رد مجلسی بر نظریه فلسفی روحانی بودن معراج (نقد فلسفه در آثار علامه مجلسی ـ ۵)

مهدی نصیری

از دیگر خطاهای اعتقادی فلاسفه مسلمان انکار جسمانی بودن معراج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. فلسفه بر اساس مبانی نجومی خود که امروزه به کلی باطل و منسوخ شده است، خرق و التیام (شکافتن و جوش خوردن) در افلاک و آسمانها را محال دانسته و نمی تواند بپذیرد که پیامبر اسلام با بدن عنصری خود از جوّ زمین خارج شده و به آسمانها رفته باشد. از همین رو معراج را بر خلاف آیات و روایات که بر صعود و عروج  پیامبر با بدن و جسم مبارکشان تاکید دارند، امری روحانی و یا رؤیا و یا شبیه به رؤیا می دانند.

علامه مجلسی در این موضوع نیز به نقد و رد فلاسفه پرداخته و اعتقاد آنان را بر خلاف دهها آیه و روایت که صریح در معراج جسمانی پیامبر است، می داند.

وی در رساله اعتقادات می نویسد:

« واجب است بر تو اقرار به اینکه معراج حضرت رسول صلَّی الُله علَیهِ و آلهِ جسمانی بوده است و با همین بدن شریف به معراج رفته و از آسمان ها گذشته است و گوش نده به شبهات فلاسفه که می گویند: خرق (شکافتن) و التیام (به هم پیوستن) در افلاک ممکن نیست، چرا که اینها خیالاتی سست و بی پایه است و معراج از ضروریات دین و انکار آن موجب کُفر است. و لازم است که تو، راجع به آنچه اخبار از طرف ایشان رسیده، در مقام تسلیم باشی؛ پس اگر عقلت آن را درک کرد، به آن تفصیلا ایمان داشته باش و اگر عقلت نرسید، به آن اجمالا ایمان داشته باش و علم آن را به خود ایشان واگذار کن و مبادا از این جهت که عقلت به آن اخبار نرسیده، گفته های ایشان را ردّ کنی؛ چرا که شاید همان مطلب از ایشان باشد و تو به بد فهمی خود آن را ردّ کرده و خدای تعالی را بر فراز عرش، تکذیب کرده باشی و این فرموده امام صادق علیه السّلام است در صعب و مشکل بودن احادیث امامان و اینکه کلام ایشان دارای وجوه بسیار است و فضیلت تدبّر و اندیشیدن در احادیث آنها و تسلیم در قبال ایشان و نهی از ردّ کردن اخبار آنها و بدان که علوم و حالات ائمه علیهم السلام عجیب است، چنانچه عقل ما به آن نمی رسد و لذا جایز نیست که روایات رسیده از ایشان را رد نماییم.» (رساله اعتقادات ص ۴۹)

مجلسی در کتاب حیاه القلوب نیز انکار معراج جسمانی را ناشی از عدم تتبع در روایات و یا بی اعتقادی به آنها می داند:

 «احادیث متواتره خاصه و عامه دلالت مى‏کند که عروج آن جناب به بدن بود نه به روح بى‏بدن، و در بیدارى بود نه در خواب، و در میان قدماى علماى شیعه در این معانى خلافى نبوده چنانکه ابن بابویه و شیخ طبرسى و غیر ایشان تصریح به این مراتب کرده‏اند، و شکى که بعضى در جسمانى بودن معراج کرده‏اند یا از عدم تتبع اخبار و آثار رسول خدا و ائمه هدى علیهم السّلام است یا به سبب عدم اعتماد بر اخبار حجتهاى خدا و وثوق بر شبهات ملاحده حکماست، اگر نه چون تواند بود که کسى که اعتقاد به فرموده خدا و رسول و ائمه حق علیهم السّلام داشته باشد و آیات قرآنى و چندین هزار حدیث از طرق مختلفه در اصل معراج و کیفیات و خصوصیات آن بشنود که همه صریحند در معراج جسمانى و به محض استبعاد و هم یا شبهات واهیه حکما همه را انکار و تأویل نماید و در کم صفحه از کتابهاى حدیث سنى و شیعه هست که در آنجا معراج به تقریبى مذکور نباشد.» (حیاه القلوب  ۳ : ۶۹۹)

مرحوم مجلسی در کتاب بحار الانوار به تشریح بیشتر مساله می پردازد و می نویسد:

«بدان که عروج پیامبر صلی الله علیه و آله به بیت المقدس و سپس به آسمان در یک شب با جسم مبارکش، از جمله مسائلی است که آیات و روایات متواتری از طریق شیعه و سنّی بر آن دلالت دارد و منشأ و دلیل انکار این دسته از روایات یا تاویل آن به روحانی بودن معراج یا تاویل به در خواب دیدن آن، ناشی از تتبّع و بررسی اندک در آثار ائمه طاهرین یا کم توجهی به دین و ضعف یقین، یا فریفته شدن به اقوال گمراه کننده فیلسوفان است. و گمان نمی­کنم در هیچ یک از اصول مذهب به اندازه این مسأله، اخبار و روایت­ وارده شده باشد. و نمی­دانم به چه انگیزه­ای آن اصول را پذیرفته­اند و در باره آن ادعای علم و دانش دارند و در این مقصد عالی (معراج جسمانی) توقف کرده­اند. پس شایسته است به آنان گفته شود: «أفتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض». اما عذر آوری آنان به اینکه فلک قبول خرق و التیام (باز و بسته شدن فلک) نمی کند، بر انسان­های دانا آشکار است که آنچه آن­ها در این مسأله بدان تمسّک می­جویند، چیزی جز شبهه­های وهم­انگیز نمی­باشد با وجود اینکه دلیل آنان با فرض درست بودن، در واقع دالّ بر عدم جواز خرق در فلکی است که همه اجسام را احاطه می­کند و معراج مستلزم آن نیست. و اگر قرار باشد این چنین شک و شبهه­هایی مانع از قبول آن چیزی باشد که با اخبار و روایت­های متواتر ثابت شده، جایز می­گردد که در همه ضروریات دین توقف و درنگ کنیم. و من از برخی علمای متاخر اصحاب ما در شگفتم که چگونه در این چنین مواردی دچار ضعف و سستی شده­اند، با وجود اینکه مخالفان آن­ها علی رغم اندک بودن اخبار و آثارشان و عدم تدیّنشان در مقایسه با آنان، انکار این قضیه را جایز ندانسته­اند و اجازه تاویل آن را نداده­اند. و اینان علی رغم اینکه از پیروان ائمه اطهار علیهم السلام هستند و چندین برابر مخالفان، آثار و روایت­های صحیح دارند، از شمار اندکی از بی­خردان مخالف پیروی می­کنند و اقوال آنان را در میان اقوال شیعیان متدیّن ذکر می­کنند. خداوند ما و دیگر مؤمنان را از این اندیشه­های فریبکارانه گمراهان پناه دهد.

و بدان، اصحاب قدمای ما و اهل تحقیق در این باره توقّف و درنگ نکرده و تردید نداشته­اند.

شیخ الطائفۀ ـ قدس الله روحه ـ در تبیان گوید: «در نزد اصحاب ما و در نزد بسیاری از اهل تأویل ـ و جبّائی نیز آن را ذکر کرده ـ آمده که آن حضرت در آن شب به آسمان بالا رفت تا اینکه به سدرۀ المنتهی در آسمان هفتم رسید و خداوند شماری از آیات و نشانه­های آسمان­ها و زمین را به او نشان داد تا به واسطه آن، بر معرفت و یقین او افزوده شود. و این اتفاق در زمان بیداری آن حضرت بود نه خوابش. و آنچه قرآن بدان گواهی می­دهد، سیر شبانه پیامبر از مسجد الحرام به مسجد الاقصی است و معراج آن حضرت به آسمان­ها با اخبار و روایت­ها دانسته می­شود.» (تفسیر التبیان ۲ : ۱۹۴)

و اینکه گفته است «در نزد اصحاب ما»، می­رساند که آنان بر این مسأله اتفاق نظر دارند. پس به آنچه ابن شهر آشوب به اصحاب ما اسناد داده که فقط شیعه امامیه به معراج به سوی بیت المقدس باور دارند، قابل توجه نیست. در ادامه، در این مسأله سخن خواهیم گفت.

در مقاصد و شرح آن گوید: معراج پیامبر صلی الله علیه و آله با کتاب و سنّت و اجماع امّت ثابت شده است. اما مسأله اختلافی در باره اینکه آیا معراج در خواب بوده یا بیداری، و معراج روحانی بوده یا جسمانی ـ روحانی، و تنها به مسجد الاقصی بوده یا به آسمان نیز عروج کرده، (باید گفت) حقیقت این است که معراج در بیداری با عروج جسم به سوی مسجد الاقصی اتفاق افتاد و قرآن بر آن گواهی می­دهد و اجماع قرن دوم بر آن دلالت دارند و بنا بر احادیث مشهور، از مسجد الاقصی به سوی آسمان عروج کرد. و کسی که آن را انکار کند، مبتدع است. و سپس بنا بر اختلاف آراء به خبر واحد، از آسمان به بهشت و عرش، یا به کرانه­های عالم بود. و معروف است که پیامبر برای قریش، مسجد الاقصی را همانگونه که بود، توصیف کرد و آنان را از وضعیت کاروان و قافله­شان خبر داد و کاروان بر همان وضعیتی بودند که پیامبر خبر داده بود، و آنان را از شگفتی­هایی که در آسمان دید و از حالات پیامبران بر منوالی که در کتاب­های حدیثی آمده است، خبر داد.

ما این مسأله را مطرح می­کنیم که امر ممکنی وجود دارد که صادق (خدا یا قرآن) از آن خبر داده است و دلیل ممکن بودن، تماثل و شباهت اجسام است. پس جایز است آسمان همچون زمین باز شود و انسان عروج کند…. و همچنین اگر ادعای پیامبر صلی الله علیه و آله، معراج در خواب یا معراج با روح باشد، کافران شدیداً او را انکار و تکذیب نمی­کردند و برخی از مسلمانان به خاطر تردید داشتن در صدق پیامبر صلی الله علیه و آله، از دین بر نمی­گشتند.

مخالف به روایتی که از عائشه نقل کرده، تمسّک برده است که عائشه گفته است: سوگند به خدا، جسم محمد رسول خدا صلی الله علیه و آله ناپدید و محو نشد. و به روایتی از معاویه که گفته است: آن، رویای صادقه بود. و تو می­دانی بر فرض درست بودنش، نمی­توان آن را به عنوان حجّت در برابر روایت­ها و اقوال بزرگان صحابه و اجماع قرن­های بعدی در نظر گرفت.» (بحار الانوار ۱۸: ۲۹۱ ـ ۲۸۹ ، همچنین ر. ک به بحار الانوار ۵۵ : ۱۸۰)

پیشنهاد ما به شما

نظرات مراجع تقلید شیعه بر وجود حضرت رقیه سلام الله علیها.

نظرات مراجع تقلید شیعه بر وجود حضرت رقیه سلام الله علیها. دانلود متن با کلیک …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


Question   Razz  Sad   Evil  Exclaim  Smile  Redface  Biggrin  Surprised  Eek   Confused   Cool  LOL   Mad   Twisted  Rolleyes   Wink  Idea  Arrow  Neutral  Cry   Mr. Green