پایگاه اطلاع رسانی وحید باقر پور کاشانی وحید باقر پور کاشانی
مقاله‌های مرتبط
پیشنهاد ما به شما
اثبات ولایت بلافصل امیرالمؤمنین علیه‌السلام از حدیث منزلت.
صوت ســـخنرانی: سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ …
صوت ســـخنرانی: سخنران: دڪتر وحید باقرپور ڪاشانی 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ 𑁍 ⋆ …
عقاید مردم دنیا را از یک دیدگاه به دو دسته اند: یا حقایق خارجی را می پذیرند یا رد میکنند. سوفستایی ها فرقه ای بودند که برخی از آنها از عقاید خارجی همه را وهم می انگارند و برخی فقط خود را می پذیرند و بقیه “واقعیتها” را خواب می پندارند. اتلاق کلمه ی واقعیت بر این اساس است که واقعیت ملموس تر از آنچه تجربه میکنیم نمیشناسیم. پس خواب نیستیم!
کسانی هم شک دارند به واقعیت خارج از ذهن و شکاکان نام دارند.
دسته ای از مردم که حقایق را می پذیرند به دو دسته اند: مادیون یا ماتریالیستها و الهیون.
مادیون اعتقاد به وجود خالق ماورائی ندارند و منشا همه چیز را ماده میدانند اما الهیون به یک حقیقت غیرمادی معتقدند.
بحث حاضر در کلیپ به دلایل رد نظریه ی ماتریالیستی پرداخته است. ماتریالیستها دو دسته اند: مکانیکی و دیالکتیکی که بر اساس هر دوی آنها ماده در حال حرکت است.
در نظریه مکانیکی حرکت به ماده عارض است و جوهری آن نیست. در نظریه دیالکتیک علاوه بر حرکت عارضی، ذات ماده عین حرکت است.
دلایل رد نظرات ماتریالیستی:
اولا ماده همیشه دارای حرکت است (ما هم می پذیریم چون ماده بطور عینی و وضعی و کمی و کیفی در حرکت است یا ممکن الحرکت است!). در برخورد با این واقعیت، حرکت عارضی و ذاتی را داریم.
اگر به حرکت عارضی بپردازیم این حرکت نمی تواند ناشی از خود جسم و یا اجزای آن باشد (نظر: طبق قانون سوم نیوتن هر جزئ از ماده به جزئ دیگر یا به ماده دیگر نیرویی اعمال نمیکند مگر این که خود نیروی در جهت مخالف را از جسم مقابل دریافت میکند. پس در مجموع، کل نیروهای داخلی یک جسم نمیتواند به حرکت خالص جسم بیانجامد.) پس ماده خودبخود نیازمند است و متکی به نفس نیست. اگه این نیاز به حرکت را ماده دیگر تامین کند این ماده جدید هم نیازمند ماده دیگر است و … اما آخرین حلقه نیز ماده است (طبق ماتریالیسم) که باز نیازمند است. پس وجود یک عامل غیرمادی اثبات میشود.
اگر به حرکت ذاتی هم بپردازیم آن هم ایراد دارد زیرا حرکت مسبوق به عدم است پس ماده بنا به حرکتش ثابت نیست و حادث است یعنی ماده عین نیاز است. (نظر: حرکت نمی تواند ذاتی ماده باشد شاید بخاطر این که خود حرکت نسبی است، اگر شما در قطاری که حرکت میکند! باشید شخص ساکن در ایستگاه را در حرکت و خود را ساکن میبینیدو آن شخص هم شما را متحرک و خود را ساکن میبیند و از دیدگاه علمی هر دو درست میگویند.)
۲- ماده دارای شکل است که توسط محدود کننده خارجی ایجاد شده و تغییر میکند پس ذاتی آن نیست.
۳- ماده مرکب است پس ذاتش تجزیه پذیر است.
۴- ماده سایر مشخصاتش هم مثل دمای آن متغیر است.
نتیجه: ماده در ذات خود هیچ خاصیت متکی به نفس ندارد و وابسته است.
(نظر: از دیدگاه فیزیک، ماده و انرژی کاملا هم ارز هستند و ماده می تواند تمام مشخصاتش را از دست داده تبدیل به انرژی شود و برعکس. پس ماده خودبه خود ماهیت مستقل ندارد.)
احسن به شما
ممنون استاد