: «به نظر میرسد که زنان پوششی نیز روی سر خود گذاردهاند و از زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است».[۳]
به نظر میرسد که پوشش زنان در دوران هخامنشیان با دوران مادها چندان تفاوتی نکرده باشد. پیرامون پوشاک زنان در این دوره چنین نوشته شده: «از روی برخی نقوش برجای مانده از آن زمان، به زنان بومی بر میخوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است. به زنان دیگر آن دوره نیز برمیخوریم که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل شکل بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است».[۴] در دورهی اشکانیان هم زنان پیراهنهای بلندی که تا روی زمین، گشاد، دارای آستین و یقیهی راست و چیندار بوده به تن میکردهاند. آنان پیراهن دیگری نیز بر روی اولی پوشیده و رویشان چادری بر سرمیکردهاند.[۵]
در کتاب«پوشاک اقوام مختلف» نویسنده و طراح «براون و اشنایدر» تصاویر پوشاک اقوام و ملل مختلف از دورهی باستان تا قرن بیستم میلادی ارائه شده است. نگاهی هر چند گذرا به محتوای این کتاب نشان میدهد که در دورهی باستان در بین اقوام، نژاد و ادیان مختلف شامل: یهودی، مسیحی، زرتشتی، عرب، یونانی، رومی، ژرمن و … زن به صورتی پوشیده بوده است.[۶]
در کتاب «تاریخ لباس» اثر «ویل کاکس و روت ترنر» مربوط به قرن نوزدهم میلادی(۱۸۸۸م) هم پوشاک زنان و مردان در بازهای ۵۰۰۰ ساله بررسی شده و نشان داده میشود که تا قرن ۱۹ میلادی پوشش زنان به نحوی متفاوت از دوران مدرن با لباسهای بلند شکل میگرفته؛ البته در بین اقوام و ملل مختلف بر اساس فرهنگ، محیط اجتماعی، شرایط و موقعیت جغرافیایی، آداب و رسوم و … شکل و فرم لباس تغییر مییافته؛ ولی پوشش سرتاسری بدن حفظ میشده است.[۷] به مرور زمان و در طی حوادثی چون رنسانس، انقلابهای فرانسه و انگلستان، ظهور جنبش فمینیسم و … تغییرات محسوس و چشمگیری در وضع ظاهر و پوشش زنان و مردان رخ داد.[۸]
در نتیجه: طبق نقوش به جا مانده و کتب تاریخی، لباس زنان همیشه به نحوی بوده که تمام بدن آنها را به صورت یکنواخت پوشانده و از مردان متمایز کرده است؛ اما در دوران جدید و ۲۰۰ سال اخیر در اروپا وضعیت فرق کرده و زن به صورت نیمهلخت جلوهگر شده است که اولین ضربه از این وضعیت، متوجه خود زن شد و ارزش و جایگاه خود را از دست داد و هماکنون در غرب بیشتر به یک کالا برای هوسبازی مردان جامعه تبدیل شده است تا رکن دوم جامعه.
————————————————————
پینوشت
[۱]. به طور نمونه در سفر تثنیه آمده است: «و مرد لباس زن را نپوشد، زیرا هر که این را کند مکروه یهُوَه خدای توست»(تثنیه ۲۲: ۵).
[۲]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۲، ص۷۸ .
[۳]. جلیل ضیاءپور، پوشاک باستانی ایرانیان، ص ۵۴.
[۴]. همان، ص ۵۶٫
[۵]. همان، ص ۱۹۴٫
[۶]. براون و اشنایدر، پوشاک اقوام مختلف، ترجمهی یوسف کیوان شکوهى، انتشارات کارگاه هنر، ۲۵۰ص.
[۷]. ویل کاکس و روت ترنر، تاریخ لباس، انتشارات توس.
[۸]. به طور نمونه نک: به مجلدات کتاب تاریخ تمدن اثر ویل دورانت؛ مثل جلد «روسو و انقلاب»(ص ۲۳۳) و … .