صوت ســـخنرانی:
سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی
𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍
•دانلود ڪلیپ، pdf و صوتِ سخنرانی با ڪلیڪ روے عبارات زیر:
┓ 🖌┏؛
┛┗؛ علت سکوت امیرالمؤمنین علیهالسلام ↓📋 › ؛
یک قضاوت محیرالعقولی از حضرت امیر هست خیلی عجیبه!
میگفتن دو تا خانم، اینها آمدن محضر حضرت امیر، سر و صدا و شکایت! یک بچه هم بود!
هر دو گفتند که یا علی! این بچه، بچهی ماست!
اون موقع آزمایش ژنتیک و DNE و این چیزها که نبود!
هر دو میگفتن آقا این بچه، بچهی ماست!
حالا ما چیکار باید بکنیم؟
نه شاهدی! نه مدرکی!
دو تا خانم اومدن، هر دو هم گریه و سر و صدا که این بچه بچهی ماست!
یا علی قضاوت کن! چیکار کنیم؟
حضرت شروع کردن اینها رو موعظه کردن. گفتن اون که مادر اصلی نیست بکشه کنار! این کار ناصحیح هست، ضد دین هست! ضد انسانیت هست! اصلاً گوش نمیدادن!
زنها دو تایی سر و صدا که این بچه بچهی ماست!
حضرت گفتن قنبر! شمشیر رو بیار!
شمشیر رو بلند کردن.
گفتن چیکار میخوای بکنی؟
گفتن بچه رو دو نیم میکنیم! نصفش رو میدیم به یک مادر! نصفش رو میدیم مادر دیگه! دیگه سر و صدایی نمیشه!
اینجا هر دو تا نگاه کردن و شمشیر که برد بالا یک زن جیغ کشید!
گفت یا علی من غلط کردم!
این بچه، بچهی ما نیست!
حضرت امیر بچه رو برداشتن به همون زن دادند!
اون زن دیگه گفت این خودش اعتراف کرد!
گفت این مادر اصلی هست! مادر اصلی میگه این بچه در دامان نامادری باشه ولی از بین نره!
حالا ببین این نکته اینجا اینه؛ در مورد حضرت امیر اینه؛
اسلام مثل بچهای بود در دست حضرت امیر! حضرت امیر این رو بزرگش کردن، پیامبر این رو بزرگش کردن!
اینها میخواستن دین رو از بین ببرند، دید اختلاف میشه حضرت امیر!
سر خلافت، خلافت ظاهری اختلاف میشه!
کار به جایی میرسه که اصل اسلام از بین میره! اصل اسلام!
مردم علاقمند به اسلام تو جریانات دارن قرار میگیرند، یک جریان قدرت سیاسی نباید اصل اسلام رو از بین ببره!
گفت این بچه دست این افراد ناسالم باشه ولی از بین نره!
نکته اینه!
یعنی بذار خلافت دست اولی باشه، دست دومی باشه، دست سومی باشه، اصل اسلام از بین نره!
موعظهای که پیامبر قبل از وفاتشون میکردن یا علی! اگه این کار رو کردن که این کار رو میکنن صبر کن! که نکنی اصل اسلام از بین میره!
شخصیتی مثل علی علیهالسلام که اولین کسی که به پیامبر ایمان آورد، در لَیلَهُ المَبیت، قبیلههای مختلف، همپیمان شدن از کفار و مشرکین از هر کدام یک نماینده، جمعیتی بسیار، شمشیرها برهنه، در شعب ابیطالب! جمعیتی محدود، گفتن همه میریزیم، پیامبر رو نیمه شب میکشیم، از هر قبیله هم یکی هست، نهایتش خونبها رو میدیم! نمیتونن جنگ بر علیه ما بکنن! قیام بر علیه ما بکنن، کل کفار و مشرکین همین کار رو کردن!
نیمه شب ریختن، شمشیرها آماده، شمشیر رو فرود میخواستن بیارن، جای پیامبر که خوابیده بود دیدن علی هست!
پیامبر آمد به آقا امیرالمؤمنین گفت که یا علی! تو جای من میخوابی؟
خوب دقت بفرمائید نکته اینجاست!
تو جای من میخوابی؟ نگفت آقا من میخوابم کشته میشم یا کشته نمیشم!
گفت آقا اگه من بخوابم شما در امانی؟
به مصلحت اسلام هست؟
گفت بله یا علی!
گفت میخوابم!
شوخی نیست!
میدانست که همون شب افراد میخوان حمله بکنن، پیامبر نیمه شب خارج شده از شعب ابیطالب.
شخصیتی که جون داده برای این اسلام!
دکتر وحید باقرپور کاشانی